۰۹ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۵۱
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۸۹۲۵۹
تاریخ انتشار: ۰۹:۵۵ - ۲۶-۰۳-۱۴۰۰
کد ۷۸۹۲۵۹
انتشار: ۰۹:۵۵ - ۲۶-۰۳-۱۴۰۰

معناي راي در غيبت متن سياسي/ عباس عبدي

در انتخابات اخير بسياري از طرفداران راي دادن به جناح اصلاح‌طلب، تعجب مي‌كنند كه چرا پيام آنان چنانچه شايسته است شنيده يا پذيرفته نمي‌شود؟ از نظر آنان، كه مي‌توان تا حدي با آن همراه بود، راي دادن براي پيروزي يكي از نامزدهاي نزديك به اصلاح‌طلبان يك رفتار منطقي و بديهي است. پس چرا ديگران به آن توجه نمي‌كنند؟ 

معناي راي در غيبت متن سياسي/ عباس عبدي

عباس عبدي در روزنامه اعتماد نوشت: پيش از انتخابات را به ارتباط دو موضوع مهم اختصاص مي‌دهم؛ اولي نقش متن سياسي در راي‌آوري و دومي راي دادن يا ندادن. برخي از پرسش‌ها اين است كه چرا مشاركت كم است؟ يا اينكه فلان نامزد ضعيف است يا قوي؟ يا اينكه قبلي‌ها چه كار كردند كه جديدي‌ها بتوانند انجام دهند؟  
 
داوري‌ها درباره پديده‌ها تحت تاثير مسائلي فراتر از آن پديده است. اين فرضيه در روان‌شناسي فردي يا اجتماعي با آزمون‌هاي گوناگون تاييد شده است. پيش‌فرض‌هاي ذهني ما تاثير تعيين‌كننده‌اي بر داوري ما از عينيت اجتماعي دارند. 
 
يكي از اين پيش‌فرض‌ها متن اجتماعي است كه ما براساس اين متن با يكديگر ارتباط برقرار مي‌كنيم. براي نمونه اظهارنظرهاي جنسيتي در دو جامعه با دو متن اجتماعي ناهمگون دو معناي كاملا متفاوتي پيدا مي‌كند. كنشي جمعي اجتماعي و سياسي بدون متن، معناداري خود را از دست مي‌دهد. 
 
اين مساله در حوزه دين از هر جايي برجسته‌تر است. فهم پديده‌هاي ديني بيرون از متن آن دين، خيلي سخت و بعضا خنده‌دار به نظر مي‌آيد. در حالي كه در متن آن دين معناي پذيرفتني ديگري دارد. سياست نيز همين است. هر كنش و رفتار سياسي در متن سياسي تعريف شده، معنا دارد. 
 
در انتخابات اخير بسياري از طرفداران راي دادن به جناح اصلاح‌طلب، تعجب مي‌كنند كه چرا پيام آنان چنانچه شايسته است شنيده يا پذيرفته نمي‌شود؟ از نظر آنان، كه مي‌توان تا حدي با آن همراه بود، راي دادن براي پيروزي يكي از نامزدهاي نزديك به اصلاح‌طلبان يك رفتار منطقي و بديهي است. پس چرا ديگران به آن توجه نمي‌كنند؟ 
 
احتمالا چون دليلي براي استنكاف مردم پيدا نمي‌كنند، براي پاسخ به اين پرسش مجبور مي‌شوند انگيزه‌خواني كرده و اتهام بزنند. جالب اينكه طرف مقابل آنان نيز تعجب مي‌كنند كه چرا عده‌اي مي‌خواهند راي دهند در حالي كه دلايل مخالف آن بسيار روشن است. اين گروه نيز چاره‌اي جز انگيزه‌خواني ندارند. اين تفاوت ناشي از حضور دو طرف در دو متن سياسي جداگانه است. دو متني كه توانسته‌اند راي دادن يا راي ندادن آنان را معنادار كنند. 
 
كوشش براي تغيير نظر يكديگر درباره راي دادن بيهوده است. بايد متن يكديگر را نقد و اصلاح كنند. مردم بيش از اينكه به فرد راي دهند، در حقيقت به اين متن يا چشم‌انداز و چارچوب تعريف‌كننده سياست و محيط راي مي‌دهند. البته نامزدها تا حدي مهم هستند.
 
نامزد ضعيف كاري نمي‌تواند انجام دهد، ولي نامزد قوي نيز در متن مربوط و معنادار طرفدار پيدا مي‌كند و مي‌تواند ايفاي نقش كند. 
 
براي نمونه آقاي خاتمي در سال 1376 در يك متن سياسي با پيام روشن و پذيرفتني معنادار بود و او نيز توانست اين متن را نمايندگي كند. متني كه براي جامعه چشم‌انداز داشت. 
 
امروز مساله اساسي اين نيست كه اصلاح‌طلبان يا ديگران چه كسي را نامزد يا از آن حمايت مي‌كنند. اين مساله دوم انتخابات است. مساله اول اين است كه متن سياسي آنان چيست كه فلان نامزد در آن معنا و جذابيت پيدا كند؟  اين متن نزد طرفداران مشاركت و راي ‌دادن، جلوگيري از نتايج منفي حضور طرف مقابل است. همه را براي ترس از اين وضع بسيج مي‌كنند. 
 
با اين چشم‌انداز نمي‌توان ديگران را براي حضور در پاي صندوق راي قانع كرد، زيرا اين ايده فقط متكي به پيروزي يك فرد در مقام رياست‌جمهوري است. ايده‌اي كه پيش‌تر عملي شده است ولي نتيجه امروز و آنچه مردم لمس مي‌كنند مغاير با آن چيزي است كه مطلوب يا حتي مورد انتظارشان بوده است. 
 
ايراد بدتر اين است كه خوب اگر يقين داشته باشيم كه چنين اتفاقي به هر دليلي رخ نخواهد داد، چه بايد كرد؟ آيا جز راي ندادن راه ديگري هست؟ متن مورد دفاع طرف مقابل و مخالفان راي دادن نيز چندان فراگير و پذيرفتني نيست. عدم مشاركت و پرهيز از راي دادن حداكثر مي‌تواند نشانگر كاهش حمايت عمومي از حكومت باشد. چندان اثر ديگري ندارد. 
 
البته آنچه گفته شد ساده شده دو نگاه است. اين دو نگاه هيچ كدام به عنوان متن سياست نزد مردم شنيده يا پذيرفته نشده‌اند. به همين دليل سياستمداران هر چه مي‌گويند، شنيده نمي‌شود. هنگامي كه از متن سياسي سخن مي‌گوييم، يعني اگر فردي را در اين متن سياسي نامزد مي‌كنيم او بايد همواره جزييات اين متن را توضيح دهد و براي مردم روشن كند نه اينكه به حرف‌هاي ديگر بپردازد. 
 
سياستمداران بايد بيش از هر چيز در جهت ترويج و توضيح متن مورد قبول خودشان مي‌بودند. كاري كه در يك ماه نمي‌توان انجام داد. متني كه طرفداران مشاركت انتخاباتي از آن دفاع مي‌كنند، قابل ترويج يا دفاع نيست. 
 
فراتر از اين دو نگاه، متن سومي نزد مردم پديرفته شده كه حالت انفعالي دارد به همين دليل راحت‌تر پذيرفته مي‌شود و نيازي به حمايت از هيچ نامزدي ندارد. اينكه اجازه دهيم سياست رسمي مسير خود را برود بلكه در اين مسير اميدي باشد و از اين وضع و بن‌بست هميشگي خارج شويم. 
 
با اين ملاحظه معتقدم كه راي دادن يا ندادن نبايد منشا اختلاف شود. هر كس مي‌تواند براساس متن سياسي مورد نظر خود و نيز درك و آگاهي و وجدان سياسي خود عمل كند و براي انتخاب ديگران نيز احترام قائل شود.
ارسال به دوستان