صابر گل عنبری کارشناس ارشد مسائل خاورمیانه
حدود سه هفته از سقوط نظام سابق سوریه میگذرد و هر چند هنوز زود است که درباره آینده این کشور قضاوت کرد؛ اما تحولات این 20 روز را میتوان به عنوان اماره و نشانهای در این باره در نظر گرفت.
حکام جدید سوریه را هر چه بنامید - چه «تروریست»، چه «القاعده»، چه «داعشی»، چه «عمله»، چه «انقلابی»، چه اخوانی چه «دولتمرد» - اما «فعلا و تا این لحظه» در چند عرصه موفقیتهای نسبی به دست آوردهاند که بیتوجهی به آنها میتواند موجب شناختی وارونه از سوریه شود.
ناگفته نماند که نگارنده بر قید «تا این لحظه» تاکید دارد.
1ـ ثبات نسبی
معمولا با سقوط نظام به ویژه در کشورهایی مثل سوریه که شاهد جنگ داخلی ویرانگری بوده و سلاح به وفور یافت میشود و صدها گروه مسلح وجود دارند، امنیت مهمترین چالش فراروی نظام جدید است.
با این حال، اما حاکمان جدید سوریه در حوزه امنیت تاکنون توانستهاند ثباتی نسبی و قابل قبول را محقق کنند. در چند روز اخیر هم اعتراضات و درگیریهایی در برخی مناطق علوینشین رخ داده که رو به کاهش است؛ اما به احتمال زیاد این درگیریها فعلا جسته و گریخته ادامه یابد.
2ـ روایت و مشروعیت
کلید این ثبات نسبی در وهله نخست روایت منسجم، سریع و مستمر تحریرالشام و رهبرش احمدالشرع(جولانی) است. این روایت با ادبیاتی «دولتی» و نه «تشکیلاتی و انقلابی» با کنترل حلب با پیوستهای مختلفی شروع شد. بنمایه آن هم استراتژی اعتمادسازی و مشروعیتسازی در داخل و خارج سوریه است که از طریق بیانیههای مختلف اداره سیاسی و اداره نظامی و مصاحبههای متعدد خود جولانی با هدف رفع نگرانیها و دغدغههای برآمده از برساختهای قبلی دنبال شده و میشود.
به عنوان مثال، در عرصه داخلی سریعا اعلام کردند که به دنبال تحمیل احکام شرعی و به ویژه حجاب نیستند و سربازی اجباری را لغو کردند. البته لغو سربازی میتواند حامل پیامی «اطمینانبخش» به خارج هم باشد؛ به این معنا که اولویت آنها نظامیگری نیست؛ بلکه اقتصاد است.
در سطح خارجی نیز با چنین ادبیاتی فعلا توانستهاند «مقبولیتی» و لو نسبی و سطحی از «مشروعیت» را کسب کنند و این را میتوان از ترافیک دیپلماتیک در دمشق دید؛ از سفر هیئتهای آمریکایی، اروپایی و سازمان ملل تا عربستان، اردن، لیبی، بحرین و احتمالا در آینده از مصر.
اما در حال حاضر محور سیاست خارجی سوریه جدید نخست کسب اعتماد محور عربی مخالف حضور اسلامگرایان در قدرت و دوم اطمینانبخشی به آمریکا و غرب در مورد اسرائیل است.
در این باره جدا از سخنان اطمینانبخش مقامات جدید خطاب به عربستان، مصر و اردن، اما ترکیه نیز به شدت فعال است و سفر چند روز قبل هاکان فیدان به امارات به عنوان راهبر «انقلابهای معکوس» قابل تامل است و بعید نیست که آنکارا نگران تحرکات ابوظبی بوده و برای رفع نگرانیهای آن و همراه ساختنش با سیاست ترکیه در سوریه این سفر را انجام داده است.
در مورد اسرائیل نیز تاکنون تلاش کردهاند که خود را «ضداسرائیلی» نشان ندهند و تاکید کنند که با آن سر دعوا و جنگ را ندارند.
به نظر میرسد که چنین سیاستی برونداد این باور هیئت حاکمه جدید است که اولا سوریه با اقتصادی ورشکسته و امنیتی شکننده به گفته الشرع «توان» ورود به جنگی را ندارد و ثانیا ظاهرا نگران هستند که ضداسرائیلی کردن سیاست سوریه جدید موجب تحریک متحدان اسرائیل در غرب و شرق شود و در نتیجه در تثبیت قدرت و سروسامان دادن به اقتصاد و امنیت شکست بخورند و این وضع به مرور زمان مردم سوریه را علیه آنها بشوراند.
البته خود اسرائیل همچنان ابراز نگرانی میکند و پس از حملات فراگیرش برای نابودی توان نظامی ارتش، وزیر خارجهاش هم امروز بار دیگر نظام جدید دمشق را «یک باند و غیر مشروع» توصیف کرد.
اما گویا فعلا سیاست بینالملل متمایل به ثبات و آرامش در سطحی مشخص در سوریه است.
3 ـ اقتصاد
در حوزه اقتصادِ ورشکسته نیز هیئت حاکمه جدید سریعا تدابیر و تصمیماتی را اتخاذ کرده که «تاکنون» برای بازار اطمینان بخش بوده است و این را میتوان در افزایش نرخ لیر سوریه و کاهشی شدن قیمت اقلام اساسی دید.
آنگونه که پیداست و دولت موقت سوریه نیز گفته، این کشور تصمیم گرفته است که به اقتصاد دولتی پایان دهد و به سمت اقتصاد بازار و آزاد حرکت کند. در این باره هم تصمیماتی گرفته است؛ مثل لغو نظام توزیع کارتی نان و سوخت محدود، لغو تعرفه گمرکی از ده کالا مثل خودرو و موبایل، اعلام افزایش 300 تا 400 درصدی حقوق، حذف سامانه «سوا» برای تامین اعتبار ارزی کالاهای اساسی که به محملی برای فساد و رانت تبدیل شده بود، تلاش فشرده برای ترمیم سریع خطوط برق با کمک ترکیه. گفته میشود که تا یک ماه آینده برق بیشتر مناطق سوریه از یکی دو ساعت در روز دستکم به ده ساعت افزایش مییابد.
آنچه شرحش رفت برآورد و نشانهای اولیه تا این لحظه است.
منبع: نگاه دیگر