۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۳۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۶۴۲۵۱
تاریخ انتشار: ۰۲:۲۶ - ۱۲-۰۱-۱۳۹۲
کد ۲۶۴۲۵۱
انتشار: ۰۲:۲۶ - ۱۲-۰۱-۱۳۹۲

ائتلاف های انتخاباتی ، نشانه ای امیدوار کننده از بلوغ سیاسی

اگر به قهرمان های سیاسی جامعه ایران در سده اخیر نیز نگاهی بیفکنیم، به خوبی می بینیم که قهرمان در ایران کسی است که سازش ناپذیر است و کوتاه نمی آید.در حالی که سازش پذیری و کوتاه آمدن، یکی از ویژگی های سیاست دموکراتیک و رجل سیاسی دموکرات است.
عصر ایران - رقابت های انتخاباتی یازدهمین دوره ریاست جمهوری ، در حال آزمودن یک تجربه جدید در مقایسه با همه انتخابات گذشته است: ائتلاف رقبا.

از یک سو ، بزرگ ترین و فراگیرترین تشکل اصولگرایان ، یعنی جبهه پیروان خط امام و رهبری - که متشکل از 15 تشکل اصلی جریان اصولگرایی (از جامعه اسلامی مهندسان و پزشکان و کارمندان گرفته تا موتلفه) است - 5 کاندیدای اصولگرا (متکی،باهنر،آل اسحاق،پورمحمدی و ابوترابی) را در قالب ائتلاف اکثریت اصولگرایان گرد هم آورده و از دیگر سو ، سه چهره دیگر اصولگرا (حداد عادل،ولایتی و قالیباف) ائتلاف اقلیت را تشکیل داده اند ؛ قرار هر دو ائتلاف اکثریت و اقلیت نیز این است که یک نفر از میانشان که با اقبال مردمی بیشتری مواجه است راهی میدان انتخابات شود و بقیه از او حمایت کنند.

انتخابات

در دوره های قبلی انتخابات ریاست جمهوری، از زمان بنی صدر تا احمدی نژاد ، هیچ گاه چنین اتئلافی بین رقبای ریاست جمهوری سابقه نداشته است. در نخستین دوره انتخابات ریاست جمهوری در ایران، ابوالحسن بنی صدر و آیت الله بهشتی مدعیان اصلی مقام ریاست جمهوری بودند که پس از مخالفت امام خمینی با ریاست جمهوری روحانیان، موضوع کاندیداتوری شهید بهشتی منتفی شد ولی باز هم حزب جمهوری اسلامی حاضر نشد از بنی صدر حمایت کند و پس از کنار رفتن جلال الدین فارسی، در نهایت حسن حبیبی به عنوان کاندیدای این حزب معرفی شد.      

در دوره های دوم تا چهارم انتخابات ریاست جمهوری، شهید رجایی و آیت الله خامنه ای رقیب درخوری نداشتند و کار انتخاب رئیس جمهور کشور بی دردسر پیش رفت. هاشمی رفسنجانی نیز در سال 68 مطلقاً و در سال 72 تقریباً بی رقیب بود و دشواری چندانی برای کسب مقام ریاست جمهوری نداشت.

در سال 1376 اگر چه ناطق نوری و ری شهری قرابت زیادی با هم داشتند، ولی از در ائتلاف با یکدیگر درنیامدند و رقیب هم شدند.

در سال 1380، در غیاب هر گونه تفکر و روحیه منجر به ائتلاف، هشت کاندیدای راستگرا در برابر خاتمی قد علم کردند و علاوه بر این ، وزیر دفاع خاتمی نیز رقیب او در همان انتخابات بود!  
 پس از آن، در انتخابات سال 84 نه اصلاح طلبان موفق شدند به ائتلاف برسند نه اصولگرایان. اگر چه تکثر نامزدهای اصولگرا، تاکتیکی بود برای ممانعت از پیروزی هاشمی رفسنجانی در دور اول انتخابات، ولی ناتوانی کروبی و مصطفی معین در ائتلاف با یکدیگر، نشانه ای از ائتلاف گریزی راه یافته به اردوگاه اصلاح طلبان بود.

در سال 88 نیز مجدداً کروبی حاضر نشد با سایر اصلاح طلبان ائتلاف کند و به عنوان رقیب میرحسین موسوی در انتخابات حاضر شد. در سوی دیگر رقابت نیز، محسن رضایی به رقابتی درون جناحی با محمود احمدی نژاد برخاست.

با توجه به  سابقه کوتاه نیامدن و کنار نرفتن مدعیان ریاست جمهوری در دوره های مختلف انتخابات ریاست جمهوری در ایران، باید گفت نفس ائتلاف های کنونی، البته اگر کارشان به دبه درآوردن و فروپاشی نینجامد ، نشانه ای از حرکت به سمت بلوغ سیاسی در میان رجال سیاسی ایران امروز است.

این دو ائتلاف حاکی از این است که هر سیاستمداری که خودش را در قد و قواره رئیس جمهور شدن می بیند، ساز "رئیس جمهور فقط من" کوک نکرده است و حاضر است تحت شرایطی به نفع رقیبش کنار برود و از ریاست جمهوری او حمایت کند.

اگر چه در انتخابات سال 88 نیز تقریباً چنین نسبتی بین خاتمی و میرحسین موسوی برقرار شد و خاتمی در نهایت به نفع موسوی از کاندیداتوری صرفنظر و تا آخر نیز از او حمایت کرد، ولی  کاندیداتوری موسوی ابتدا موجب دلخوری اصلاح طلبان شد چرا که آنها مشغول مجاب کردن خاتمی به حضور در انتخابات بودند که ناگهان موسوی اعلام حضور کرد. به عنوان مثال، محمدعلی ابطحی درست به دلیل نابهنگامی اعلام حضور موسوی در انتخابات، حاضر به حمایت از او نشد و حتی در این باره یادداشتی نیز در روزنامه اعتماد ملی نوشت. بنابراین می توان گفت حضور " از آغاز مشترک" مدعیان ریاست جمهوری در عرصه انتخابات، پدیده مطلقاً تازه ای در فضای سیاسی ایران است.

اینکه رجال سیاسی مدعی، کار را حقیقتاً به عقل جمعی و کسب آرای مردم در نظرسنجی های ماقبل انتخابات واگذار کنند و در نهایت با مبنا قراردادن این مکانیسم به نفع نفر برتر کنار بروند و از ریاست جمهوری او حمایت کنند، کم و بیش حاکی از توانایی مهار قدرت طلبی ذاتی بازیگران سیاسی و نشانه افزایش عیار سازگاری آنهاست.

اهمیت ائتلاف های اکثریت و اقلیت، از حیث ارتقای فرهنگ سیاسی نخبگان حاکم در ایران امروز، وقتی بیشتر می شود که در صورت پیروزی کاندیدای این ائتلاف در انتخابات آتی، فرد پیروز پس از نشستن بر کرسی ریاست جمهوری، آن افراد دیگر را نیز به بازی بگیرد و به شیوه ای یکه سالارانه، تشکیل دولت ندهد. اگر کار یکی از این دو  ائتلاف، از کاندیداتوری ائتلافی به دولت ائتلافی بکشد، آنها به سهم خود گامی جدی در ارتقای سازگاری در فرهنگ سیاسی گروههای قدرت در جامعه ایران برداشته اند.

اهمیت این امر زمانی آشکارتر می شود که به یاد آوریم بسیاری از جامعه شناسان سیاسی، فقدان سازگاری را یکی از نقاط ضعف اصلی فرهنگ سیاسی ایرانیان می دانند. اگر به قهرمان های سیاسی جامعه ایران در سده اخیر نیز نگاهی بیفکنیم، به خوبی می بینیم که قهرمان در ایران کسی است که سازش ناپذیر است و کوتاه نمی آید. در حالی که سازش پذیری و کوتاه آمدن، یکی از ویژگی های سیاست دموکراتیک و رجل سیاسی دموکرات است. در جامعه ایران، چهره های چون احمد قوام و اکبر هاشمی رفسنجانی، که اهل سازش و معامله بوده اند، هیچ گاه محبوبیت چشمگیری نداشته اند. تنها رجل سیاسی سازش پذیری که در ایران سده  اخیر محبوب بوده، محمد خاتمی است که البته محبوبیت او نه به دلیل سازش پذیری اش بلکه به دلیل فرهیختگی، ادبیات و شعارهای دموکراتیک و برخی دیگر از فضائل شخصی اش بوده است.

باید افزود که نگارنده این یادداشت مدعی نیست که اعضای این ائتلاف ها خالی از اشکال اند. اما همین که آنها رفتار سیاسی ای در پیش گیرند که کم و بیش به سو فرهنگ سیاسی دموکراتیک در جامعه ایران و بویژه در بین گروههای قدرت در ایران باشد، رویکردی قابل تقدیر از منظری دموکراسی خواهانه را در پیش گرفته اند.

        

   

ارسال به دوستان