سيدمحمد مهدي پور فاطمي نماينده مردم دشتي و تنگستان در مجلس از آن دست روحانيوني است که ميزان شناختش از فوتبال هر مخاطبي را به تعجب وامي دارد. در روزي که با ما قرار ملاقات (ساعت12) در دفترش در بهارستان داشت، آنقدر گرفتار ارباب رجوع هايش شد که گفت وگويمان ساعت 13:45کليد خورد وهم خودش ار ناهار خوردن جا ماند وهم ما
فوتبال بوشهر را انگار بايد با روحانيون
فوتبال شناسش شناخت. اگر آيت الله صفايي بوشهري امام جمعه اين شهر ميزان
آگاهي اش از مسائل روز فوتبال در حد بالايي است تا جايي که يکي مثل حشمت
مهاجراني را هم به تعجب وامي دارد، يکي ديگر از روحانيون اين استان هم کار
را تاجايي جدي گرفته که وقتي با او وارد مباحث فني فوتبال شديم، ماژيک را
برداشت وپاي وايت برد تاکتيک هاي مربوط به فينال جام قهرمانان اروپا را
برايمان آناليز کرد! افسوس که عکاس همراهمان نبود تا رقيب جدي مرتضي محصص و
جلال چراغپور و امثالهم را به صورت مصور معرفي کنيم!
به گزارش ايسنا، سيدمحمد مهدي پور فاطمي نماينده مردم دشتي و تنگستان در
مجلس از آن دست روحانيوني است که ميزان شناختش از فوتبال هر مخاطبي را به
تعجب وامي دارد. در روزي که با ما قرار ملاقات (ساعت12) در دفترش در
بهارستان داشت، آنقدر گرفتار ارباب رجوع هايش شد که گفت وگويمان ساعت
13:45کليد خورد وهم خودش ار ناهار خوردن جا ماند وهم ما. اوعضو هيات رييسه
کميسيون اجتماعي مجلس، رييس کميته امور اجتماعي کميسيون اجتماعي، عضو
فراکسيون خط امام (ره) و رييس مجمع نمايندگان استان بوشهر است. با ما تا
پايان اين گفت وگو باشيد تا خودتان ميزان آگاهي او از مباحث فني فوتبال را
دريابيد.
*ممنون از وقتي که به ما داديد. بحث را از تشکيل وزارت ورزش آغاز کنيم.
منظورتان تشکيل نشدن آن است؟( با خنده)
*به آن هم مي
رسيم. فلسفه تشکيل اين وزارتخانه چيست؟ من به شخصه احساس مي کنم دولتي کردن
ورزش به اين شکل پارادوکسي بر همه برنامه هاست. هم خصوصي سازي را زير
سئوال برده وهم بر خلاف قوانين جاري که کوچک شدن بدنه دولت را مي خواهد،عکس
آن عمل کرده است.
ورزش ما به خودي خود باعث اين موضوع شد. شما به 8آذر1376برگرديد. لحظه اي
که توپ خداداد داشت از روي بند کفش مارک بوسنيچ پله مي شد، چندتا از مادران
اين مملکت سر سجاده بودند؟ ساندروپل مجاري که 8 دقيقه وقت اضافه گرفت تپش
قلب چند نفر بالا رفت؟ او که در سوت خود به علامت پايان بازي دميد چند
ميليون نفر به خيابان ها آمدند؟
* يعني الان بايد ما جواب بدهيم؟
نه.نيازي نيست.همه جواب سئوالات را مي دانند. من مي خواهم بگويم که ورزشي
که پتانسيل اجتماعي بالايي دارد چگونه بايد اداره شود؟ شما به روساي سازمان
تربيت بدني در ساليان اخير توجه کنيد. کدامشان ورزشي بوده اند؟ يعني
مقوله مهمي به آن عظمت که يک جشن عظيم ملي را رقم مي زند نيازي به تخصص
ندارد؟ عزل ونصب ها در دو باشگاه پرطرفدار کشور بر اساس کدام معيارهاي
ورزشي است؟ وقتي همه اين موارد رخ مي دهد ومجلس به عنوان نماينده مردم نمي
تواند هيچ دخالت قانوني کند ناچاريم فضا را به سمتي ببريم که بشود از
مسئولين سئوال کرد وجواب گرفت. بايد بستري باشد تا هرکسي که ورزشي نيست
نتواند از فيلتر مجلس بگذرد ومسئوليت ورزش کشور را برعهده بگيرد.
شما به بحث فدراسيون فوتبال نگاه کنيد. ما مي رويم تيم هاي پايه را مي
سپاريم به دست مربيان بدون تجربه. من توهين به عزيزان نمي کنم و از واژه
بدون کارنامه هم استفاده نمي كنم. مگر مي شود همه رده هاي پايه را باخت و
بعد توقع داشت کارلوس کي روش معجزه کند؟ اين ها را مردم چگونه بايد بپرسند؟
ما در رنکينگ جهاني چه رتبه اي داشتيم وحالا کجاييم؟
ما رفته ايم بندرعباس، ورزشگاه افتتاح کرده ايم. بعد روز بازي مي گوييم
برويد در همان ورزشگاه غيراستاندارد قديمي بازي کنيد. اگر در بازي فجر و
آلومينيوم يکي مي مرد چه کسي پاسخگو بود؟ مگر مي شود ورزشگاه را افتتاح کرد
وبعد گفت آماده بازي نيست؟ اين همه هزينه در ورزش مي شود، مجلس حق ندارد
سراغ بيت المال را بگيرد؟ يک تيم پرطرفدار مي رود براي دو بازيکن خارجي
حدود يک ونيم ميليارد تومان هزينه مي کند. اين خانمي که آمده بود دفتر من
را ديديد؟ ( يکي از ارباب رجوع هايش را مي گويد) اومعطل 100هزار تومان
بود.ايراني هست يا نيست؟ نمي شود که هرجور خواستيم بيت المال را خرج کنيم.
مجلس با تصويب طرح تشکيل وزارت ورزش بهترين تصميم ممکن را گرفت و شما در
اين شک نکنيد. ما طرح تحقيق وتفحص از سازمان را داشتيم، هنوز مي ترسند آن
را بخوانند. ورزشي با اين همه علاقمند و ورزشکار وهزينه بايد از مدتها قبل
وزارتخانه مي شد. همه دنيا هم دارند.
* خب حالا بفرماييد چرا اين وزارت خانه تشکيل نمي شود؟
ما قانونگذاريم نه مجري قانون. دولت يا نهاد قضايي بايد جواب اين سئوالتان را بدهد.
* يعني الان تضمين مي دهيد که از فيلتر مجلس يک فرد غير ورزشي عبور نکند و وزير ورزش نشود؟
من اين قول را از طرف خودم مي دهم اما از طرف مجلس نه!
* چرا؟
چون متاسفانه مجلس خودش نمي خواهد در راس همه امور باشد. برخي دوستان مي
خواهند به آب بزنند اما خيس نشوند. دوست دارند موضعي بگيرند که ترکشي متوجه
آنها نباشد.
* حالا که شما
از طرف خودتان لااقل اين قول را مي دهيد مي شود شاخصه هاي يک وزير براي اين
وزارتخانه با اين تذکر آيين نامه اي که اين وزارتخانه سازمان ملي جوانان
را هم در برمي گيرد بگوييد؟
وزيري که در راس اين وزارتخانه قرار مي گيرد بايد هم تحصيلات ورزشي داشته
باشد وهم سابقه ورزشکاري. دغدغه هاي جوانان را بشناسد و با مباني مديريت هم
آشنا باشد.
* مي شود يک نمونه از اين فرد مدنظرتان را نام ببريد؟
من نماينده مجلسم. براي معرفي اين فرد نظر رييس جمهور را بپرسيد. من شاخصه ها را گفتم ولي يک راهکار هم دارم.
* چه راهکاري؟
از اهالي ورزش و کارشناسان يک نظرسنجي انجام بگيرد و خروجي آن ملاک قرار گيرد.
* يعني يک نوع خرد جمعي؟ ما يک بار اين را در فوتبال آزموده ايم...
(حرفمان را قطع مي کند) مي دانم. منظورتان تصميم آقاي مصطفوي براي انتخاب
آقاي قلعه نوعي براي سرمربيگري تيم ملي است. به هرحال اين هم يک راهي است.
* شما که
اينگونه به همه مسائل فوتبال اشراف داريد چرا به راحتي با اين انتقال
باشگاهها کنار مي آييد وهمکارانتان هم در برنامه 90 به فردوسي پور حمله مي
کنند وتقوا و دينداري او را هم به دليل يک انتقاد ورزشي زير سئوال مي برند؟
من اگر نماينده يک منطقه باشم وبه من بگويند با انتقال يک تيم، سرتا پايت
را هم طلا مي گيرند حاضر نمي شوم اين موضوع را بپذيرم. متاسفانه برخي
دوستان چون فوتبالي به اين ماجرا نگاه نمي کنند مهر تاييد به آن مي زنند.
شيخ حمد بن خليفه امير قطر، مي رود دنبال خريد منچستر يونايتد. شيخ منصور
بن زايد آل نهيان معاون نخست وزير امارات هم مالک منچسترسيتي است. حالا
تصور کنيد آنها هم از زاويه ديد برخي دوستان به آن نگاه کنند. مگر مي شود
منچستر را برداشت آورد در ليگ قطر و گفت آقاي فرگوسن تو بايد مقابل السد
والريان بازي کني؟ يا مثلا منچستر سيتي برود در ليگ امارات با الاهلي
مسابقه بدهد؟اصلا برعکس آن ،منچستر را بخرند و الاهلي را به جايش به ليگ
جزيره ببرند؟دنيا به اين ها مي خندد. من براي مردم همدان و قزوين احترام
زيادي قائلم اما بايد صادقانه اعتراف کنم آرزو داشتم پاس وپيکان سقوط کنند.
*چرا؟
به قول شاعر که مي گويد«چندين چراغ دارد و بيراهه مي رود، بگذار تا بيافتد و
ببيند سزاي خويش». مي خواستم عاقبت اين تصميم غير کارشناسي را ببينيم. پاس
آخرين تيم ايراني بود که قهرمان آسيا شد. بيشترين مربي و مدير را هم در
فوتبال ما تربيت کرده. بهترين امکانات را هم داشت. چرا بايد برود همدان و
سقوط کند؟ اگر مصر به وزارتخانه شدن سازمان ورزش هستيم به خاطر پيشگيري از
همين تصميم هاست. تصميم هايي که هيچ ايده کارشناسي پشت آنها نيست. همدان
خودش بنيه فوتبالي دارد. چرا به آن توجه نمي کند. اين همه پول که خرج پاس
شد را اگر خودشان خرج مي کردند تيمشان با جوانان بومي به ليگ برتر مي
رسيد.
*يعني شما معتقديد مجلس عمدتا" کارشناسي به قضايا نگاه مي کند؟
تا آنجايي که بحث ها به نتيجه برسد ايده هاي بسياري مطرح مي شود.همين از تک بعدي بودن جلوگيري مي کند.
* وآيا معتقديد
آنجايي که لايحه قانون برنامه پنجم توسعه که توسط دولت به مجلس تقديم شد
ودر ماده 16آن آمده بود«به منظور توسعه ورزش همگاني، ورزش قهرماني و توسعه
زير ساختهاي ورزشي، دستگاه هاي اجرايي مکلفند يک درصد از اعتبارات خود را
در امر تربيت بدني ورزش هزينه كنند.» واهالي بهارستان در ماده 13 آن را
منعکس کردند وتبصره ذيل بند2آن مي گويد« پرداخت هرگونه وجهي از محل بودجه
کل کشور به هر شکل به ورزش حرفهاي ممنوع است.» يک اقدام کارشناسي بود؟
اصلا" وابدا".من مخالف صد در صد آن تبصره بوده، هستم وخواهم بود. مگر مي
شود بچه آدم که يک عمر از جيب بابا ارتزاق کرده را شبانه بيرون انداخت وگفت
تو را به خير و ما را به سلامت.خودت برو خرج خودت را در بياور. خب آن بچه
مي رود به هزار راه ناصواب کشيده مي شود. من معتقدم نمايندگاني که به آن
قانون راي دادند کساني بودند که هيچ تيمي در حوزه انتخابي خود نداشتند يا
با عرض معذرت درد ورزش را هم نمي فهميدند. شنيده بودند هزينه ها زياد است
گفتند کمش کنيم. مگر مي توان باشگاهها را يک شبه خصوصي سازي کرد؟ بفرماييد.
استيل آذين نمونه عيني خصوصي سازي. کلي هزينه کرد و رفت ليگ دسته اول.
هرگاه هم داور عليه شان سهوا" سوت زد گفتند بازي نمي کنيم. اگر ما دنبال
اين جور خصوصي سازي هستيم بسم الله. همين قانون برايش عالي است. نام ديگر
اين نوع خصوصي سازي را هم مي شود نابودي باشگاهها گذاشت!
* پس چه بايد کرد؟
بايد نشست مطالعه کرد. فوتبال يک ورزش وارداتي است. ميل وکباده نيست که مال
ما باشد. برويم ببينيم ديگران چه کرده اند، ما هم الگو برداري کنيم. بخش
خصوصي اگر بدون در نظر گرفتن سود خود پا به هر عرصه اي بگذارد بايد شک کرد.
کسي که يک دکه سيگار فروشي هم دارد دنبال سود است. مگر مي توان تصور کرد
بخش خصوصي بيايد سالي 10 ميليارد هزينه کند و بعد سود هم نخواهد؟ بايد زير
ساخت ها را آماده کرد. به متقاضيان وام داد وتعهد گرفت که در همين مسير
کارشناسي پيش برود.اين که يک شبه بگوييد از فردا برويد خودتان خرج خودتان
را دربياوريد يک ايده صد در صد اشتباه است که تاوانش را پس خواهيم داد.
* حالا خيلي از تيم ها سردرگم مانده اند. يکي همين تيم استان بوشهر، شاهين.
اگر قرار است قانون اجرا شود ابتدا تکليف استقلال وپرسپوليس را مشخص کنند بعد بيايند سروقت شاهين.
* ولي وزارت نفت صراحتا اعلام کرده نمي خواهد تيمداري کند.
اين هم کارشناسي نيست. اولين توپ فوتبال ايران در بوشهر زمين خورده ،حالا
يک نماينده در ليگ برترکه تنها دلخوشي مردم است را هم مي خواهيم از آنها
بگيريم. يعني سهم بوشهر از ان همه منابع ارزشمند يک تيم فوتبال هم نيست؟
* ولي به هرحال اين قانوني است که تصويب شده.
من هم گفتم اول سرخابي ها را از زير دروازه اين قانون رد کنند بقيه هم دنبالشان مي آيند.کلي راه وجود دارد که بتوان کار را جلو برد.
* مثلا چه راهي؟
سپاهان قرار است چه کار کند؟
* مي گويند فولادمبارکه خصوصي است.
خدا پدرتان را بيامرزد. وزارت نفت و نيرو وصنايع هم کلي شرکت خصوصي زير مجموعه خود دارند. از آنها بايد کمک گرفت.
* يعني يک جور دور زدن قانون.
قانون بايد کارشناسي باشد و راههاي دور زدن را ببندد. مگر امسال وقتي قرار
بود يک مربي تنها بتواند در دوتيم کار کند، برخي براي رفتن به تيم سوم
عنوان سرپرست را انتخاب نکردند؟ من براي قانون احترام قائلم ولي وقتي فلان
شرکت نفتي خصوصي است قانون چه ايرادي برآن مي گيرد؟ حق پخش تلويزيوني وکپي
رايت باشگاهها را بدهيم بعد از بودجه دولت جدايشان کنيم.
* تا بحث شاهين است به اين تيم هم بپردازيم. اين تيم با سلام وصلوات در ليگ ماند.دليل ناکامي ها چه بود؟
فوتبالي که دولتي است عزم همگاني يک استان را مي طلبد تا يک تيم موفق شود.
شاهين ابتداي فصل بودجه 9ميلياردي تصويب کرد. بر اساس آن هم تيم را بستند.
کسي هم نمي تواند بگويد فوتبال بدي بازي مي کرد اما رفته رفته دچار مشکل
شد.
* چرا؟ يعني مشکل فقط پول بود؟
پول بي تاثير نبود. وقتي به شما بگويند با 9ميليارد خريد کنيد و بعد ثلث آن
را به شما بدهند به مشکل مي خورديد اما اين همه مشکلات نبود. بايد پايه ها
را تقويت مي کردند. بازيکن بومي مي توانست بازدهي بيشتري داشته باشد. آقاي
استيلي در اوايل فصل از گرما وتاثير آن بر بدن بازيکنان گلايه مي کرد. از
نظر علمي هم محق بود. آيا اگر بازيکنان بومي بودند هم با اين موضوع مشکلي
داشتند؟من مي دانم از نظر حرفه اي صحيح نيست که دنبال بومي گرايي محض باشيم
اما بايد به آن هم توجه داشت. البته به يک مشکلي هم واقفم.
* چه مشکلي؟
ما وقتي رفتيم براي داربي هاي تهران داور خارجي آورديم اين استدلال را
داشتيم که داور خارجي چه اشتباه کند يا نکند پولش را مي گيرد و مي رود، اما
داور ايراني اگر اشتباه کرد نابود مي شود و ديگر نمي تواند قضاوت کند زيرا
هر روز بايد جوابگوي همان اشتباه باشد. بازيکن بومي هم همين گونه است. اين
متاسفانه درد بزرگي است. مثلا اگر حميد کللي فر مربي باشد و ببازد تا عمر
دارد بايد در کوچه و خيابان پاسخگو باشد. اين هم ناشي ازحرفه اي نبودن
ماست.
* به هرحال تکليف شاهين چه مي شود؟
در بوشهر حضرت آيت الله صفايي بوشهري براي همه عرصه ها يک نعمت است و در
ورزش هم که صاحب نظرند. به غير از ايشان کسي نخواست دست شاهين را بگيرد.
گفتم که تيمداري دولتي و رقابت با رقبا نيازمند يک عزم عمومي است که من در
بوشهر نديدم. اين فصل قانون مي گويد پول ندهيد فصل قبل که اين قانون نبود و
اتفاقا پول دادن الزامي بود هم ندادند.
* تيم هايي با بضاعت مالي پايين تر از شاهين در جدول جايگاه بهتري داشتند.چرا؟
روزي که آقاي مايلي کهن را درسال 1997بعد از شکست از قطر از تيم ملي اخراج
کردند از او پرسيدند چرا ايران به قطر 200 هزار نفري باخت؟ و او هم جواب
داد: اگر ملاک جمعيت بود، چين جام ژول ريمه را هم مي برد. اين گونه قضاوت
نکنيد. من گفتم همه چيز پول نيست وگرنه چرا استيل آذيني که حداقل دوبرابر
شاهين خرج کرد را در نظر نمي گيريد. ما حرفه اي نبوديم.تيم را خوب نبستيم.
* اين خوب نبستن يعني چه؟
(بلند مي شود وپاي وايت برد با ماژيک مي ايستد) سيستم پايه شاهين چه بود؟
* معمولا1-3-2-4.
( شروع مي کند روي تخته ماکت يک سيستم مشابه آن را مي چيند)، در اين سيستم
بايد مهاجم تيم، بازي پشت به دروازه را بلد باشد. توپ را نگه دارد تا موج
دوم به حمله اضافه شود. فوتبال روز دنيا هم درگير کردن دومهاجم بين 4 دفاع
را نمي پسندد. حالا مهاجم شاهين چه کسي بود که بتواند اين کار را انجام
دهد؟ منصور تنهايي و پورخسرواني و ايمان حيدري هيچ کدام اين نوع بازي را
نمي توانستند انجام دهند. توپ که جلو لو مي رفت هم پرسينگ را از موج دوم
نمي ديديم. بازيکنان ضربه نهايي را به دليل کور کردن زاويه خود نمي زدند
چون مهاجم تمام کننده نبودند.اوچه هم که از همان ابتدا نشان داد کارآيي
ندارد.حالا براي رفع اين عيب چه کردند؟
* رفتند سراغ عمادرضا.
همين اشتباه بود. من براي مربيان شاهين احترام زيادي قائلم. آقاي مهاجراني
پدر فوتبال ايران هستند ولي من هم تاحدي فوتبال را مي فهمم. عمادرضا يک
مهاجم است که بايد با پاس عمقي تغذيه شود. سبک بازي شاهين با او نمي خواند.
در تيم شاهين، محرم نويد کيايي وجود نداشت که پاس تو در بدهد. وقتي مي
گويم تيم جور نبود به همين دلايل برمي گشت. گاهي اوقات اگر ببازي هم نمي
شود مربي را مقصر دانست.شما بازي منچستر و بارسا را ديديد؟
* بله.
فرگوسن رفت براي انجام پرسينگ. تيمش که تحليل رفت نيمه دوم را باخت.او ولي
چاره ديگري نداشت.مقابل تيم گوارديولا بايد با همين حربه کار مي کرد.
فوتبال بازي تدابير است و بازيکن ابزار تاکتيک هاست. مربي بايد شطرنج باز
باشد وبتواند با مهره هايش بازي کند.
* اين شناخت شما از فوتبال روز دنيا مثال زدني است.
لطف داريد. به هرحال از بچگي فوتبال را دنبال را مي کردم وهنوز هم مي کنم.
* برنامه 90 را مي بينيد؟
معمولا مي بينم. عادل فردوسي پور را به دليل صداقتش دوست دارم.البته يکسري
جاهايي بايد حرمت ها رعايت شود. در مجموع اين برنامه را پاسبان فوتبال مي
دانم. متاسفانه فضاي فوتبالمان به سمت غير فرهنگي پيش مي رود.
* چرا دچار اين مشکل شده ايم؟
چون فرهنگ سازي نکرده ايم. رسانه ملي براي کمربند ماشين آنقدر برنامه ساخت
تا حالا نه به خاطر جريمه نشدن که به عنوان يک الزام مورد توجه قرار مي
گيرد. در اين باب هم بايد فرهنگ سازي کرد. بازيکن اگر بالاي سرش مديران
ورزشي ببيند که خودشان اين راه را رفته اند نمي تواند او را ناديده بگيرد
وهر کاري خواست انجام دهد.مطبوعات هم براي فروش رفته اند دنبال تيترهايي
مثل دستگيري فلان بازيکن در فلان محفل و...اينها مشکل آفرين است.
* فرهنگ سازي وظيفه کيست؟
در همه جاي دنيا ورزش را در مدارس آغاز مي کنند. ما هم تا نرويم اين امر را
رواج دهيم موفق نمي شويم. سن طلايي همان سن دانش آموزان ابتدايي و
راهنمايي است که ما به آن توجه اي نداريم.به همين دليل رفته ايم دنبال
ستاره ها. قيمت ها بالا رفته. نتيجه گرايي اصلي اساسي شده و با يک شکست
مدير و مربي عوض مي کنيم.بايد از مدارس و سنين پايه فرهنگ سازي کرد ولي ما
نگاهمان ورزشي نيست.
* اين نوع نگاه را از کجا بررسي مي کنيد؟
از آنجا که آقاي سعيدلو مي روند تبريز و تصميم مي گيرند آقاي کرار را
ببخشند. اين آيا تصميمي ورزشي است؟ همين رفتارها ما را نگران مي کند. ورزش
ابزار نيست. من همه آذري هاي عزيز را دوست دارم و حقشان کسب سهميه آسيا
بود. اما رفتار آقاي سعيدلو قابل توجيه نبود.
* شما به مديريت سعيدلو چه نمره اي مي دهيد؟
من کار خاصي از ايشان نديده ام ونمره اي نمي توانم بدهم. علي آبادي عملکرد
بهتري داشت و چند سالن ساخت اما حقيقتا من از سعيدلو کاري نديده ام که لايق
نمره دادن باشد.
* اين يعني آن که سعيدلو کانديداي وزارت ورزش باشد راي نمي آورد؟
مگر با راي من وزير مي شود؟ من نظر خودم را گفتم ويک راي دارم.
* شما معتقديد مبلغ قرارداد بازيکنان بالاست؟
فوتباليست بايد نهايتا در 10سال خرج يک عمرش را تامين کند. من معتقدم اگر
همه چيز در ورزش سرجايش باشد اين ارقام البته اگر به هرکس براساس توانايي
اش پرداخت شود زياد نيست.
* حرف پاياني؟
من درگذشت آقاي حجازي را به خانواده اشان و همه جامعه ورزش تسليت مي گويم.
ايشان اگر محبوب بودند به خاطر صداقت شان بود. کاش همه از او الگو برداري
کنند. من معتقدم درگذشت حجازي به ما تلنگر زد که قدر پروين و روشن و دايي و
...را بيشتر بدانيم. اميدوارم ورزش ما باعث به اهتزاز درآمدن پرچم خوشرنگ
ايران در دنيا شود. از شما هم ممنونم که وقتتان را در اختيار من قرار
داديد.