۰۶ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۴۹
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۰۰۴۹۰۵
تاریخ انتشار: ۱۵:۲۲ - ۲۲-۰۷-۱۴۰۳
کد ۱۰۰۴۹۰۵
انتشار: ۱۵:۲۲ - ۲۲-۰۷-۱۴۰۳

  رضا پهلوی و آرزوی همزمان پادشاهی و حمله‌ اسرائیل به ایران!

 
رضا پهلوی و آرزوی همزمان پادشاهی و حمله‌ اسرائیل به ایران!
واقعیت این است که خداخدا می‌کنند که جنگ هر چه زودتر شروع شود و هر چه دیرتر تمام شود؛ ولی ژست‌های ناسیونالیستی و میهن‌پرستانه‌‌ی سابقشان، با آرزوی حمله‌ یک کشور دیگر به ایران جور درنمی‌آید. 

عصر ایران ؛ هومان دوراندیش - در حالی که احتمال حمله‌ نظامی اسرائیل به ایران وجود دارد، رضا پهلوی با انتقادات گسترده‌‌ی اپوزیسیون خارج کشور مواجه شده است. دلایل این انتقادها روشن است: سفر رضا پهلوی به اسرائیل و تاکیدش بر اینکه سر مار در تهران است (در بهار و پاییز سال قبل) و البته رابطه‌ی حسنه‌اش با بنیامین نتانیاهو. 

دیدار  رضا پهلوی با نتانیاهو در اسرائیل

البته آقای پهلوی پس از توصیه به "زدنِ سر مار"، در پاسخ به انتقادها دست کم دو بار تاکید کرده که با هر گونه حمله‌ی نظامی به ایران مخالف است. 

اما در شرایطی که سعید قاسمی‌نژاد، مشاور ارشد رضا پهلوی، صریحا از حمله‌ی نظامی اسرائیل به ایران دفاع می‌کند و به ارتش اسرائیل هم توصیه می‌کند چه مراکزی را در حمله به ایران هدف قرار دهد، ادعای مخالفت رضا پهلوی با حمله‌ی نظامی اسرائیل به ایران باورناپذیر است. 

در این بین البته مشاور رضا پهلوی، برخلاف رئیس‌اش، جرات آشکارگی دارد. آقای مشاور، مدافع جنگ است و نظرش را صریحا نوشته. حتی گفته است اگر ایران در جنگ ویران شود، باکی نیست چرا که پهلوی یک ایرانِ ویران را تحویل می‌گیرد و از آن گلستانی خواهد ساخت! ولی رضا پهلوی و برخی از نزدیکان و مشاوران و طرفدارانش، با اینکه آشکارا مدافع حمله‌ی نظامی اسرائیل‌ به ایرانند، اما خواسته‌شان را علنا بیان نمی‌کنند‌.

 اکثر نزدیکان و طرفداران رضا پهلوی از صراحت در این خصوص ابا دارند چراکه تا پیش از این مدام بر طبل ملی‌گرایی و وطن‌دوستی و ایران‌پرستی می‌کوبیدند و الان برای خودشان هم ثقیل است بگویند ما ایران‌دوستانی هستیم که به دلایل سیاسی خواستار آنیم که ارتش اسرائیل نقاط متعددی از ایران را بمباران کند. 

رضا پهلوی هم بالاخره آرزو دارد شاه ایران شود و این قدر ملتفت است که برای هیچ شاهی، ولو شاه بالقوه، خوبیت ندارد که به ارتش یک کشور دیگر بگوید به وطن من حمله کنید! اما او اگر، چنانکه قبلا گفته، مخالف حمله‌ی قوای خارجی به ایران است، الان که اسرائیل در حال چک و چانه زدن با آمریکاست درباره‌ی چند و چون حمله‌ی هوایی‌اش به ایران، قاعدتا باید پیشاپیش هر گونه اقدام نظامی اسرائیل در قلمرو ایران‌زمین را محکوم کند و  از نتانیاهو بخواهد که هواپیماهای اسرائیل برای انجام هیچ عملیاتی وارد آسمان ایران نشوند. 

 رضا پهلوی در اسرائیل

موضع کسی که واقعا مخالف حمله‌ی نظامی به کشورش باشد، چیزی جز این نمی‌تواند باشد؛ فارغ از اینکه چه حکومتی در آن کشور مستقر است. اما رضا پهلوی ضمن اینکه - برخلاف مشاورش - نمی‌تواند صریحا از حمله‌ی نظامی به ایران دفاع کند، می‌کوشد با تاکید بر اینکه این جنگِ مردم ایران با اسرائیل نیست، از محکوم کردن حمله‌ی احتمالی اسرائیل به ایران بپرهیزد‌. 

او اگر واقعا مخالف هر گونه اقدام نظامی علیه ایران بود، پیشنهاد مشاورش در خصوص حمله به مراکز نظامی و اقتصادی و... ایران را محکوم و او را از مشاورت خودش عزل می‌کرد. 

سایر نزدیکان رضا پهلوی هم که قبلا صریحا مخالف جنگ بودند، در شرایط فعلی سکوت کرده‌اند و صرفا می‌گویند اگر کشور در آستانه‌ی جنگ قرار گرفته، علتش سیاست‌های جمهوری اسلامی است. در حالی که باید به این سوال جواب دهند که در همین شرایطی که فی‌الحال ایجاد شده، بالاخره موافق جنگ هستند یا مخالف جنگ؟ 

واقعیت این است که موافق جنگ‌اند و خداخدا می‌کنند که جنگ هر چه زودتر شروع شود و هر چه دیرتر تمام شود؛ ولی ژست‌های ناسیونالیستی و میهن‌پرستانه‌‌ی سابقشان، با آرزوی حمله‌ی یک کشور دیگر به ایران جور درنمی‌آید. 

برخی از مشاوران و طرفداران جدید و پر سر و صدای رضا پهلوی، قبلا طرفدار جبهه‌ی ملی یا دوستدار ملی‌مذهبی‌ها بودند. بنابراین برایشان دشوار است که به صراحت بگویند با حمله‌ی نظامی اسرائیل به ایران موافق‌اند؛ چون قبلا که هنوز این قدر سلطنت‌طلب و پهلوی‌پرست نشده بودند، علیرغم مخالفتشان با جمهوری اسلامی، صریحا گفته بودند با حمله‌ی نظامی به ایران مخالف‌اند. 

اما چرا رضا پهلوی و مشاوران و مبلغان و مقربانش اکنون تلویحا و تصریحا از جنگ استقبال می‌کنند؟ چون آن‌ها به این نتیجه رسیده‌اند که جریان سلطنت‌طلب فاقد توان برپایی انقلاب در ایران است. اواخر شهریور سال گذشته، رضا پهلوی برای اولین بار صریحا فراخوان داد و مردم را به حضور در خیابان‌ها دعوت کرد ولی کسی به فراخوان او توجهی نکرد و خیابان‌ها خلوت ماند. 

در جریان جنبش مهسا هم سلطنت‌طلبان به این نتیجه رسیدند که با سایر مخالفان سکولار جمهوری اسلامی نمی‌توانند متحد شوند و پروژه‌ی انقلابی مشترکی را پیش ببرند.
پس از فروپاشی ائتلاف کوتاه‌مدت رضا پهلوی با حامد اسماعیلیون و شیرین عبادی و مسیح علی‌نژاد و ...، انتقادها علیه رضا پهلوی و طرفدارانش به شدت بالا گرفت و الان وضعیتی در بین گروه‌های مخالف جمهوری اسلامی ایجاد شده است که طرفداران رضا پهلوی اول بیش از آنکه دشمن جمهوری اسلامی باشند، دشمن جمهوری‌خواهان سکولار یا نیمه‌سکولار خارج و داخل کشورند!

فی‌الجمله اینکه، پهلوی‌گرایان ملتفت‌اند که اولا قدرت بسیج سیاسی ندارند و نمی‌توانند انقلاب کنند، ثانیا اگر هم در ایران انقلاب شود، با انبوهی از چهره‌های معتبر داخلی و خارجی مواجه خواهند شد که مخالف احیای سلطنت در ایرانند؛ از تاجزاده و نرگس محمدی گرفته تا شیرین عبادی و حامد اسماعیلیون. 

در واقع وضعیت سیاسی رضا پهلوی تا حدی شبیه وضعیت سیاسی احمدی‌نژاد است که برای خودش طرفدارانی داشت ولی طرفدارانش حاضر نبودند به خاطر او به خیابان بیایند، از سوی دیگر با لشکری از روشنفکران و سیاسیون باسابقه مواجه است که همگی مخالف او هستند. 

از حیث راستگرایی افراطی هم بین طرفداران رضا پهلوی و احمدی‌نژاد شباهت‌ آشکاری وجود دارد که در ضدیت با روشنفکران و نفرت از کتاب و فرهیختگی، متجلی می‌شود. 

باری، مجموع این شرایط موجب می‌شود که پهلوی‌گرایانِ "ایراندوست"، که به رضا پهلوی وکالت داده بودند برای هدایت انقلاب، حالا امیدشان به حمله‌ی نظامیِ ممکن‌الوقوعِ اسرائیل به ایران باشد بلکه از این طریق، راه به قدرت رسیدن مجدد خاندان پهلوی در ایران هموار شود. 

ولی واقعیت این است که حتی اگر از پس یک جنگ بلندمدت یا بسیار ویرانگر، وضعیتی انقلابی هم در ایران سر برآورد، اولا بعید است شخص رضا پهلوی جرات کند وارد ایران شود برای تصاحب قدرت در شرایط سیاسی مبهم و خطرناک، ثانیا او و یاران سابقا جمهوری‌خواهش، در یک وضعیت انقلابیِ راستین همچنان با این مشکل اساسی مواجه خواهند بود که انبوهی از روشنفکران و سیاسیون و روزنامه‌نگارانِ جمهوری‌خواه در برابرشان قرار خواهند داشت.

ادعای آن‌ها درباره‌ی برگزاری رفراندوم هم، اگرچه امروز دیگر به قوت قبل به گوش نمی‌رسد، کلاهی نیست که بر سر ایرانیان مخالف احیای حکومت پهلوی برود؛ چراکه همه می‌دانند آن‌ها با "حق تحزب مخالفان" مخالف‌اند و "صرفا اگر فضای سیاسی را مساعد ببیند"، حاضرند یکبار برای همیشه به یک "رای‌گیریِ آزاد" تن بدهند تا بتوانند یک عمر ادعا کنند که پهلوی با رای مردم به قدرت بازگشته! و پس از آن، بساط انتخابات آزاد را دست کم تا سال‌های سال جمع خواهند کرد؛ همان کاری که آخرین پهلوی در ایران کرده بود!

ارسال به دوستان