باشگاه تاج که هم اکنون به استقلال تغییر نام داده در زمان حکومت پهلوی نزدیکی خاصی به دربار داشت و بر همین اساس نیز در نخستین روزهای انقلاب اسلامی به تصرف جوانان پرشور انقلابی درآمد.

نخبگان ورزش: گزارش زیر اختصاص به چگونگی تصرف کاخ مرکزی باشگاه تاج دارد؛ گزارشی که اواخر بهمن ماه در مجله دنیای ورزش به چاپ رسید.

طلیعه آزادی یکشنبه از افق نمایان شد، در حالی که دورنمای آن از روزهای پیشتر نمودار شده بود، این افتخار و این پیروزی بزرگ آسان به دست نیامد، خون هایی که بر سنگ فرشها جاری شد نشان دهنده وسعت و عظمت این پیروزی است، جوانان آزاده ای که سرمایه های راستین و حقیقی فردای این مرز و بوم هستند یکی یکی و دسته دسته خود را برای آزادی ملت قربانی کرده اند.

جوانان و آزاد مردانی که سالها اسیر سرپنجه استعمار و استعمارگران بودند پس از سالها، ماهها، روزها، ساعت ها و دقیقه ها رزمندگی، پایمردی، جانفشانی یکشنبه به دروازه های پیروزی رسیدند، دروازه های افتخار، دروازه های غرور و پایمردی که با شکوه فراوان بر روی آنان گشوده شد جوانانی که خستگی بر آنها مفهومی نداشته و ندارد.

پس از واژگون ساختن کاخ های استعمار اندیشمندانه به جلو گام برمیداشتند و برای آنکه بیت المال ملی در مظان چپاول برخی از فرصت طلبان واقع نشود با تدبیر فراوان وارد عمل می شدند.

یکشنبه شب وقتی پادگان باغ شاه با آن همه اسلحه و مهمات در ید قدرت کوهی از مجاهدین مسلمان به تصرف درآمد، دلاوران جوان اندیشمندانه به تفکر پرداختند و سرانجام به این نتیجه رسیدند که برای حفظ این سلاح ها نیاز به مکانی مستحکم و مطمئن دارند که بدین شکل گروه 20 نفری با متصرفات خود به سوی کاخ مرکزی باشگاه تاج روان شدند.

تاج شبانه تسخیر شد

حمله گروه مجاهدین در حوالی ساعت 11 شب روز یکشنبه اتفاق افتاد. مهاجمین اسلامی با نگهبانان حاضر در کاخ مرکزی به گفت و گو نشستند و خیلی آسان و بدون دردسر کاخ مرکزی را به تصرف درآوردند. عمال گردانندگان تاج در هنگام خروج قصد داشتند با خود اشیا خاصی را از کاخ بیرون ببرند که این توفیق به واسطه مخالفت اعضای کمیته نصیب آنها نشد.

در خبرهای بامداد دوشنبه بود که تسخیر و تصرف سازمان مرکزی تاج توسط خلق مسلمان اعلام شده بود، برای آگاهی از چگونگی کار سازمانی که در عین فقر عمومی باشگاه های تهران همیشه در برج عاج قرار داشت راهی باشگاه شدیم.

ازدحامی که دور و بر سازمان تاج به چشم می خورد از بی آرامی داخل آن خبر می داد. میله های حصار مانند باشگاه، توسط تماشاگران کنجکاو اشغال شده بود. هر کسی سعی می کرد از شلوغی داخل محوطه مطلع شود.

از قسمت های شمالی باشگاه وارد شدیم یک مجاهد جوان که با اسلحه عرض کوچه را زیر نظر داشت ما را با محبت و احترام فراوان تا ورودی باشگاه هدایت کرد. در محل ماموران کنترل بعد از اینکه از مقصود ما آگاه شدند با نظم و دقت ساک عکاس مجله را وارسی کردند و ما را به دفتر مرکزی راهنمایی نمودند.

در داخل دفتر جمعی منتظر بودند و گروهی نیز منتظر گرفتن دست خط ماموریت بودند. در حالی که هنوز کاملا در دفتر مستقر نشده بودیم اطلاع رسید که سفارت آمریکا مورد هجوم قرار گرفته و اعضای کمیته برای ایجاد نظم نیاز به پشتیبانی دارند.

این واقعه مسوولین را برای لحظاتی از ما جدا کرد و فرصتی شد تا حول و حوش خود را بهتر وارسی کنیم. در داخل محوطه باشگاه گروه زیادی زندانی که متوجه شدیم از افغانی ها هستند نشسته و چند مجاهد جوان با اسلحه آنها را مراقبت می کردند.

تابلوی شکسته

در صحن حیاط کاخ مرکزی تابلوی شکسته شده سر در باشگاه خودنمایی می کرد، کلمه «تاج» که به وسیله مجاهدین مسلمان از میان رفته بود، تابلوی همیشگی را ناقص ساخته بود و به خصوص شکسته شدن کلمه مرکزی حکایت از این می کرد که فقط قصد بر این بوده که کلمه تاج کاخ مرکزی از میان برود.

برخلاف روزهای گذشته که اتومبیل های آخرین مدل در کنار اتومبیل های کارکنان سازمان در محل دیده می شد، فقط 2 وسیله نقلیه در حیاط دیده می شد، در حالی که بیش از 500 افغانی در گوشه ای قرار گرفته بودند و در سمت دیگر جوانی با اسلحه مشغول تعلیم به دیگران بود.

بعد از این ماجرا برای آگاهی از نحوه تصرف سازمان پای صحبت علی نژاد یکی از کسانی که در حمله یکشنبه شد حضور داشت نشستیم.

چگونگی تصرف تاج

یکشنبه شب پس از تصرف مهمات پادگان باغ شاه حوالی ساعت 11 به کاخ مرکزی تاج رسیدیم و با واسطه اینکه گروه 20 نفری ما همگی مسلح بودیم نگهبانان باشگاه به فوریت تسلیم شدند و یکی یکی از کاخ مرکزی خارج شدند. می پرسم در حال حاضر این مکان چگونه اداره می شود؟

پاسخ می گیرم که حالا کاخ مرکزی سازمان تاج مقرر آموزش و ستاد عملیات کمیته است که ما ضمن حفظ و حراست آن از این پایگاه به عنوان یک زندان استفاده می کنیم، می بینید که اکنون 500 افغانی در داخل حیاط قرار دارند منتظر تحویل 200 ساواکی که گرفتار شده اند هستیم.

بخاطر این که در خیابان ایران جای کافی برای نگاهداری زندانیان نیست آنها را به این محل هدایت کرده اند از او می پرسم که مسوولان باشگاه تاج طی این چند روز با شما تماس نگرفته اند؟ او می گوید: سرگرد شیخان مدیرباشگاه 2 بار تماس گرفته، بار اول او گفت ما نیز در مسیر شما هستیم حتی اگر احتیاج به غذا و وسایل دیگر دارید در اختیارتان بگذاریم ولی به او جواب دادیم ما کمکی از امپریالیسم گذشته دریافت نمی کنیم.

تلفن دوم شیخان نیز درباره یک نشست و گفت و گو بود که به ایشان توضیح دادیم علتی برای گفت و گو نیست و نیازی به همفکری وجود ندارد! از آن پس شیخان دیگر تماسی با ما نگرفت ولی از آنجایی که حفظ و حراست این سازمان در این زمان به عهده ماست شبانه روز اعضای خلق مجاهد مسلمان با بیداری تمام از بیت المال ملت مراقبت می کند و از ساعتی که ما بدین جا وارد شدیم حتی اجازه نقل و انتقال یک سنجاق را به کسی ندادیم.

بعد از این گفت‌وگو با راهنمایی محمود محمودیان برای بازدید قسمت های مختلف روان شدیم. در تاسیسات غربی بانک مرکزی همه چیز چون گذشته نیست آرشیو سازمان خالی است، در حالی که دفتر مدیر و دفتر مجله تاج که قفل بود همچون روزهای گذشته نشان می داد با این تفاوت که دفتر مدیر باشگاه حالا خوابگاه مجاهدین شده است و در گوشه و کنار اتاق شیخان چند دست لحاف و تشک به چشم می خورد.

در تاسیسات شرقی کاخ مرکزی طبقه زیرین و کف فاقد لوح های سپاس گذشته است مسوولین سازمان تاج در روزهای گذشته لوح های مختلف را که نشان از روز افتتاح و سابقه تاسیس این باشگاه را می داد از دیدگاه برداشتند.

در طبقات بعدی اکثر اتاق ها بسته است ولی در طبقه چهارم یعنی مقرر تیمسار خسروانی اتاق کار تیمسار با همان جلال گذشته دست نخورده باقی است.

مقرر فرماندهی کل

اتاق کار بنیانگذار باشگاه تاج چنان عظمتی دارد که به تصور نمی گنجد که اینجا جایگاهی برای یک رییس باشگاه باشد؛ 6 دستگاه تلفن و چند دستگاه ضبط صوت و وسایل الکتریکی نشان دهنده این مسئله است که اتاق تیمسار خسروانی یک اتاق واقعی فرماندهی است.

به نظر می رسد ضبط صوت ها و دستگاه های الکتریکی داخل اتاق همه و همه برای این تعبیه شده است که هر زمان موسس باشگاه تاج اراده کند گفته های حاضرین را ضبط و در آینده بر علیه آنان بهره برداری کند.

در ا ین اتاق دولوکس و شاید هم سوپرلوکس که مقرر فرماندهی رهبر سازمان تاج می باشد عکس های متعددی از شاه و ملکه گذشته ایران به چشم می خورد که البته خسروانی تصاویری را انتخاب کرده که خود نیز نشانی در آن دارد به این ها باید یک قابل بزرگ از تیمسار خاتم فرمانده فقید نیروی هوایی را اضافه کرد.

از راهنمای خود درباره کلوپ های رضا پهلوی – بانوان و نازی آباد می پرسم: پاسخ می گیرم که از آنها فقط مراقبت می شود و کسی اجازه وجود ندارد و هنوز به پایگاه تبدیل نشده.

در لحظاتی که قصد خروج از کاخ مرکزی تاج را داریم با اکبر مالکی روبرو می شویم که عنوان می کند که موسسه تکنیکوم نفیسی که در مجاورت باشگاه قرار دارد از هر لحاظ در مضیقه مکانی قرار دارد، زیرا 1900 دانشجوی این موسسه برای آنکه بتوانند در مکان مناسبی کار خود را دنبال کنند نیاز به یک فضای بازتری دارند.

او تقاضا داشت اگر مسولان موافقت نمایند بطور موقت دانشجویان تکنیکوم نفیسی یعنی از اتاق های باشگاه ها را در اختیار گیرند و ما قول دادیم که این را بنویسیم.