ارومیه، شهری باستانی در شمالغرب ایران، همواره به عنوان یکی از کهنترین و فرهنگیترین مراکز ایران در آذربایجان شناخته شده است. این شهر، که در دامنه کوههای سیر و در ساحل دریاچهای افسانهای آرمیده، در طول تاریخ نقشی کلیدی در شکلگیری تمدنها، گسترش زبان ترکی، توسعه فرهنگی و همبستگی ملی داشته و در کنار شهرهای تبریز، اردبیل و زنجان و... سپهر سیاسی و جغرافیایی آذربایجان ایران را در کنار سایر اقوام این سرزمین کهن و همیشه متحد را شکل داده است. زبان ترکی در آذربایجان، کردی و لری در غرب، بلوچی در جنوب شرق، گیلکی در شمال، عربی در جنوب ، فارسی در مرکز و شمال شرق و ... مجموعه ای غنی از فرهنگ و ادبیات در ایران پدید آورده است که در سطح جهان کم نظیر است و در این میان، ارومیه به عنوان مرکز فرهنگی آذربایجان ایران، نقش مهمی در پاسداشت زبان ترکی به عنوان یکی از ذخایر گنجینه فرهنگی ایران داشته است که در این نوشتار، مختصر و مستند بدان می پردازیم.
اسناد تاریخی متعددی از حضور اقوام ترک در مناطق غربی و شمالغربی ایران، از جمله ارومیه، در دوران پیش از اسلام خبر میدهند:
بر اساس پژوهشهای تاریخی دکتر زهرا کارگر در کتاب «ترکان در ایران پیش از اسلام»، موج نخست ورود اقوام ترکتبار به فلات ایران از پیش از میلاد آغاز شد. هونها و ساواران که به لحاظ نژادی از شاخههای اولیه ترکان بودند، در نواحی شمالغربی ایران و قفقاز استقرار پیدا کردند. آثار و سنگنگارههای مکشوفه در حاشیه دریاچه ارومیه و در تپههای باستانی چون تپه حسنلو، نشانگر حضور و تمدنهای اقوامی است که سبک معماری، دفن مردگان و طرحهای هنریشان، با فرهنگ باستانی اوراسیای ترکتباران شباهت چشمگیری دارد.
بسیاری از پژوهشگران از جمله پروفسور بارتولد و بنیامین باراخ به حضور هونها و قبایل ترک در این مناطق اشاره کردهاند.
مورخان اسلامی چون طبری، بلاذری و ابن فقیه در توصیف مناطق شمال غرب ایران، از مردمانی سخن میگویند که به زبانی جز فارسی و عربی تکلم میکردند. برخی از این توصیفات، با زبانهای آلتایی و ترکی قدیم قابل انطباق است. در نوشتههای طبری اشاره شده است که «در حدود موصل تا ارمیه، قومی سوارکار و جنگاور سکونت دارد که نه از عجم است و نه از عرب.»
شواهد و قرائن و قدمت سکونت ترک ها در منطقه و استمرار آن تا کنون نشان می دهد که قوم مورد اشاره، قطعاً ترک ها بوده اند.
با ورود سلجوقیان در قرن پنجم هجری، ساختار فرهنگی شهر ارومیه حول محور زبان ترکی، بیش از پیش تقویت شد. سلجوقیان، که از ترکان اوغوز بودند، نه تنها نیروی نظامی بلکه نظام اداری و فرهنگی خود را در آذربایجان پیاده کردند. در این دوران، ارومیه به یک مرکز مهم نظامی و فرهنگی تبدیل شد.
در دوران ایلخانیان، شاهزادگان از ارومیه به عنوان پایتخت فصلی استفاده میکردند. مکتب هنری ارومیه، از جمله خوشنویسی و نگارگری، در این دوران به شدت رشد کرد. بسیاری از نگارگران دربار هولاکوخان از ارومیه و تبریز بودند.
در دوره صفویه، که خود از ترکان قزلباش بودند، زبان ترکی آذربایجانی به زبان رسمی دیوانی تبدیل شد و شهر ارومیه از لحاظ بازرگانی، کشاورزی و آموزش، شکوفا شد. مدارس دینی و حوزههای علمی در ارومیه به زبان ترکی تدریس میکردند.
بی گمان تبریز یکی از پیشرو ترین شهرهای ایران در عرصه فرهنگ به شمار می رود و در کنار آن، به عنوان نقطه ثقل اقتصادی شمال غرب ایران و مرکز اقتصادی و صنعتی آذربایجان ایران شناخته می شود. در عین حال، ارومیه کمتر از تبریز وارد فاز اقتصادی و صنعتی شده و عمدتا به عنوان شهری فرهنگی با مردمانی فرهنگ دوست شناخته می شود و با پشتوانه تاریخی، زبانی و فرهنگی خود، همواره یکی از ستونهای اصلی فرهنگ آذربایجانی در ایران است و می توان در کنار تبریز که مرکز اقتصادی آذربایجان ایران است و اردبیل که مرکز مذهبی آذربایجان ایران شمرده می شود، ارومیه را به عنوان مرکز فرهنگی آذربایجان ایران شناخت؛ شهری که ادبیان و شاعران تُرکزبان متعددی را در خود پرورانده و موسیقی و فولکلور آن زبانزد خاص و عام است.
موسیقی عاشیقی، با ساز قوپوز، یکی از نمودهای اصیل فرهنگ ترکی است که در ارومیه ریشهدار است. بسیاری از عاشیقها و نوازندگان سرشناس آذربایجانی، ا اهل این منطقه بودند. مراسم آیینی، ترانههای بومی، و داستانهای حماسی مانند «کوراوغلو» و «اصلی و کرم» به زبان ترکی در خانوادههای ارومی نسلبهنسل منتقل شده است.
بر اساس آمار غیررسمی پژوهشگران دانشگاه تهران (پروژه زبانهای بومی ایران، ۱۳۹۷)، بیش از ۹۰٪ مردم ارومیه زبان مادری خود را ترکی آذربایجانی اعلام کردهاند. در بازارها، مدارس غیررسمی، رسانههای محلی و جمعهای خانوادگی، زبان ترکی حضوری کاملاً زنده و پایدار دارد.
دادههای این پژوهش از طریق مصاحبه، پرسشنامه و مشاهدات میدانی در مناطق مختلف شهری و روستایی گردآوری شدهاند و بهخوبی نشاندهنده اصالت و پیوستگی تاریخی زبان ترکی در بافت اجتماعی ارومیه هستند.
این آمار از چند نظر حائز اهمیت است:
وجود این درصد بالا نشان میدهد که ترکی آذربایجانی نهتنها زبان غالب امروزی مردم ارومیه است، بلکه در همه تاریخ این شهر زبان مادری اکثریت ساکنان منطقه بودهاست.
زبان ترکی آذربایجانی در ارومیه نهفقط ابزار ارتباط، بلکه بخش مهمی از هویت فرهنگی، ادبی، شفاهی و آیینی مردم است. اشعار محلی، ترانهها، ضربالمثلها، و حتی شکلهای خاصی از معماری سنتی، با زبان ترکی عجین شدهاند. حتی عزاداری های مردم ارومیه برای ائمه اطهار علیهم السلام به ویژه در ایام محرم حسینی، عمدتاً به زبان ترکی است و نوحه های ترکی، در میان شیعیان دوستداران اهل بیت علیهم السلام که اکثریت مردم ارومیه را تشکیل می دهند، بسیار محبوب و رایج است.
در مقابل برخی روایتهای سیاسی که عمدتاً از آن سوی مرزها و به منظور تفرقه افکنی ترویج می شود و سعی در کمرنگ جلوه دادن پیشینه ترکی شهر ارومیه دارند، این آمار مبتنی بر پژوهش میدانی علمی نشاندهنده واقعیتهای فرهنگی و زبانی منطقه است.
مردم ارومیه در عین تسلط به زبان فارسی به عنوان زبان رسمی و ملی و پیوند دهنده همه ایرانی ها به یکدیگر، ترکی را به عنوان یک میراث تاریخی پاس می دارند و شهر با زبان ترکی تنفس می کند و البته اگر میهمانی بدانجا برود، حتما از فارسی حرف زدن مردم مهمان نواز ارومیه با لهجه شیرین و نُقل گونه ترکی، لذت خواهد بود.
مردم ارومیه در مقاطع حساس تاریخ معاصر ایران، به ویژه انقلاب اسلامی سال ۱۳۵۷ و دوران هشت ساله دفاع مقدس، نقشی محوری و چشمگیر ایفا کردند.
در جریان انقلاب اسلامی، روحانیون برجستهای چون سیدعلی اکبر قریشی و غلامرضا حسنی با سخنرانیها، هدایتهای مردمی و سازماندهی راهپیماییها در ارومیه، مردم را به مبارزه علیه رژیم پهلوی دعوت کردند. مسجد اعظم ارومیه به یکی از کانونهای انقلابی در شمالغرب کشور تبدیل شده بود.
با آغاز جنگ تحمیلی، ارومیه یکی از شهرهایی بود که بیشترین تعداد رزمنده داوطلب را روانه جبههها کرد. لشکر ۳۱ عاشورا، که نیروهای بسیاری از ارومیه را در خود جای داده بود، در عملیاتهای سرنوشتسازی چون بیتالمقدس، فتحالمبین و کربلای ۵ حضوری کلیدی داشت. شهدایی همچون مهدی و حمید باکری، مهدی امینی، حجت فتوره چی و... به عنوان نمادهای ایثار و فداکاری سرداران ترک در تاریخ دفاع مقدس ماندگار شدند.
ارومیه، نه تنها به عنوان یک شهر تاریخی، بلکه بهعنوان یکی از کهنترین مراکز فرهنگی ایران، جایگاه منحصربهفردی در هویت آذربایجان ایران دارد. شواهد تاریخی، باستانشناسی و فرهنگی، از حضور عمیق و ریشهدار ترکان اصیل ایرانی در این منطقه حتی پیش از اسلام خبر میدهند. هویت زبانی مردم، ادبیات، موسیقی، فولکلور و مشارکت سیاسی و نظامی آنان در دوران معاصر، همگی بر اصالت ایرانی و ترکی و نقش محوری ارومیه در فرهنگ و تاریخ آذربایجان ایران مهر تأیید میزنند. همین است که ارومیه همواره به عنوان بخشی جدایی ناپذیر از سرزمین بزرگ ایران در تاریخ نقش آفرین بوده و مردم این شهر در کنار هم استانی ها و هموطنان دیگر خود، مرزهای میهن مان ایران را در شمال غرب سرزمین مادری - و صد البته در تمام کشور - با ایثار و رشادت، پاسداری کرده اند. تعرض به هویت فرهنگی، قومی، تاریخی، زبانی و ایرانی جزء به جزء ایران عزیز، شلیک به پیکر میهنی است که در درازنای تاریخ، همه اقوامش، برای یکپارچگی سرزمین و مودت ساکنانش مجاهدت ها کرده اند.
__________________________
منابع و مستندات
دکتر زهرا کارگر، ترکان در ایران پیش از اسلام، انتشارات سوره، ۱۳۹۲
طبری، محمد بن جریر، تاریخ طبری، ترجمه ابوالقاسم پاینده، تهران: اساطیر
بلاذری، احمد بن یحیی، فتوحالبلدان، ترجمه ابراهیم آیتی
گزارش طرح پژوهشی زبانهای بومی ایران، دانشگاه تهران، ۱۳۹۷
محمد تقی بهار، سبکشناسی نثر فارسی، جلد دوم
یادنامه شهدای ارومیه، بنیاد شهید و امور ایثارگران آذربایجان غربی
مجموعه مقالات نخستین همایش فرهنگ بومی آذربایجان غربی، دانشگاه ارومیه، ۱۳۸۵
- اکثر یهودیان از ارومیه به اسرائیل رفتند و الان فقط یک خانواده یهودی در این شهر مانده است.
- ارمنی ها و آسوری ها به عنوان هموطنان مسیحی مان همچنان در شهر زندگی می کنند.
- در دوران دفاع مقدس، کردهای تحت ستم رژیم صدام به ایران و از جمله ارومیه آمدند و ماندگار شدند و حتی شناسنامه گرفتند. به علاوه بسیاری از هموطنان کرد از روستاها و شهرهای کردنشین استان به ارومیه مهاجرت کردند و در کنار میزبانان ترک خود به صلح و دوستی زندگی می کنند.
- از نظر زاد و ولد و مهاجرت، ترک ها و کردها یکسان عمل نکرده اند. بسیاری از ترکان ارومیه به شهرهایی مانند تهران رفتند و بسیاری از کردها به ارومیه آمده اند. زاد و ولد کردها نیز بسیار بیشتر از ترک ها بوده است.
- آمار 90 درصدی ترک ها که در مقاله آمده، در همان تاریخ درست بوده است ولی آخرین آمار دقیق این است: شهر ارومیه 82 درصد ترک و 17 درصد کرد و 1 درصد باقی اقوام. البته در سطح شهر و روستا این رقم 75 درصد ترک 24 درصد کرد و 1 درصد باقی اقوام است که این آمار تایید کننده عرایض بنده در باب روند ترکیب جمعیتی است.
- مردم ترک و کرد و بقیه همواره در کنار هم با صلح و مهربانی و صفا زندگی کرده اند، با هم ازدواج می کنند، داد و ستد می کنند و شریک روزهای خوب و بد یکدیگرند. این را شعاری نمی گویم به واسطه تجربه زیسته ام در ارومیه می گویم و خودم به عنوان یک ترک ارومیه ، دوستان کرد زیادی دارم که بسیار فهیم وبا فرهنگ و محترمند و از ته دل دوست شان دارم.
- در سال های اخیر دو جریان ضد ایرانی در میان گروهی اندک از ترک ها و کردها شکل گرفته که می کوشند با تحمیق مردم ، ارومیه را دستخوش جریان های پان ترکی و پان کردی کنند . این ها گرچه سر و صدا دارند ولی نه بین ترک ها و نه بین کردها محبوبیت ندارند زیرا مردم این منطقه ناامنی های تاریخی ناشی از درگیری های قومی را در ذائقه تاریخی شان دارند و نمی خواهند امنیت و صلح موجود را فدای منافع و توهمات چند پان ترک و پان کرد کنند و امنیت و آینده فرزندان شان را تضییع نمایند.
- از عصر ایران به خاطر نوشتن این مقاله علمی و میهن دوستانه ممنونم.
زنده باد ایران با همه ارکانش: آذربایجان، کردستان، لرستان، سیستان و بلوچستان، تهران و مشهد و جنوب و شمال و غرب و شرق و مرکزش که جانمان فدای این میهن باستانی و مرز پرگهر باد.
از عصر ایران ممنونیم که تحت تاثیر جوسازیها قرار نگرفته یک نوشته دقیق از وضعیت اتنیکی و فرهنگی شهر ارومیه را چاپ کرد قطعا این نوشته ها نقشی پر رنگ در مقابله با تجزیه طلبان و گروهای زیاده خواه تروریستی خواهد داشت دست مریزاد
مثلا اصفهان اول ایرانی هست و بعد شهری فارس
یا کرمانشاه اول ایرانی هست و بعد شهری کردی
یا همین ارومیه اول ایرانی هست و بعد شهری ترکی
این نکته مهمی است که نباید ازش غافل بشیم و از ایرانیت خودمون که اصل هویتمون هست دور بشیم
راستش من در دو سالی که ارومیه بودم چون فارس بودم همه با من فارسی حرف می زدند ولی بین خودشون ترکی حرف می زدند چون زبان اصلی شهر بود و حتی کردها هم ترکی بلد بودن.حتی مسیحیان هم ترکی حرف میزدند. اون چیزی که من دیدم این بود که همه شون دوست همند و اصلا بحث کرد و ترک و مسیحی و شیعه و سنی نبود و خیلی با هم اوکی بودند و امیدوارم بازم همین طور باشن و منم بتونم برای تجدید خاطراتم و چشیدن دوباره پیراشکی های داغی که فقط در ارومیه خوردم و یرالما کبابی به این شهر سفر کنم.
سپاس از عصر ایران که اغلب موارد یا در همه موارد صادقانه و حرفه ای به مسائل و مباحث می پردازد.
100 لایک
مستند و واقعی
سری که درد نمی کنه رو چرا دستمال ببندیم
هر شهری هویتی دارد که باید حفظ بشه و این حرف درستیه
یاشاسین آذربایجان
وار اولسون ارومیه
زنده باد عصرایران
دقیقا همین است ارومیه با نام آذربایجان و ترک معنی می شود ، هر چند هموطنهای دیگری از قبیل ارمنی - یهودی - کرد - مسیحی نیز با اقلیت در آنجا زندگی میکنند که احترام همشون واجب هست.
ترک های ارومیه خیلی منعطف وباگذشتن.وشایدگاهی زیادی باگذشت مهماننواز.اکثراورمیه ایها یه باغ میوه دارند تابستان و پاییز شهرپرازانواع میوه هاست و صفت بسیار زیبایی که دراین شهررواج داره هرباغداری ازمیوه های باغ به تمام همسایه وفامیلهاپیشکش میبره.30 سال پیش شهرکوچیکتربود والان بزرگترشده وسایر اقوام مهاجرت کردن وبه این شهرامدن.ازنظر انسانیت وشعورانسانی اینکه مهاجرین بوق وکرناکنند که این شهرمال ماست وشماترکها رو بیرون میکنیم نهایت زشتی است.نمک خوردن ونمکدان شکستن.هرشهری پیشینه ای داره و نمیشه با اجبار چیزی روبه شهری نسبت داد بهتره درست بیندیشیم و ایران عزیزمان روهرجورکه تحویل گرفتیم از پیشینیان دوست بداریم و محافظت کنیم نه اینکه جبهه گرفته وافکار نادرست رو منتشر کنیم .و بهتره باوجوداینهمه پیشرفت احترام همدیگه رونگه داریم.تنهااین میمونه وگرنه خاک همان خاکه
حالا عده ای که نتوانستند با تفنگ ایران را تجزیه کنند می خواهند با روش های دیگری این کار را بکنند ولی بدانند که مردم بیدار ترک و کرد و بقیه ایرانی ها نمی گذارند این خوابشان تعبیر شود.
آذربايجان یعنی ایران ، ایران یعنی آذربايجان
اگر اصالت قومی هر شهر را میخواهی باید به قبرستان آنجا به خصوص قبرستان شهدا سر بزنی شهدایی که در روز های سخت و جنگ جانشان را فدا خاکشان کرده اند
شهدای ارومیه آنهایی هستند که در مقابل کومله و دموکرات و پژاک به خوبی از خاکشان دفاع کردند و نگذاشتن یک وجب از خاکشان به دست بیگانه بیافتد
6 سال در دفاع مقدس به عنوان بسیجی در جبهه ها حضور داشتم و نه فقط در دفاع از مرزهای شمال غربی که نصف این مدت را در جنوب بودم. در کنار فارس ها، کردها، عرب ها، برها ، گیلک ها، تات ها ، بلوچ ها برای وطنم جنگیدم و الان هم حاضرم سرم را برای ایران بدهم و به نزد دوستان شهیدم که از همین قومیت ها بودند بروم ولی یک چیز را بگویم:
عده ای که از پ ک ک خط می گیرند و از کومله ، علنا دارند کردها را تحریک می کنند که ادعای کردی بودن ارومیه را مطرح کنند. من با دوستان کرد حشر و نشر فراوان دارم و می دانم که آنها مردمانی عاقل و شریف اند و اصلا در این بازی های پان کردی نیستند ولی متاسفانه صدای تندروها همیشه بالاست همان طور که صدای افراطیون سیاسی برغم جمعیت کمشان بیشتر شنیده می شود چون جیغ و دادشان زیاده است و همان طور که صدای پان ترک ها گوش فلک را کر کرده در حالی که اکثریت ترک ها برای آنها تره هم خرد نمی کنند.
ادعای کردی بودن ارومیه که مرکز آذربایجان غربی است آن قدر رسوا و مضحک است که یک آدم بی شعور بگوید سنندج که مرکز استان کردستان است، ترکی است!!
عزیزان من! هم ارومیه و هم سنندج و هم همه شهرهای ایران، اول از همه شهرهای ایرانی هستند که اقوام گوناگون ایرانی در آن زندگی می کنند و هر شهری هویتی تاریخی دارد که نباید خدشه دار شود. همان طور که نباید هویت کردی سنندج عزیز خدشه دار شود نباید هویت ترکی ارومیه عزیز خدشه دار شود و در هر دو شهر کما فی السابق ترک ها و کردها با صلح و صفا در کنار هم زندگی کنند. همان طور که ما و برادران کردمان در جبهه ها با هم علیه دشمنان این سرزمین همسنگر بودیم.
بدانید کسانی که هویت شهرها را دستمایه جنگ های سیاسی می کنند، از آن سوی مرزها هدایت می شوند. بازیچه شان نشوید.
درود بر ترک ها و کردها و فارس ها و لرها و ... که همگی با افتخار ایرانی هستیم.
یاشاسین آذربایجان
یاشاسین ارومیه
یاشاسین آذربایجان مهد تمدن و فرهنگ
آذربایجان همیشه پاسدار این مرز و بوده و خواهد بود
تشکر از زحمات مجموعه گرد آورنده این مقاله
بسیار سپاسگزارم که این موارد را به مهاجران فراموشکار یاد آوری می کنین
یا شاسین آذربایجان.