همه ی مردم کچل کنند؟!

arjang.h81@gmail.com

باز هم کی روش با بیان نسنجیده ی خود نشان داد هیچ آشنایی ای از فوتبال کشورمان ندارد. وی گفت: "بازي با بحرين جاي برداشت است نه کاشت!"

گویا ایشان نمی داند هیچ زمانی در فوتبال ما زمان برداشت نیست و  ما همواره در حال کاشت و کسب تجربه هستیم! در مقدماتی جام جهانی کسب تجربه می کنیم تا در جام ملت های آسیا موفق باشیم و وقتی در جام ملت های آسیا موفق نمی شویم می گوییم عیبی نداشت، اینها تجربه ای بود برای بازی های مقدماتی جام جهانی!  اصلاً مگر در فوتبال برداشت هم ممکن است؟! هان؟!

در خبرها می خوانیم: "جلسه ۱۰ دقیقه‌ای وزیر ورزش با کروش پس از قهرمانی والیبال"؛ در همین راستا و با توجه به اینکه کار ما خیلی درست است به اتفاقات صورت گرفته در این 10 دقیقه دست پیدا کردیم؛

پیشاپیش تاکید می شود صحت اتفاقات شرح داده شده در این 10 دقیقه پیش از انتشار تکذیب می گردد!

دقیقه ی اول؛ کی روش وارد می شود؛ به دور و بر نگاه می کند. به فردی که در حال آوردن چایی است خارجکی چیزی می گوید که معنی آن را ما متوجه نمی شویم! آن آقایی که چایی دستش است می گوید: "نه داداش! من مترجمت رو ندیدم کجاست!"، بعد باز کی روش به خارجی حرفی می زند که ما ترجمه اش را نمی دانیم و آبدارچی پاسخ می دهد: "نه اینجا قهوه نداریم، همین چایی رو هم رو که می خوری از پول قراردادت کم میشه! در ضمن اینجا دوربین مداربسته داریم تعداد قندهایی که می خوری رو هم می شمریم ها!"

باز کی روش سئوال می کند و آبدارچی می گوید: "خب من از کجا بدونم آقای وزیر کجاست؟! شما مربی خارجی ها هم عجب توقعاتی دارین ها!"

دقیقه چهارم؛ مترجم کی روش وارد می شود، کی روش با او صحبت می کند؛ مترجم در حالی که زیر لب غرغر می کند به بیرون می رود. در میان صحبت هایش کلمات "مگه وظیفه ی منه" و "دنبال وزیر گشتن" شنیده می شود!

دقیقه پنجم: وزیر وارد می شود اما مترجم نیست! کی روش از آبدارچی تقاضا می کند حرف های آنها را ترجمه کند که وی می گوید: "وظایف و مسئولیت های من مشخصه! اصلاً توی وظایف دیگرون دخالت نمی کنم! چایی می خوای برم بیارم؟!هان!"

دقیقه ششم: آقای وزیر خودش به بیرون اتاق می رود تا شاید مترجم را پیدا کند!
مترجم بر می گردد و هنگامی که می بیند وزیر نیست، می رود؛ بعد از چند ثانیه وزیر می آید و وقتیکه می بیند مترجم نیست می رود و اینقدر این اتفاق تکرار می شود که بالاخره هر دو اتفاقاً همزمان در اتاق هم را می بینند.

دقیقه دهم: وزیر به مترجم می گوید: "بالاخره پیداتون کردم! دمتون گرم! قهرمان شدنتون رو تبریک میگم!"
مترجم توضیح می دهد که مترجم آقای کی روش مربی فوتبال است نه مربی والیبال! و آقای وزیر هم می گوید: "تو در مورد من چی فکر کردی؟! بالاخره اینو که می دونم! آهان! ... پس این والیبال بود که قهرمان شد نه فوتبال؟! چرا زودتر نگفتین؟!"
 
سرمربی تیم کاراته در پاسخ به اين سوال كه يك ماه قبل اين ملي پوشان انتقاد كرده بودند كه شما به آن‌ها گفته ايد كه بايد موهايشان را از ته بتراشند، گفت: "نگفته‌ام كچل كنند، بلكه گفتم با ماشين چهار بزنند. مگر اين بد است. به آن‌ها گفتم چون شما الگو هستيد و بقيه از شما ياد مي‌گيرند بايد هماهنگ باشيد و وقتي همه تيم شامل جوانان و اميد موهايشان را كوتاه كرده‌اند، چرا تيم زير 21 سال نبايد اين كار را كند."

با خواندن جملات فوق یک عالمه به معلومات عمومی ما افزوده شد:
نتیجه گیری اول: با ماشین چهار کچل نیست! خیلی هم مو است!

نتیجه گیری دوم: خدا را شکر ایشان رئیس جمهور نشدند وگرنه برای آنکه همه ی مردم با هم هماهنگ باشند طرحی به مجلس می دادند که همه موهایشان را با شماره ی 4بزنند! مگر بد است؟! مصرف ژل سر هم کاهش می یابد و مردم به جای آنکه وقتشان را جلوی آینه تلف کنند می روند کار می کنند و چرخه های اقتصاد تندتر می چرخد!

نتیجه گیری سوم: علت ناکامی های تیم ملی فوتبال و ناهماهنگی های آنها، کچل نبودن بازیکنان فوتبال می باشد!

پیشنهاد اساسی: برای هماهنگ تر شدن کاراته بازان پیشنهاد می شود سرمربی و رئیس فدارسیون کاراته هم موهایشان را با شماره 4 بزنند؛ مگر بد است!

پرويز مظلومي بعد از آنکه تیمش 4 گل از ملوان خورد گفت: "بايد روي خط دفاعي تيم بيشتر تمركز كنيم."
- پـَ نـَ پـَ روی ناهاری که قبل از بازی به بچه ها می دین تمرکز کنین!

دادکان: به فدراسیون فوتبال برگردم، عذر خیلی‌ها را می‌خواهم.
- همین کارها رو کردی که عذرت رو خواستن! چیکار به بقیه داری؟! ریاستت رو بکن بقیه اش خود به خود حله!