برهان - بیش از 13 ماه است که از
آغاز ناآرامیها در سوریه میگذرد؛ هر از گاهی جامعهی بینالمللی و
اتحادیهی عرب، «اسد» را نشانه میروند و او همچنان به کار خود ادامه
میدهد. «طرح ششمادهای کوفی عنان»، از نظر بسیاری از
تحلیلگران، بابی برای آشتی سوریه و جامعهی بینالملل بود. طرحی که گرچه
امیدهای بسیاری را برانگیخت اما با پایانیافتن سررسیدش، بعید به نظر
میرسد بتواند گرهای را باز کند که تنها کشورهای غربی آنرا میبینند.
این موضوع بهانهای شد تا با «محمدصالح صدقیان»، مدیر مرکز عربی مطالعات ایران، سیر حوادث سوریه را به گفتوگو نشستیم که آنرا در ادامه میخوانید.
بیشاز
13 ماه است که اسد در مقابل اتحادیهی عرب و قدرتهای بینالمللی مقاومت
میکند و هنوز درگیریها در سوریه ادامه داردِ، تحلیل شما چیست؟
چون
سوریه یک کشور عربی است، بعضیها موضع اتحادیهی عرب را یک موضع
دموکراتیک در جهان عرب میدانند، درحالیکه وقتی به اجماع آنها توجه
میکنیم، میبینیم که نگاهشان دموکراتیک و در جهت دفاع از مردم سوریه
نبودهاست، بلکه یک نگاه مذهبی به سوریه داشتهاند و بحث شیعه و سنی را
مطرح کردهاند. در واقع آنها به این موضوع پرداختند که نظام موجود علوی و
شیعیست، در حالی که اکثریت مردم سوریه سنی هستند. کشورهای عربی بر اساس
همین نگاه به مسائل سوریه متمرکز شدهاند و موضوع دفاع از حقوق مردم سوریه
را نادیده میگیرند.
تحریکات
اولیه در مورد مسئلهی سوریه از اتحادیهی عرب و به طور خاص توسط عربستان
و قطر شروع شد. در واقع آنها با یک نگاه مذهبی وارد این موضوع شدند که
البته به خاطر همین نگاه طرح آنها شکست خورد. در حال حاضر هم که طرح کوفی
عنان مطرح شده، اوضاع سوریه خیلی پیچیده است. از یک طرف اتحادیهی عرب به
خصوص عربستان و قطر نگاه مذهبی به موضوع سوریه دارند و آمریکا، فرانسه و
بسیاری از کشورهای غربی از این نگاه حمایت میکنند. از سویی دیگر ایران و
حزبالله لبنان مسئلهی سوریه را سیاسی میدانند و موضع روسیه و چین هم
به این نزدیک است.
در وضعیت
موجود من تحقق طرح کوفی عنان را خیلی سخت میدانم، مگراینکه مذاکرات
استانبول یا مذاکرات خردادماه در عراق تأثیراتی روی مسئلهی سوریه داشته
باشد.
چرا اجرای طرح کوفی عنان دشوار است؟
چون
وضع منطقه خیلی پیچیده است و بعضی از کشورهای عربی، از جمله قطر و
عربستان، و کشورهای غربی، مثل آمریکا و فرانسه، خیلی روی نظرشان اصرار
دارند. در حالحاضر طرح کوفی عنان نزدیکترین طرح به مواضع جمهوری اسلامی
ایران است و ایران هم برای تحقق این طرح خیلی کمک میکند، منتها من بعید
میدانم که عربستان و قطر بگذارند این طرح به نتیجه برسد. باید بدانیم که
ترکیه هم چندان با طرح کوفی عنان موافق نیست. در واقع الآن ترکیه با قطر و
عربستان همسو شدهاست. چند روز پیش هم نخستوزیر ترکیه به عربستان رفت و
ملک عبدالله استقبال خیلی گرمی از او کرد. به نظرم این کشورها خیلی سریع
میتوانند باعث لغو آتشبس شوند.
همانطور
که میدانید، در اولین جمعهی بعد از آتشبس در چند شهر سوریه، از جمله
دمشق و حلب، تظاهرات اتفاق افتاد و این موضوع در جهت خواستههای کشورهای
عربی و آمریکاست. من بعید میدانم که نظام سوریه در مقابل این اتفاقات سکوت
کند، چون تظاهرکنندگان شعارهای ضد نظام میدهند و میخواهند پرچم سوریه
تغییر کند. بنابراین به نظر من مشکلات زیادی در مقابل طرح عنان وجود دارد.
تحلیل شما از موضع و راهکارهای جمهوری اسلامی ایران در برابر بحران سوریه چه میباشد؟
راهحل
جمهوری اسلامی با غربیها متفاوت است. ما معتقدیم آنچه در لیبی، عراق و
افغانستان اتفاق افتاد راهحل قابلقبولی نیست. به اعتقاد ما دخالت کشورهای
خارجی یک روش غلط و استعماری است. رویکرد جمهوری اسلامی ایران با حقوق
مسلم مردم سوریه هیچ تعارضی ندارد. وجود احزاب، انتخابات آزاد و آزادی بیان
جزو حقوق مسلم مردم سوریه است. جمهوری اسلامی نسبت به این حقوق هیچ تردیدی
ندارد و حتی اعلام کردهاست که ما به مردم کمک میکنیم تا به این حقوقشان
برسند.
تجربه نشان داده است که
کشورهای غربی و آمریکا هیچ وقت به نفع مردم کشورهای دیگر عمل نمیکنند. ما
در عین حال که به حقوق مردم سوریه احترام میگذاریم، دخالت خارجی را درست
نمیدانیم. جمهوری اسلامی ایران کمک به طرح کوفی عنان را یک راهحل سیاسی و
دیپلماتیک برای احقاق حقوق مردم سوریه میداند.
موضع
جمهوری اسلامی از همان اوایل بر این بود که ما از مطالبات مردم حمایت
میکنیم و بشار اسد باید اصلاحاتی انجام دهد. او هم اقداماتی در این زمینه
انجام داده است. چرا با این وجود باز مخالفین بر موضع خودشان پافشاری
میکنند؟
اصلاحاتی که او
انجام میدهد خیلی کند هستند. در حال حاضر ما یک اپوزسیون در داخل سوریه و
یک اپوزسیون در خارج از سوریه داریم. مسلماً مخالفان خارجی و داخلی خیلی با
هم متفاوتاند. پیشنهاد من این است که خود آقای بشار اسد امور را به یکی
از معارضین داخلی واگذار کند. شخصیتهای زیادی در داخل سوریه وجود دارند.
یکی از مخالفین میتواند نخستوزیر شود، دولت تشکیل دهد و اصلاحات را اجرا
کند.
یعنی تقسیم قدرت انجام شود؟
نه، منظور من این است که فعلاً معارضین داخلی نظام حکومتی تشکیل دهند و آن اصلاحاتی که مد نظر مردم و خود بشار اسد هست اعمال کنند.
بشار اسد اعلام کرده است که هر کسی میتواند برای انتخابات ثبتنام کند. آیا این کافی نیست؟
بله،
ولی به نظر من قبل از برگزاری این انتخابات هم برای اجرای اصلاحات
میتوانند از معارضین نظام استفاده کنند. به راحتی میتوانند یکی از
معارضین داخلی را به عنوان نخستوزیر موقت تعیین کنند تا اصلاحات را انجام
دهد. به اعتقاد من، این کار باعث تسریع اصلاحات و تحقق مطالبات مردم
میشود و بهانه را از معارضین خارجی از جمله آمریکا، عربستان، قطر و
کشورهای غربی میگیرد. اگر آقای بشار اسد واقعاً میخواهد اصلاحات را عملی
کند، باید یک راهحل عملی داشته باشد. نمیتوانند بگویند مردم اجازه دارند
حزب تشکیل دهند، ولی احزاب اسلامی ممنوع است. مردم سوریه مسلماناند و
میخواهند احزاب اسلامی تشکیل دهند. از آنجاکه اوضاع سوریه خیلی پیچیده
است، باید با استفاده از راهحلهای منطقی، سریع و عملی مشکل را رفع کرد.
کارهایی که در حالحاضر انجام میشوند خیلی کند هستند و این موضوع برای
سوریه خیلی خطرناک است.
یعنی پیشنهاد شما این است که اگر آقای بشار اسد در انجام اصلاحات حُسن نیت دارد، باید از سران معترضین در انجام اصلاحات استفاده کند؟
دقیقاً
همینطور است. به نظر من این راهحلی است که بهانه را از معارضین خارجی
میگیرد و به این طریق نظام حُسن نیتش را به معارضین داخلی ثابت میکند.
نکتهی حائز اهمیت این است که تا امروز معارضین داخلی سوریه قبول نکردهاند
که خارجیها در این مسئله دخالت کنند. اگر نظام با معارضین روی این مسئله
به توافق برسد، هم سوریه نجات پیدا میکند، هم مطالبات مردم محقق میشود و
هم اینکه اصلاحات به صورت مسالمتآمیز انجام میشود.
به نظر شما آیا ایران میتواند به بشار اسد کمک کند تا این اصلاحات عملی شوند؟
در
طول این سیزده ماه گذشته، من هیچ اقدام عملی از نظام سوریه ندیدهام.
نگرانی من این است که کار به جایی برسد که دیگر نتوانیم به عقب برگردیم.
اگر این طور شود، ممکن است سوریه تقسیم شود، جنگ داخلی اتفاق بیفتد و
خارجیها دخالت کنند. در این صورت دیگر کاری از دستمان برنمیآید و مشکلات
بیشتر میشوند. ما اعتقاد داریم که امروز مشکل قابل حل است، اما اگر حل
نشود، اوضاع خیلی بدتر خواهد شد. دقیقاً مثل همان اتفاقی که در مورد صدام
افتاد. کار به جایی رسید که خارجیها دخالت کردند و جنگ اتفاق افتاد. حتی
احزاب شیعه و مرجعیت نجف هم دیگر نتوانستند کاری انجام دهند. 140 هزار
سرباز آمریکایی وارد عراق شدند و این کشور را اشغال کردند. ما نباید اجازه
دهیم کارمان به آنجا برسد.
چرا
معارضین هیچکدام از اصلاحات اسد نظیر برگزاری رفراندوم، اجازهی تشکیل یک
نظام چندحزبی و حتی پیشنهاد مشارکت در قدرت، را نمیبینند؟
مواضع
معارضین داخلی مشخص است. من نمیگویم آنها پیغمبر یا معصوم هستند، ولی
حداقل میگویند که با دخالت خارجیها مخالفاند و این خیلی مهم است. دوم
اینکه مخالف جنگاند و سوم اینکه به دنبال یکپارچگی و اتحاد سوریه هستند.
وقتی
آنها چنین مواضعی دارند، چه اشکالی دارد که یک نفر از آنها نخستوزیر
شود و اصلاحات، انتخابات و همهپرسی را انجام دهد؟ برای خروج از این بحران
باید این کار انجام شود. ما تا امروز خیلی تلاش کردهایم، ولی به نتیجهای
نرسیدهایم. قانون احزاب درست کردیم، همهپرسی انجام دادیم، قانون اساسی
را عوض کردیم، مادهی 4 حزب بعث را عوض کردیم، ولی متأسفانه هیچ کدام از
اینها فایدهای نداشته است. مسلماً با این کارها مشکل رفع نمیشود.
این
مشکل باید هر چه زودتر برطرف شود. اگر این ناآرامیها به همهی شهرهای
سوریه برسد، دیگر کاری از دست ما برنمیآید. سوریه امروز مثل یک بیمار در
سیسییو است. باید کاری کنیم که او نمیرد. اگر بمیرد، دیگری هیچ کاری
نمیتوان کرد. باید کاری کنیم که این بیمار به وضعیت عادی برگردد. اگر این
مشکل حل نشود، فقط مردم سوریه متضرر نخواهند شد، همهی مردم منطقه از جمله
ترکیه، عراق، ایران و لبنان ضرر میکنند. بشار اسد حق ندارد هر کاری که
خودش میخواهد انجام دهد. درست است که ما میگوییم نباید کسی از خارج دخالت
کند، ولی بالاخره خود سوریه باید اقدامی در جهت اصلاحات انجام دهد.
مخصوصاً
امروز که همهی نگاهها به سمت سوریه است. فرض کنید طرح کوفی عنان به
بنبست برسد. اگر این طور شود، به شورای امنیت گزارش میشود و آنها هم یک
قطعنامه صادر میکنند. آن وقت حتی روسیه هم نمیتواند اعتراض کند. حالا
ممکن است، به خاطر انتخابات آمریکا، در سال 2012 چنین اتفاقی نیفتد، اما
قطعاً در سال 2013 وضع عوض میشود. من فکر میکنم اگر نظام سوریه اقدامی
نکند، این طرح کوفی عنان هم به نتیجه نمیرسد و اوضاع بدتر میشود.
به نظر شما اگر بشار اسد آن اقداماتی که گفتید انجام دهد، آرامش به سوریه برمیگردد؟
به نظر من تا حد زیادی آرامش به سوریه برمیگردد.
پیشنهاد شما خیلی سازنده و عملی است. به نظر شما، چطور میتوان به بشار اسد کمک کرد تا به این سمت حرکت کند؟
باید
یک طرح ارائه شود. مثلاً ایران میتواند طرح خود را اول با سوریه هماهنگ
کند و بعد آن را به کوفی عنان بدهد و کمک کند تا این طرح عملی شود. در حال
حاضر اگر طرح ششمادهای کوفی عنان انجام شود، در نهایت باید یک جلسه بین
نظام سوریه و مخالفین برگزار شود. قطعاً منظور آنها معارضین خارجی است.
سؤال اینجاست که معارضین داخلی چه میشوند؟ در واقع مسائل خیلی پیچیده است.
قرار است در این نشست طرحهایی برای اصلاح اوضاع سوریه ارائه شود. من به
این طرحها خوشبین نیستم، چون وضعیت امروز سوریه یک معادلهی سیاسی و
امنیتی چندمجهولی است.
به نظر شما منافع مشترک ترکیه، عربستان، قطر، اسراییل و آمریکا چیست که همهی آنها علیه بشار اسد متحد شدهاند؟
واقعیت
این است که همهی این کشورها در یک نقطهی مشترک جمع نشدهاند. اتحادیهی
عرب، ترکیه، کشورهای غربی و آمریکا هر کدام اهداف خاص خودشان را دارند.
عربستان و قطر اهداف مذهبی دارند. در واقع آنها میخواهند از عراق، بحرین و
حزبالله لبنان انتقام بگیرند و بحثهای شیعه و سنی را مطرح میکنند.
ترکیه به دنبال منافع اقتصادی است. در مجموع این کشور در 10 سال اخیر که
حزب اردوغان سر کار است مسائل اقتصادی را سر لوحهی خودش قرار داده است.
اصلاً اولویت حزب عدالت و توسعه مسائل سیاسی نیست. وقتی که عربستان از
ترکیه خواست که در مسئلهی سوریه ورود پیدا کند، ترکیه با نگاه اقتصادی
وارد شد.
در واقع نه مسائل
مذهبی برای ترکیه اهمیت دارد و نه حقوق مردم سوریه. این کشور به دنبال
منافع اقتصادی خودش است و میخواهد بازار کشورهای عربی را حفظ کند. یک
موضوع سیاسی هم در این موضوع تأثیر داشته و آن هم ارتباط ترکیه با
اتحادیهی اروپاست. در واقع ترکیه میخواهد به آنها ثابت کند که میتواند
بازیگر خوبی در خاورمیانه باشد. کشورهای غربی هم مصلحت اسراییل را مد نظر
قرار دارند. آنها به هیچ عنوان دنبال مسائل حقوق بشر یا دمکراسی نیستند.
از آنجا که سوریه مخالف اسراییل است، اسراییل ترجیح میدهد که یک نظام ضعیف
در سوریه سر کار باشد. کشورهای غربی هم به دنبال منافع اسراییل هستند. در
مجموع این کشورها هر کدام به دنبال منافع خودشان هستند و روی این موضوع
متحد شدهاند.
همان طور که
میدانید آتشبس در سوریه خیلی شکننده است. به نظر شما اگر معارضین این
آتشبس را بشکنند، واکنش اسد و جامعهی بینالمللی چه خواهد بود؟ چون در
این صورت اسد میتواند مدعی شود که ما به آتشبس پایبند بودهایم و مخالفین
مقصرند.
اوضاع امروز مثل
یک شمشیر دولبه است. در واقع مهم نیست که چه کسی آتشبس را میشکند، مهم
این است که نمایندگان سازمان ملل چه گزارشی میدهند. تجربه نشان داده است
که سازمان ملل بیطرف عمل نمیکند. آنها چیزی را گزارش می دهند که خودشان
میخواهند. در جنگ عراق و ایران سکوت سازمانهای بینالمللی را دیدیم که
دربارهی استفاده از سلاحهای شیمیایی و جنایتهای صدام هیچ حرفی نزدند.
آنها به منافع مردم فکر نمیکنند و کار خودشان را میکنند. نگرانی من هم
به همین خاطر است، چون آنها بیطرف نیستند. آنها هر اتفاقی را آن طور که
خودشان میخواهند گزارش خواهند داد.
مثلاً
اگر چیزی شلیک شود، میتوانند بگویند این از طرف معارضین یا بشار اسد بوده
است. کسی هم نمیتواند اعتراضی کند. همان طور که در خصوص پروندهی هستهای
ایران اتفاق افتاده است. در حال حاضر پروندهی ما سالم و شفاف است، ولی
شورای امنیت نمیپذیرد. کار خودش را میکند و کاری به حقیقت ندارد. در سال
2005 و 2006 هم بازرسان آنها به پارچین رفتند و دیدند که ایران هیچ اقدامی
در جهت دستیابی به سلاح هستهای انجام نداده است، ولی گفتند ما مطمئن
نشدهایم.
قضیهی سوریه هم همین
طور است. آنها گزارش خودشان را خواهند داد و در نهایت کوفی عنان هم
میگوید برای من ثابت نشد. بعد هم شورای امنیت یک قطعنامه صادر خواهد کرد.
برای ما ثابت شده است که آنها به نفع مردم کار نمیکنند. در طول این
سالها فقط دو قطعنامه علیه اسراییل صادر شده است که او را ملزم به
عقبنشینی میکند، اما اسراییل به آنها عمل نمیکند و هیچ کس هم کاری با
او ندارد. بنابراین ما به هیچ عنوان به سازمان ملل اعتماد نداریم. به همین
خاطر من میگویم ما باید کاری کنیم که بهانه به آنها ندهیم.
این ناظران چه ملیتی دارند؟
ملیت
این ناظران و بازرسان اصلاً مهم نیست. چیزی که آنها گزارش میدهند مهم
است. گزارش آنها نیز همیشه دوپهلو است تا در سازمان ملل هر طور که خواستند
آن را تفسیر کنند. مثلاً فقط مینویسند که ما صدای انفجار شنیدیم. یا
اینکه میگویند ما 100 درصد به یقین نرسیدهایم. مثلاً در مورد برنامهی
هستهای ایران نوشتهاند که ما همه جا را بازرسی کردهایم، اما برایمان
ابهاماتی وجود دارد. بعد هم از همین جملهی دوپهلو علیه ایران استفاده
میکنند.
بازرسانی که امروز به
سوریه رفتهاند هم همین طور هستند. گزارش این بازرسان همان طوری خواهد بود
که به آنها دستور داده شده است. بنابراین آنها بیطرف نیستند و واقعیت را
نمیگویند. برای ما ثابت شده است که سازمانهای بینالمللی بیطرف نیستند.