همه چیز از زندگی اسرار آمیز یواخیم لو

 گل -بخاطر درگیری با داور چهارم در جام ملت های 2008 یواخیم لو مجبور شد مسابقه با اتریش را از لژ مخصوص تماشا کند. پشت شیشه دودی محوطه VIP دوربین ها فرصت را از دست نداده و سرمربی را نشان می دادند که بسیار شیک و اتوکشیده، دو دست در صورت و سیگار را باسیگار روشن می کند.

فردا صبح در سرتیتر روزنامه پرتیراژ بیلد آلمان یک عکس با سیگار از او منتشر کرد و نوشت: او سیگار می کشد، چه چیز پوشیده دیگری ار او وجود دارد؟

زندگی خصوصی مربی 50 ساله آلمانی، علایق، سرگرمی ها، گروه موزیک یا خواننده، فیلم و کارگردان، دوستان و مکان های مورد علاقه او برای مسافرت همگی برای رسانه های آلمان یک معما هستند.اما Jogi، اسمی که رسانه ها برای او گذاشته اند با یک مهارت و استعداد بسیار زیاد موفق شده است که خود و خانواده خود را از تیررس دوربین ها مخفی نگه دارد.

 مربیگری

حتماً در مورد صدراعظم خجالتی آلمان اطلاعات بیشتری نسبت به سرمربی تیم ملی آلمان داریم. می دانیم که مرکل در آخر جلسات دوست دارد که یک نوشیدنی بخورد، می دانیم که صدراعظم با سرعت صوت می تواند sms بنویسد و بفرستد و یک دانشمند بسیار معروف را بعنوان همسر برگزیده است.

تنها چیزی که درباره low می دانیم این است که با یک خانمی بنام دانیلا ازدواج کرده است و بچه هم ندارد.از خانواده می دانیم که از یک فامیل معتبر است و بر 3 برادر خود وزیری می کرده است. در 17 سالگی دبیرستان را ترک کرده و می خواسته فروشنده شود. قبل از اینکه موفق شود چیزی را بفروشد گیر فوتبال افتاد و سی و چند سال بعد را در این ورزش ماند.

برای یواخیم لو می گویند که کمی از یک بازیکن متوسط بهتر بود، چند بار برای تیم ملی جوانان بازی کرد ولی هیچگاه درب باشگاه بزرگی را نتوانسته بزند. بصورت کوتاه به اشتوتگارت رفت و بیشترین قسمت دوران بازیگری خود را در زادگاه یعنی فرایبورگ گذراند.

اولین کار مربیگری خود را در مدرسه فوتبال دسته چندمی سویسی winterthura شروع کرد با 35 سال سن خیلی زود توانست به آن بالاها برسد.

سه سال بعد فرصت مربیگری در اشتوتگارت را بدست آورد و در آنجا بعد از فینال جام حذفی توانست خود را بعنوان یک بازیگر خوب در صحنه نشان دهد. یک دوره کوتاه در فنر باغچه قدرتمند و پولدار، افسردگی بعد از فرستادن کارلسروهه به لیگ دسته سوم، یک کمی دیگر در سواحل ترکیه و آداناسپور و سپس اوج گرفتن در تیرول اینسبورگ که با او موفق به کسب مقام قهرمانی لیگ اتریش شد و سپس در باشگاه وین اتریش.

دعوت کلینزمن

سال 2004 دعوت یورگن کلینزمن را قبول می کند و کمک اول او در تیم ملی می شود. کلینزمن کاریزماتیک تقریباً در یک ماجراجویی همچون مارادونا در نیمکت آرژانتین گرفتار شد. در نزد مردم فوتبال دوست در حد پرستش دوستش داشتند ولی بدون تجربه ی مربیگیری. یکی مثل یواخیم لو را احتیاج داشت. کلینزمن در مورد یواخیم لو می گفت: هنوز نتوانسته ام مربی را ملاقات کنم که بهتر از او بتواند به این خوبی، دقت و سرعت بازی با 4 بازیکن را در در خط دفاعی توضیح دهد که او می تواند.

تیم دو نفره کلینزمن-یواخیم خیلی زود ابعاد جدیدی به تیم ملی دادند.  مربی بدنساز از آمریکا، آنالیزرو از سوئیس و ... متدهای جدید تمرینی باعث شد که توجه رسانه ها را بخود جلب کنند و حتی باعث انتقاد و مسخره کردن آنها از طرف بزرگان شود.

قیصر بزرگ بکن بایر در ستون های روزنامه می پرسد: آیا تیم ملی تا حالا یک دروغ بزرگ و رویا بوده که اینچنین باید با آن کار کرد، در صورتی که 3 بار قهرمان جهان شده است؟

 درگیری با بالاک

دوره هدایت کلینزمن با کسب مقام سوم 2006 جهانی تمام شد، بعد از آن یواخیم لو رهبری تیم ملی را بدست گرفت و شروع کرد به ساختن یک زیربنای محکم و مدرن.

در یورو 2008 در فینال بازنده شد و اعلام کرد که از شکل و نحوه ی بازی تیم ملی خود رضایت ندارد، و برای اولین بار نشان داد که خصوصیت های یک شیر واقعی را هم دارد.( Low به زبان آلمانی یعنی شیر)

بدون کوچکترین احمالی سناتور تیمش یعنی تورستن فرینگز را دعوت نکرد، بصورت علنی وارد دعوا با بالاک شد و او را بعد از یک انتقام عمومی به رختکن برگرداند و فقط بعد از معذرت خواهی رسمی او را پذیرفت. بهترین فوروارد آلمان را یعنی کورانی را بدلیل رفتار بد برای همیشه اخراج کرد.

اولین چیزی که تمام این کارها بدنبال داشت بیشترین و جذاب ترین نوسازی در تاریخ تیم ملی فوتبال آلمان، که نتایج آن را در جام جهانی آفریقای جنوبی مشاهده می کنیم. یواخیم موفق شد تیمی بسازد که طمع های دیگری از جذابیت فوتبال در تیم ملی آلمان هم ببینیم. بازیکنانی که وقتی سرود تیم ملی آلمان نواخته می شود ساکت هستند ولی در زمین فوتبال به 10 زبان حرف می زنند.

تیم ملی که سالها معروف بود به یک فوتبال کارخانه ای، قدرت فولادی و انگیزه فوق العاده دارد تبدیل به یک چیز کاملا متفاوت نمود. یک ارکستر کامل مانند پلاکارت بنتون که زیباترین و جذاب ترین و فوتبال فردا را بازی می کند.

 4/5 میلیون یورو برای هر سال

بعنوان سرمربی تیم ملی آلمان 4/5 میلیون یورو درآمد سالانه دارد که 3 میلیون آن مستقیماً از طرف فدراسیون آلمان و 1/5 میلیون دیگر آن از طریق قراردادهای مختلف با اسپانسرها بدست می آید. یوگی (فقط مادرش او را یواخیم صدا می کند) دوست ندارد در مورد پول و همسرش صحبت کند. این مساله را هنوز رسانه های آلمان تنوانسته اند هضم کنند.

همسر من زندگی خودش را دارد، یوگی می گوید. شما دانیلا را نمی توانید در بین تماشاگران در استادیوم ببینید و به هیچ وجه در VIP. دوست ندارد که بعنوان همسر سرمربی مسافرت کند.

یواخیم می گوید کجا دیده اید که مثلاً یک مدیر بانک همسرش را با خودش به بانک ببرد؟او هر روز از آفریقای جنوبی با همسرش تلفنی صحبت می کند ولی هیچ موقع در مورد فوتبال نه! در مورد او مشهور است که مد را می شناسد، عاشق ترکیب لباس مشکی است ... و یک سیگاری به تمام معنا.