فیلم گزارش را این جا ببینید
عصر ایران ــ در گذرگاههای تاریک تاریخ جنگ جهانی اول، در دل طبیعت خشن جبهه غربی، داستان و شایعهای شکل گرفت که باورهای تاریخی را به چالش کشید و برای دههها ذهن پژوهشگران تاریخ را به خود مشغول کرد. این روایت، حکایت پسر پنهان و احتمالی یکی از بدنامترین دیکتاتورهای تاریخ، آدولف هیتلر، است.
محور این داستان، مردی فرانسوی به نام ژانماری لوره قرار دارد که در ۱۸ مارس ۱۹۱۸ در روستای کوچک سبنکورت به دنیا آمد. مادرش، شارلوت لوبژوا، هنگام تولد او تنها ۱۹ سال داشت و پدرش در اسناد رسمی بهعنوان یک سرباز ناشناس آلمانی ثبت شده است. اما این سرباز، بنا بر شایعات خانوادگی و پژوهشهای تاریخی، کسی نبود جز آدولف هیتلر.
بین سالهای ۱۹۱۶ و ۱۹۱۷، هیتلر به شمال فرانسه اعزام شد و از شهرهایی چون سکلن، فورز، وبس و واورن عبور کرد. گمان میرود که در همین منطقه با شارلوت لوبژوا آشنا شده باشد. شاهدان آن زمان، رابطه این دو را پرشور، اما پیچیده توصیف کردهاند و یادداشتهای معاصران، تصویری روشن از تعاملات آنها ارائه میدهد.
با وجود تفاوت زبان، هنگامی که هیتلر به مناطق جدیدی منتقل میشد، شارلوت او را همراهی میکرد. نکته جالب آن است که هیتلر در برخورد با این زن، رفتاری ناپایدار از خود نشان میداد؛ به زبان آلمانی با شور و احساس تکگویی میکرد و ژستهایی میگرفت که گویی با جمعی خیالی سخن میگوید.
این ماجرا میتوانست تنها در حد یک شایعه محلی باقی بماند، اگر تلاشهای خستگیناپذیر ورنر مایزر، مورخ آلمانی، نبود. او در سال ۱۹۶۵، تحت تأثیر شایعات درباره فرزند مخفی هیتلر، ژانماری لوره را پیدا کرد. اطلاعات درباره سالهای ابتدایی زندگی ژانماری بسیار مبهم است. او ابتدا نزد پدربزرگ و مادربزرگش بزرگ شد، سپس تحت سرپرستی ناپدریاش قرار گرفت. اما در ۳۰ سالگی، هنگامی که بر بالین مادر در حال مرگش حاضر شد، شارلوت به پدر احتمالی او اشاره کرد. مایزر متقاعد شد که لوره ممکن است واقعاً فرزند هیتلر باشد.
او حتی آزمایشی ژنتیکی در دانشگاه هایدلبرگ ترتیب داد که احتمال ارتباط زیستی بین هیتلر و لوره را نشان میداد، هرچند جامعه مورخان و دانشمندان همچنان تردیدهایی داشتند. این ماجرا با اظهارات آلیس، عمه ژانماری، پیچیدهتر شد. او ادعا کرد سربازی که به خاطر میآورد، شباهت چندانی به هیتلر نداشت. از سوی دیگر، هیتلر در خاطراتش سربازان آلمانی را که با زنان محلی رابطه برقرار میکردند، محکوم کرده بود. اما در سال ۲۰۰۸، ژانپل مالدرز، با تحقیقی جامع، نمونههای DNA خویشاوندان شناختهشده هیتلر را از آمریکا، فرانسه و اتریش جمعآوری کرد و آنها را با نمونهای از تمبری که ژانماری لوره با بزاق خود به پاکت چسبانده بود، مقایسه کرد. نتایج قاطع بود: ژانماری لوره نمیتوانست پسر هیتلر باشد.
با این حال، این نتیجه آتش این افسانه را خاموش نکرد.در سال ۲۰۱۲، نظریهای جدید مطرح شد که به شباهتهای گروه خونی و دستخط هیتلر و ژانماری لوره اشاره داشت. موضوع وقتی پیچیدهتر شد که خانواده لوره حتی برای کتاب «نبرد من» هیتلر ادعای حق کپیرایت کردند و این شایعات را داغتر کرد.
ژانماری لوره در سال ۱۹۸۵ درگذشت، اما داستان پسر مخفی هیتلر پس از مرگ او نیز ادامه یافت. فیلیپ لوره، پسر ژانماری، این ماجرا را دنبال کرد و در سال ۲۰۱۸، در مصاحبهای با تلویزیون روسیه، ادعا کرد نوه هیتلر است و قربانی توطئهای از سوی خانواده روچیلد شده است. دانشمندان اتفاقنظر دارند که آدولف هیتلر فرزندی شناختهشده نداشته است، اما مورخان و پژوهشگران همچنان به این داستان رمانتیک و کنجکاویبرانگیز زمان جنگ علاقه نشان میدهند. در نهایت، ماجرای فرزند احتمالی هیتلر کمتر درباره ارتباط زیستی این دو است و بیشتر بازتاب اشتیاق بشر به کشف رازهای تاریخ و درک پیچیدگیهای غیرقابلتوجیه روابط انسانی.