۰۶ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۶ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۰۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۸۱۷۸۰
تاریخ انتشار: ۱۱:۱۳ - ۰۴-۰۴-۱۳۹۲
کد ۲۸۱۷۸۰
انتشار: ۱۱:۱۳ - ۰۴-۰۴-۱۳۹۲

ائتلاف "ملی-مذهبی" و "اصولگرایان سنتی" و تغییر در نظام اجتماعی ایران

اعتدال - محمد مهدی زنجانی: بی شک انتخابات ایران در 24 خرداد 1392 را می توان یکی از پدیده های نادر اگر نگوییم کم نظیر در سیر تحولات سیاسی اجتماعی تاریخ ایران بالاخص تحولات پس از پیروزی انقلاب اسلامی ایران برشمرد که مسیر ان ومناسبات و مطالبات مطروحه در بطن این جریان لزوم وارسی وموشکافی جامعه شناسانه، سیاسی ،فرهنگی و اقتصادی بسیاری را طلب مینماید که وظیفه صاحب نظران واساتید محترم را برجسته تر مینماید.

 اینکه چه عوامل وشرایطی موجبات شکل گیری این مهم گردید جای بسی برسی و تجزیه وتحلیل دقیق از جنبه ها وعوامل ان دارد که خود حدیث مفصل است که حتما می بایست مورد کند وکاو بین رشته ای در علوم اجتماعی ،انسانی وسیاسی، اقتصادی قرار گیرد اما ما در این مجال فقط قصد داریم تنها از یک زاویه به این موضوع بپردازیم کما اینکه ادعا نیز نمی کنیم که تمام  ابزار، جوانب ولوازم ان را بکار برده ایم ولی ان را مطلعی قابل اتکا وبررسی برای وارسی دلایل وعوامل شکل گیری این تحول مهم می دانیم وتاکید می نمایم که از راهنمایی ها انتقادات و دیدگاه های ارزشمند صاحب نظران جهت تکمیل این نوشته بهره مند خواهیم شد.


تحولات اخیر از زوایای گوناگون قابل ارزیابی است اما نگاه یاداشت حاضر به تحلیل نظری وعملی از دیدگاه جنبش های اجتماعی در شکل گیری این مهم معطوف خواهد بود .

 
"جنبش های اجتماعی "


فرهنگ واژگان آکسفورد جنبش اجتماعی را جریان یا مجموعه¬ای از کنش¬ها و تلاش¬ها از سوی مجموعه¬ای از افراد که به شکلی کم و بیش پیوسته به سوی هدف خاصی حرکت می¬کنند یا به آن گرایش دارند تعریف می¬کند. ماکس وبر نیز آن را اقدام جمعی گروهی از افراد جامعه می¬داند که برای نیل به هدفی کم و بیش مشخص کنش¬های اجتماعی متفاوتی را به عنوان رفتار انسانی معناداری که به کنش کنشگران دیگری برمی¬گردد تعریف می¬کند.
"گی روشه " در تعریف‌ جنبش‌ اجتماعی‌ می‌گوید:"جنبش‌ اجتماعی‌ عبارت‌ است‌ از سازمانی‌ کاملاً شکل گرفته‌ و مشخص که‌ به‌ منظور دفاع‌ یا گسترش‌ یا دست‌یابی‌ به‌ هدف‌های‌ خاصی‌ به‌ گروه‌بندی‌ و تشکل‌ اعضا می‌پردازد و درصدد برمی‌آید تا عناصری‌ را از جامعه‌ تغییر دهد یا آن‌ها را حفظ‌ کند."


"جنبش اجتماعی به هرگونه تلاش وکوشش جمعی جهت پیگیری و پیش برنده مطالبات ومنافع مشترک یک گروه طبقه صنف یا اجتماعی از انسانهای همسود که در قالب رفتارهای مدنی  خارج از حوزه های رسمی شکل و بسط و گسترش می یابد اطلاق می شود " علت تاکید بر رفتارهای مدنی  این است که برخی" شورش" را که یک حرکت جمعی تخریبی وخشونت امیز می باشد را نیز درون تقسیم بندیهای جنبش های اجتماعی نگاه می کنند .


جنبش‌ها زمینه‌ای برای کنش فراهم می‌آورند که افراد را به یک‌دیگر پیوند دهند. جنبش‌ها نه صرفاً "واسطه” تغییر اجتماعی‌اند، و نه بیان خنثی و بی‌طرفانه روندهای اجتماعی؛ بلکه عاملانی هستند که فعالانه، و با هدف تأثیرگذاری، در سیر رخدادها دخالت می‌نمایند، مسیر حرکت عمومی جنبش های اجتماعی را می توان به صورت های فعال خاموش، فعال منفعل، فعال منعطف وفعال درگیر یا پیگیر تقسیم بندی کرد که به فراخور وبر اساس شرایط عمومی جامعه ونحوه مواجه دولت ها با انها در حوزه های زمانی و مکانی مختلف هر یک از پویش ها ی پیش گفته را الگو قرار می دهند حرکت کنشگران جنبش‌های اجتماعی بیانگرمطالبات کانالیزه شده گروه‌های اجتماعی‌، قومی، مذهبی، صنفی، سیاسی و… می باشند.


هر حرکت جمعی را نیز نمتوان در دایره کلامی ومفهومی جنبش اجتماعی اطلاق کرد انها دارای کارویژه های هستند که به ترکیب زیر شرح میدهیم :

 1.وجود نارضایتی :


جنبش های اجتماعی حول محور نارضایتی جدی ،همه گیر وبیزار کننده شکل می گیرد بدین معنی که افرادی که خود را عضو جنبش اجتماعی میدانند سطح تحلیل تهدید،نارضایتی ،محرومیت،فساد،تبعیض ،تحقیر ،استبداد و تشکیک به مبانی اصولی جامعه خود را در بالاترین حد بدانند لذا برای جبران کمبود ها وارد عمل می شوند مانند جنبش دانشجویی-دموکراسی خواهی در میدان" تین ان من" چین در سال1989میلادی.


این جنبش ها در بالاترین سطح خود بیان کننده علایق، مطالبات،نگرانی های کلان و جامع واغلب اعتراض امیز نسبت به وضعیت اخلاق، آرمان ها ،هنجارها (ارزشها) و عوامل و فاکتورهای اصولی واساسی جامعه سنتی یا نوین ساخته خود هستند ، انها عموما نماینده عقل جمعی همه طیف های فکری جامعه هستند نه نماینده مستقیم گروهای اجتماعی خاص یا احزاب سیاسی ،البته ممکن است از طرف احزاب وگروهای سیاسی حمایت شوند اما نمی توان جنبش های اجتماعی را نماینده احزاب نامید انها بیشتر به سوی جامعه مدنی ولوازم و ابزار ان سو گیری شده اند نه دولتها ،البته جنبش های اجتماعی وجود دارند که ساختارهای دولت ساخته دارند که از طریق ان دولتها در پی ایجاد فشار تصنعی برای پیشبرد اهداف خود در مواجه با احزاب مخالف هستند.


جنبش های اجتماعی عمدتا در پی اصلاح یا تغیرجهت پیکان روش ها ،منش ها ،سیاست گذاریها و الگوهای انحرافی هستند انها در پی انحلال ساختارهای خود بنیان، نوبنیان یا سنت بنیان و عرفهای مطلوب جامعه مطبوع خود نیستند . یکی دیگر از مواردی که این حرکت های اصلاحی در  پی انند تغییر ساختارهای  بروکراتیک دست وپا گیر هستند، سازمانها و ساختارهای بروکراتیک عمدتا با  ایجاد ترتیبات  مزاحم  یا حواشی ازار دهنده به بسط و  نفوذ قدرت در جامعه و در نهایت فربه شدن  بیش از حد می پردازند لذابه لحاظ اینکه جنبش های اجتماعی نسبت به ساختارهای بروکراتیک متمرکز بد گمان و شکاکند بدین جهت در پی فشار برای برهم  زدن معادلات انها هستند.


2.گفتمان سازی :


ایجاد مفاهیم ومعانی خاص در ظرف زمانی ومکانی هر پدیدهای می تواند ترتیبی از گفتمان سازی را شکل دهد.نظریه گفتمان ابتدا از سوی" میشل فوکو" مطرح شد وپس از ان" لاکلا و موف" تحت تاثیر زبان شناس معروف "سوسور" ان را بسط وگسترش دادند. بطور خلاصه میتوان گفت این نظریه مطرح می سازد که هیچ ارتباط ذاتی میان موضوعات وکلمات وجود ندارد و کلمات از طریق قرارداد اجتماعی موجود در جامعه به یکدیگر پیوند می خورد.در حقیقت ما بدون زبان قادر به تشخیص موضوعات ومفاهیم با هیچ میزانی از ثبات وپایداری نخواهیم بود زبان صرفا جهان را نام گذاری نمی کنند بلکه ان را برای ما معنا دار منظم و قابل فهم می نمایند .


           برای مثال، طغیان رودخانه و جاری شدن سیل حادثه‌ای است که مستقل از تفکر و ذهنیت انسانها وبر اساس روندی طبیعی جهان در مناطق جغرافیایی مختلف روی می‌دهد، اما زمان معنادهی به آن از سوی مردم مصادف است با گفتمانی شدن آن که افراد براساس الگوها وفرهنگ های متنوع گفتمانی خود آن را به خشم خدا، گناهان انسانی،سوء‌مدیریت دولتی، ال نینو، خرابی سیل‌بند و... تعبیر و تحلیل می‌کنند. این گفتمان‌ها آثار و پیامد‌های خاص خود را به همراه دارند که از ساختن سیل‌بند، دفاع از سیاست‌های زیست‌محیطی و انتقاد از دولت گرفته تا تقویت دینداری و ایمان به خدا، دعا و طلب بخشش،و...را دربرمی‌گیرد. پس در این نظریه واقعیتات اجتماعی زمانی برای عموم مردم تعریف و ساخته می‌شوند که از طریق زبان معنادار شوند. خصوصیت این معناسازی امری دائمی و حد یقفی ندارد و اصطلاحاً زبان فرایندی در حال ساخته شدن است نه فرایندی پیش ساخته.


این مهم در مورد مفاهیمی چون دموکراسی ،جمهوری ،آزادی ،عدالت ،امید،زندگی و...قابل اطلاق است که با باز تعریف ومعنا دهی به ان بر اساس الگوهای اجتماعی ،سیاسی ،اقتصادی و ایدولوژی در فضا وزمان مشخص مفهوم می یابد لذا برای تحقق یک جنبش اجتماعی نارضایتی ،تهدید ،محرومیت، فساد ،تبعیض، تحقیر وبسیاری از عوامل پیش گفته لازم است اما کافی نیست بلکه وجود گفتمان یعنی مفهوم سازی برای جامعه هدف، ضروری است یعنی گفتمان حول محور نامطلوبیت ها علل وعوامل ان نحوه مواجه با ان واقدام مقتضی جهت حل ان قابل بحث و الگو سازی است .

 


3.سازمان دهی ورهبری:


یکی از ضروریات جنبشهای اجتماعی سازماندهی ،انسجام، راهبری است در بسیاری از نارضایتی های اجتماعی با توجه به اینکه شرایط وعوامل محیای یک حرکت اجتماعی است اما چون گفتمان ان حول محور حرکت های سازمان دهی شده وهدایتهای عمل گرایانه شکل نمی گیرد عملا جنبش ابتر می ماند .ایجاد هویت ،مقبولیت ومشروعیت از عوامل اصلی رهبران جنبش هستند این در شرایطی است که هدایت گران جنبش کاملا نظرات وخواستهای درون جنبش را احصاء کرده باشند در غیر این صورت دربسیاری از جنبشهای اجتماعی به لحاظ اینکه اندیشه های راس هرم همراهی وهمرازی لازم را بابدنه ندارد یا از توانای ،ظرفیت،مطلوبیت،مشروعیت،پایگاه و اعتبار ان در جامعه براورد صحیح ندارد عملا نه تنها امکان گفتمان سازی را از دست خواهد داد بلکه موجب هدر دهی نیروهای درون جنبش وعدم توانایی در بسیج امکانات وهدایت انها خواهد داشت .


خواستگاه جنبشها بزرگ معمولادر دایره طبقات خاص محدود نمی شود، با حاکم کردن گفتمان معین هر یک از احاد جامعه از طبقات یا گروهای متنوع حول محور مطبوع، متمرکز ومتراکم میشوند .جنبش هامی توانند اعضاء وهواداران خودرااز بالاترین تا پایین ترین سطوح جامعه به لحاظ اگاهی اطلاعات سطح تحصیلات، ثروت، طبقه، منزلت و شان اجتماعی جذب نمایند این مهم ازطریق رهبران هوشمند زمان سنج ومطلع امکان پذیر است.

 


4.فضای عملیاتی :


جنبش های اجتماعی نیازمند فضایی عملیاتی لازم وضروری جهت انجام عمل سیاسی، اجتماعی ،اقتصادی وفرهنگی هستند در حقیقت طرف مقابل حرکت های اجتماعی دولتها ونظام دیوان سالاری حاکم بر جامعه است ، تا زمانی که فضای بازعمل دموکراتیک در مقابل جنبشها وجود نداشته باشد انها امکان تنفس، سازماندهی ،گفتمان سازی وهمراه کردن اعضاءخود را نخواهند داشت . فضای کارکردی جنبشهای اجتماعی در جوامع غیر دموکراتیک و توتالیتر مطلوب نیست لذا انان نمی تواننداعضای خود و مردم همسود را مجاب کنند که می توانند با کمترین هزینه وبیشترین مطلوبیت ناراضیان معترض را با خود همراه کند انها با تشکیل هسته های بسیج عمومی وافکار جامعه از کوچکترین منفذ های دموکراتیک جهت حصول به نتیجه مطلوب بهره خواهند برد.


جنبش های اجتماعی جدید به این فهم ودرک مضاعف رسیده اند که هر گونه اصلاح و تحول در سطوح خرد وکلان ساختارهای جامعه مطلوب می بایست از طریق کنش جمعی ،حضور مستمر وموثر با روشهای دموکراتیک قابل حصول باشد حتی انها درک کرده اند که عدم حضور وقهر برای تاثیر گذاری بر سیاستهای مورد اعتراض نه تنها اهداف عالیه ان ها را تحقق نخواهد کرد بلکه به نیروهای ضد جنبش فرصت ومجال زور ازمایی میدانی را ایجاد وانها را در وضعیت دفاعی وضعف قرار خواهد داد اما از طرف دیگر دولت ها نیز می بایست با عملکرد دموکراتیک ،فرصت اعتراض،شرایط حضورو روابط منطقی حاکمیتی را بر امور سیاسی کشورحاکم گردانند.


 کارکرد جنبشهای اجتماعی اصلاح گردر واقع عقب راندن مرحله به مرحله ساختارهای معیوب وناتوان در جهت تغییر به معنای اصلاح امور می باشد انها به دنبال تصحیح رفتارها ،کارکردها و مناسبات از طریق فشار برای رفع موانع هستند تا مطلوبیت نسبی وتدریجی بر جامعه حاکم گردد انها با ایجاد هسته های بسیج گر در ایجاد راهبرد ،تعریف ،گفتمان سازی وعمل گرایی معطوف به هدف سعی وافر دارند انچه امروزه در جامعه ترکیه در مورد اعتراضات مردمی  به تخریب درختان پارک "گزی" مشاهده می کنید نمونه ای از نقش و حضور جنبش های اجتماعی است.

 


5. رسانه :


رسانه ها از ابزارهای بدیع ،تاثیرگذاروغیر قابل انکارپیش برنده اهداف جنبشهای اجتماعی هستند آنها با در اختیار قراردادن فضای مناسب جهت تبین وتبلیغ برنامه ها ، مطالبات وطرحهای حرکت های اجتماعی ،خود را در معرض نگاه ونظر مردم وهمراهانشان می گذارند رسانه ها با ایجاد فضای دانایی و نقد و بررسی این امکان را فراهم می کنند که حرکت های اعتراضی در مواجه با دولت ها ودیگر گروها از اهداف وعملکرد وراهبردهای خود دفاع ،دیگران را مورد فشار و خود را برای عموم مخاطبین تشریح نمایند .


رسانه ها با ساخت ها و الگو های مختلف تبین کننده از روش چهره به چهره که سنتی ترین و البته همچنان کار ساز ترین انهاست تا استفاده از شبکه های مختلف دیداری وشنیداری همچون تلوزیون ،ماهواره ،رادیو و شبکه های ارتباطی نوین اینترنت چون شبکه های اجتماعی تویتر، فیس بوک، یوتیوپ و سایت های خبری تحلیلی سعی در رسوخ ،حضور وسو دهی افکار عموی جامعه به سوی اهداف واندیشه های خود هستند.


البته رسانه ها همواره به عنوان تیغ دو لبه عمل می کنند در صورت طرح ریزی صحیح و استفاده از تمام ظرفیت ها ی پیدا وپنهان ان جنبش های اجتماعی توانایی ان را خواهند داشت تا راهبردهای تبیینی خود را پیش برند اما در صورت ناکارامدی یا عدم در اختیار گرفتن پتانسیل های موجود، خود عامل زمین گیرشدن جنبش خواهند شد دولتها نیز با در اختیار و کنترل ابزارهای رسانه ای بزرگتری چالش گر حرکت های مخالف خواهند بود انها امکان سانسور انحراف جهت دهی و فضا سازی رابرای خود محفوظ می دانند. به هر حال این امکان مهم به وفور وبه روش های متنوع در اختیار طرفین وجود دارد این برنامه ریزی ،هویت سازی ،قدرت تحلیل، امکان تبین و مشروعیت ومقبولیت سازی است که دست جنبش ها یا دولت ها را باز می گذارد تا هریک به فراخور امکانات ،استعدادها وتوانایی های خود از ان به اعلا ترین درجه بهره برداری کنند.


6. جامعه بین الملل: 


پیش تر به واسطه اینکه مفهوم دولت_ ملت موید کنترل هدایت، وارسی و جهت دهی کلیه ظرفیت های سرزمینی از جمله افکار عمومی درون مرزهای شناخته شده بین المللی مورد تاکید بود تاثیرات جامعه بین الملل در کمترین میزان ان متصور ومیسر بود مگر در زمان جنگها ،لشکر کشی ها وکشور گشایی ها،جنگهای مذهبی ،عقیدتی و ایدولوژیک یا استعماری جهت تسخیر بازارها ،امکانات ،سرزمین ها ومنابع استراتژیک محدود و بنیان مناطق سیطره نفوذ برای پایه ریزی قدرت هژمونیک برتر نسبت به دیگر رقبا ، اما به تدریج شرایط وروشهای متکثر وعمیقتری جهت اثر گذاری بر جوامع پدید امده است.


هر چند هنوز هم در موارد قابل طرحی لشکر کشی های دوران استعماری با ادبیات تغیر یافته تری مانند حمله ایالات متحده امریکا و سازمان پیمان اتلانتیک شمالی (ناتو) به سرزمینهای دیگر همچون افغانستان ،عراق یا لیبی وجود دارد اما این روشهابه تدریج در حاشه قرار می گیرد کما اینکه هزینه های مادی معنوی وارضاء افکار عمومی جهان امروز به قدری سنگین و غیر قابل توجیه می باشد که تصمیم گیرندگان را در قبولاندن این سیاست ها به زحمت بسیار انداخته و بدیل های جایگزین انرا مورد اقبال قرار داده است .


امروزه وجود جنبش های بین المللی، سازمانها، نهادها، شرکت های معظم فراملیتی ،گروهای مذهبی وقومی ،رسانه ها وشبکه های ارتباطی بین المللی ،افکار عمومی درگیر وپیگر جهانی که به مدد همه ابزار های نوین بسیار مطلع واگاه است امکان بی مانندی را پدید اورده که مفهوم مرزهای حاکمیتی دولت _ملت ها را مور تهدید وتسخیر قرار دهد، البته حاکمیتها نیز از تمام ابزار وظرفیتهای پیدا وپنهان خود از طریق وضع قوانین وروش های کنترلی، دیپلماسی فعال ،ارتباطات فرا ملی و... سعی در کنترل ایجاد وبسط وگسترش حق حاکمیت خود هستند اما نمی توان انکار کرد که فضای جامعه بین الملل ابتکار عمل  دولتها را محدود کرده وانها را تحت فشار بی امانی قرار داده است در مقابل این مهم فضای تنفسی وسیعی را به جنبش های اجتماعی درون مرزهای سیاسی جغرافیایی داده است. انها در پیوند با اهداف جهانی جنبش ها سعی دارند از فشارهای وارده از سوی حاکمیت بکاهند .


جنبش های همچون زنان، دانشجویان، کارگران ،گروهای قومی، عقیدتی مذهبی مانند القاعده که امروزه حتی با ابزارهای غیر دموکراتیک مانند جنگ افزارهای جنگی در پی به چالش کشیدن حق حاکمیت وحق اعمال قدرت دولتها برامده اند همانند انچه در لیبی وامروزه در سوریه قابل مشاهده است هر چند ره اورد انها مقوله قابل بررسی وباریک بینی است و در مورد چگونگی عملکرد روشها واندیشه ها ی حامیان انها مباحث فراوانی وجود دارد که مجال دیگری می طلبد.به هر تقدیر انها واقعیات قابل اعتنای دنیای فرا روی ما هستند.


اصول جنبشهای اجتماعی و انواع ان:


همان طور که پیش ترذکر شد جنبش های اجتماعی تحرکات جمعی هدف دار وجهت داری هستند "آلن‌ تورن‌" جامعه‌شناس‌ برجسته‌ فرانسوی‌ اصول‌ سه‌گانه‌یی‌ را برای‌ موجودیت‌ جنبش‌های‌ اجتماعی‌ بر می شمارد که عبارتند از:


1.اصل مخالف:هرگز بدون وجود مانع ومخالف موجودیت حرکتهای اعتراضی شکل نمی گیرد انها در تعارض با وضع موجود همواره با نیروهای مقاوم و مانع در کشمکش هستند و در پی در هم شکستن وعقب راندن طرف مقابل در برابر اهداف خود هستند .


2.اصل هویت:هویت سازی وهویت بخشی از اهداف اولیه واصولی جنبش ها هستند انها بدون اجماع وپشت گرمی به یک هویت تعریف شده امکان اجماع واتحاد نیروهای خود حول محور معین را نمی توانند ایجاد کنند لذا دائما در پی تعریف وباز تعریف مفاهیم خود بر اساس مقتضیات زمانی هستندانها عموما می کوشند دایره تعاریف خود را به گونه ای ترتیب دهند تا شفافیت وعمومیت ان برای جامعه قابل فهم و درک باشد .


3.اصل عمومیت:حرکت های اجتماعی اعتراضی عموما با طرح ایده های فلسفی ارمانی ،کلان، عام، بدیع یا عقیدتی ایدئولوژیک ومذهبی می کوشند کنش گران جامعه هدف خود را به واکنش وادارنمایند. مفاهیمی چون ازادی ،استقلال، عدالت، ملیت، نژاد، دین، حقوق شهروندی، حقوق اقلیت های قومی، دگراندیشان ،رفاه، محیط زیست ،صلح، حقوق جنسیتی وزیست ارام از عناوینی هستند که انها سعی دارند بازیگران صحنه داخلی و جامعه بین الملل رامجاب نمایند تا توجه خود را معطوف اهداف انها نمایند .


جنبشهای اجتماعی انواع گوناگونی دارند  که عبارتند از جنبشهای رستگاری بخش ،جنبشهای اصلاحی ،جنبش های تغیر دهنده یا بیانگر،جنبش های دگرگون ساز و انقلابی


 ۱.جنبش‌های دگرگون ‌ساز؛ که هدفشان دگرگونی فراگیر در جامعه است. تغییراتی که این جنبش‌ها در پی آن هستند، دگرگونی سریع، عظیم، جامع و فراگیر است. جنبش‌های انقلابی یا رادیکال از این دسته‌اند.


۲.جنبش‌های اصلاح‌طلب؛ که هدف محدود‌تری دارند و می‌خواهند برخی جنبه‌های نظم موجود را تغییر دهند. این دسته به نابرابری و بی‌عدالتی توجه ویژه دارند این جنبش مى‌کوشد برخى از جنبه‌هاى جامعه را تعدیل کنند، بى‌آنکه خواسته باشد نظام اجتماعى را یکسره دگرگون سازند، گروه‌های مخالف سقط جنین در اروپا از این گونه‌اند.


3.جنبش‌های رستگاری بخش؛ که در صدد نجات افراد از شیوه‌های زندگی‌‌ای هستند که فاسد کننده پنداشته می‌‌شود. بسیاری از جنبش‌های مذهبی که به رستگاری انسان‌ها توجه دارند، در ذیل این دسته‌اند.


-۴جنبش‌های تغییر دهنده یا بیانگر؛ که هدفشان تغییر جزیی در برخی عادات افراد است و قصد ندارند تغییر کاملی در عادات افراد پدید آورند بلکه تنها می‌خواهند برخی ویژگی‌های معین رفتاری را تغییر دهند. یشتر جنبش‌هاى مسالمت‌آمیز مانند جنبش مقابله با آلودگى هوا و دفاع از محیط زیست، جنبش مبارزه با مواد مخدر و یا الکلیسم در زمرهٔ این‌گونه جنبش‌ها به‌شمار مى‌آیند.

نظریه بسیج منابع در جنبش های اجتماعی :


پیشتر عنوان شد که انتخابات 24 خرداد از جنبه های گوناگون و عوامل وشرایط مختلف قابل تحلیل وبررسی است سعی داریم در این نوشتار از منظر جنبش های اجتماعی ونظریه بسیج منابع وانتخاب عقلایی ان را مورد ارزیابی وامکان سنجی قرار دهیم.


نظریه بسیج منابع توسط "مانگور اولسون" مطرح و"اوبرشال" ان را بسط وگسترش داد این نظریه بر دو اصل اساسی استوار است اول اینکه انتخاب ها وکنش های اجتماعی را می بایست بر اساس اولویت ،منافع ومزیت های فردی توضیح داد ودوم اینکه مردم بر اساس اولویت خودعمدتا وعموما درتصمیمات خود عقلایی عمل می کنند تا منفعت حداکثری وضرر حداقلی عایدشان گرددلذا احاد جامعه در مواجه با فرایند های نا مطلوب ونا مناسب از دید گاه خود سعی خواهند داشت در ابتدا منافع فردی خود را سنجیده سپس برای مبارزه ومقابله با انها عقلانی ترین وکم هزینه ترین روش را جهت نیل به اهداف عالیه جامعه در پیش گیرند.


اما همواره نارضایتیها ی اجتماعی شرط کافی برای یک جنبش اجتماعی نیستند سوالی که در اینجا مطرح می شود این است که چگونه می بایست شرایط ،عوامل ومنابع در جامعه بسیج شوند تا مشارکت افراد منفعت طلب را به عملی عقلایی ان هم از نوع جمعی ان واداشت یعنی چگونه منافع متفرق متکثر ومتنوع جامعه هدف جنبش های اجتماعی را در یک یا چند حوزه مشخص هدایت کرد تا انها تصمیم گیرند عقلایی ترین و کم هزینه ترین روش راجهت حصول به اهداف خود برگزینند.


"اوبرشال" در جهت بسط این نظریه به این سوال پاسخ می دهد که با گسترش دایره منابع مادی مانند شغل پول حق بهره مندی از کالا وخدمات و... ومنابع غیر مادی نظیر اقتدار،تعهد، دوستی ،مهارت، شان اجتماعی، اعتبارو...را در بر می گیرد منظور از بسیج منابع ان است که گروها منابع در دسترس و قابل حصولشان را برای ترغیب جامعه هدف وتعقیب اهدافشان مدیریت نمایند لذا هادیان جنبش ها با شناخت دقیق وواقعی منابع ظرفیتها ومشوقهای مادی ومعنوی وهدایت ،کنترل وکانالیزه کردن اهداف در جامعه سعی دارند نه تنها عقلایی ترین بلکه کم هزینه ترین روش را جهت نیل به این مهم به اعضای جامعه هدف خودارائه نمایند وضمن وادار کردن به عمل سیاسی انها را نوید دهند در صورت برتری از منابع ومنافع ان در همه جا خصوصا اعضای موثر وبدنه جنبش در جهت اهداف عالیه انسانی عقیدتی وملی بهره مند خواهند شد.


در بسیاری از جنبش ها مشوقها بر اساس الگو واسلوب فکری وعملیاتی انها طرح ریزی می گردد برای مثال جنبش دگرگون ساز وعقیدتی القاعده همواره جهت تشویق اعضای خود به اعمال قدرت وتاثیر عملکرد جهت مبارزه با دیگرانی که انها را دشمن دین خدا می داند نوید فردوس برین وهمجواری با بزرگان دین را سر میدهد حتی در این را اخیرا در برخی شعب خود اهداء جواز حضور در بهشت به امضاء علمای مورد تایید خود را ارائه می دهد تا پیروان را ترغیب وتشویق به عمل گرایی کنند.



تحلیل انتخابات ریاست جمهوری 1392:


برای بررسی واقع بینانه تر انتخابات ریاست جمهودی 1392 باید در ابتدا تقسیم بندی قابل فهمی از نظر گاه های نامزدهای ریاست جمهوری ارائه دهیم لذا ان ها را به لحاظ خواستگاه و پاسخ دهی به مطالبات جامعه ایرانی در مقطع حاضر(سال1392) به دو گروه عمده تقسیم بندی می کنیم:


1.نامزدهای خواستار حفظ وضع موجود با اصلاح اندک : که نمایندگی ان را اقایان حداد عادل و جلیلی بر عهده داشتند.


2. نامزدهای خواستار تغییر وضع موجود با حداکثر قدرت : که هدایت ان را اقایان رضای ،ولایتی ،قالیباف ،غرضی، عارف وروحانی بر عهده داشتند.البته در گروه دوم نمی توان ادبیات و مطالبات انها را همانند هم تصور کرد اما به هر حال نسبت به گروه اول دیدگاه های نزدیکتری داشتند.


نامزدهای خواستار حفظ وضع موجود با اصلاح اندک :


نمایندگان این گروه واتاق فکر انان سعی داشتند با ادامه گفتمان قالب دولت اقای احمدی نژاد با اندکی تغییر روش ها ومنش ها همان اصول والگوهای فکری وعملیاتی هشت سال گذشته البته با صرفنظر از کاستی ها ونواقص وانحرافی که طی حداقل دو سال اخر مدعی ان بودنند ادامه دهند .انها کمتر بر نارضایتی و عدم مطلوبیتهای جامعه تاکید داشتند سطح تهدید، فساد، تبعیض، نارضایتی ،محرومیت ،فقر وتحقیر را بسیار اندک تعریف می کردند ومرتبا سیاستهای خرد وکلان هشت سال گذشته را با کمی مسامحه قابل پذیرش وادامه ان را ضرورت گفتمانی وعملیاتی خود بر می شمردند انها سعی داشتند طی سالهای گذشته و در طول تبلیغات انتخاباتی نیروهای جامعه را در غالب فضای دو قطبی خیر وشر، خوب وبد ،سیاه وسفید نگاه کنند همان استراتژی والگوی که محمود احمدی نژاد طی دو انتخابات گذشته از ان بهره بسیار برده بود.


از دیدگاه این گروه قطبی کردن فضای جامعه وتاکید برنگاه استراتژیک "دیگران بردند و خوردند" ی که ساخت جامعه ایرانی با ان مانوس بود،  می توانست برتری تاکتیکی مهمی برای انها داشته باشد این گروه کمتر برکمبود ها وکاستیها تکیه کردند در حقیقت باعدم شناخت از اعماق افکار جامعه سعی در ساده سازی معادلات وروان سازی مناسبات داشتند. انها حتی در گفتمان خود همان ادبیات روشها والگوهای را مطالبه وپیگیری می کردند که عامه مردم طی هشت سال گذشته از طریق منابر ومراجع رسمی ،رسانه ها و گروهای حامی رسمی به کرات ان را شنیده بودند.


این گرو سعی نکردند جهت تغییر منظر مردم وجذب افکار عمومی ادبیات خود را اصلاح نمایند یا حتی فرد قویتر مقبول تر ومتفاوت تری را به جامعه معرفی کنند انها طی هشت سال گذشته بصورت تقریبا یک طرفه دیدگاهای "خود شیفته "گروهی خود را از مراجع رسمی، رسانه های نوشتاری وخصوصا صدا وسیما مطرح کرده بودنند لذا در موقعیت تعیین کننده چهره وگفتار انان اذهان مردم را پر کرده بود لذا حرف جدیدی برای مخاطبین نداشتند وانچه به تصور انها به عنوان نقطه قوت محسوب می گردید تبدیل به  ضد خود شد . 


اقایان حداد عادل ودر نهایت پس از کناره گیری وی جلیلی خود را میراث داران سبد اراء اقای احمدی نژاد می دانستند ومعتقد بودند او نتوانست به نحو مطلوب ازاین نیروی عظیم به نفع مصالح کشور ونظام استفاده کند لذا خواستار مقابله با انحراف مبنایی دراصول وباز گرداندن قطار بر روی ریل پیشین بودند.ادبیات سیاسی و تبحر اجماع  و اقناع سازی اقای جلیلی بسیار کمتر از اقای احمدی نژاد بود البته این مهم را نیز نباید از نظر دو داشت که موقیت وشرایط زمانی انتخابات 92 کاملا واساسا بسیار متفاوت با انچه در سال های 84 و 88 بود رخ داد  .


ضعف اقای جلیلی در گفتار رفتار نگاه و ادبیات بسیار مشهود بود (البته باز بسیار با اهمیت است که بدانیم که رفتار انتخاباتی وسیاسی اقای جلیلی به لحاظ اساس اصول ومبانی اخلاقی ،عرفی، ارزشی وقانونی کاملا متفاوت با احمدی نژاد بود نقایص ان را پوشانده بود )وی در طول دوران تبلیغات انتخاباتی نتوانست برجسته گی های منطقی ،برنامه ای ،کلامی وبصری برای خود ایجاد کند .اتاق فکری ان ها بر توانمندی وبرجسته گی استراتژیک او بر دیگران به لحا ظ برتری ، رجحان وتوفیق اودرحل مسئله ومذاکرات هسته ای در برابر1+5تاکید داشتند وبر ان بسیار مانور تبلیغاتی داده شد وان را توفیقی بی بدیل جت کسب پرستیژ ومنافع ملی در اندازه یا بیشتر از پیروزی در جنگ تحمیلی می دانستندکه ان بنیان نیز در کمتر از نیم ساعت با ورود ناشیانه اقای جلیلی وتبحر وتسلط طرف های مقابل فروریخت تا انجا که اراء ایشان طی روز های منتهیبه انتخابات به شدت ریزش کرد.


اقایان جلیلی وحدادعادل نه تنها بسیار کم بر مشکلات وکمبودهای گذشته تاکید کردند بلکه با نگاه توجیهی سعی در جلب نظر مخاطبین به سوی دیگر بودند این در حالی بود که مردم تمام مسائل وشرایط را لمس کرده بودند این گروه در راهبرد اجماع سازی ،توافق جمعی وحتی اعتلاف بر یک کاندیدای حداقلی نیز نتوانستند موفق عمل کنند برخی دیگر از کاندیداها مانند اقایان ولایتی قالیباف وشاید تا حدودی رضایی در بسیاری از اصول به لحاظ فکری نزدیک به جریان یاد شده بودند هر چند کاملا خواستار تغییر وضع موجود بودنند اما انها نیز نتوانستند برای پیروزی در انتخابات حول یک میز "گرد "بنشینند .یکی از مشکلات جامعه ایرانی که نمی توانند با یک دیگر به راحتی و شفافی سخن بگویند عادت به نشستن دور میز" مستطیل" است نشستن دور میز "گرد" وشنیدن سخن دیگران از مشکلات جامعه ایرانی خصوصا الیت ،روشنفکران ونخبگان جامعه ایرانی است.


فضای رسانه ای و جامعه بین الملل نیز کمترین اقبال را از انها به عمل اورد، فضای مجازی را دسته کم گرفتند یا کمتر به رسمیت می شناختند ونتوانستند ان را به کنترل ،هدایت وبهره برداری مجاب نمایند لذا در نهایت از مجموع 36 ملیون اراء کسب شده کمی بیش از ده درصد اراء را کسب کردند که اگر افرادی که مجاب نشدند در انتخابات شرکت کنند حضور میافتند محتمل بود اراء این گروه به کمتر از این حد نیز تنزل یابد.


نامزدهای خواستار تغییر وضع موجود با حداکثر قدرت :


نمایندگان این تفکر در میان نامزد ها با کمی مسامحه تقریبا عمده اقشار جامعه را شامل می شدند اگر جامعه سیاسی ایران را به عنوان یک جریان خطی در نظر بگیریم نامزد های همه طیف های فکری وعقیدتی رسمی درون حاکمیت خودرا در معرض انتخاب مردم قرار داده بودند البته شاید نتوان گفت که این افراد نماینده افکار حداکثری جامعه هدف خود بودند اما با پذیرش حداقل های قابل قبول سعی داشتند جامعه هدف خود را راهبری کنند .


ولایتی                  غرضی                  قالیباف                  رضایی                  روحانی                      عارف

 

همانطور که در شکل بالا مشاهده می شود انها نماینده حداقلی مطالبات طیف های سیاسی رسمی درون حاکمیت از راست سنتی  تا چپ سنتی را بر عهده دارند لازم به ذکر است که اقایان حداد عادل وسعید جلیلی را می توان جزء طیف راست پیش رو ،انقلابی ،بنیاد گرا تعریف کرد .تمام اعضای این گروه با اندکی تغییرات دغدغه ها ومطالبات حداقلی مردم را طلب می کردند انها با تاختن بر نابسامانی ها، کمبود ها ، کاستی ها بی برنامگی ها  قانون شکنی ها عدم توجه به نخبگان وصاحب نظران فقر بیکاری، کاهش ارزش پول ملی، تعطیلی کارخانه ها وکارگاه ها از بین رفتن فضای کسب وکار بی توجهی به ارمان های انقلاب اسلامی و ایران بی توجهی به ارزش های والای انسانی چون ادب ،اخلاق ،نزاکت ومنش ملی خواستار باز یابی هویت مشترک جمعی ایرانی-اسلامی بودند  که مدعی شدند در طول سالیان گذشته یا به فراموشی سپرده شده یا به ان کم توجهی شده است .


ادبیات بکار رفته در جملات و کلمات عمدتا نزدیک به هم بود همه انها خود را پیشرو وراهبر تغییر وضع موجود به سوی وضع مطلوب و ارمانی میدانستند همه انها روابط دولت- ملت را طی سالیان گذشته به باد انتقاد گرفتند همه انها اقتصاد را نقطه ضعف عمده دولت می دانستند، انها دولت را متهم می کردند طی هشت سال گذشته باوجود ثروت هنگفت ارزی نه تنها نتوانست" نفت را بر سر سفره های مردم" بیاورد بلکه "نان را نیز از سفره ها بر چیده" است .


انها دولت را در ایجاد تحریم ها و عدم پیشرفت کشور در حوزه صنعتی و اقتصادی پولی ومالی کاهش ارزش پول ملی وعدم توجه به سطح جامعه بین الملل وتعامل با دیگران جهت حل یا کاهش فشار ناشی از تحریم ها مقصر می دانستند انها دولت را مقصر عدم پیشرفت در مذاکرات هسته ای وحصول منافع کوتاه مدت وبلند مدت جامعه ایرانی می دانستند.


شعارهای انها نیز موید چنین روندی بود ولایتی با "دولت متمم" رضایی با" سلام بر زندگی" قالیباف با "مدیریت جهادی" عارف با "معیشت منزلت وعقلانیت" غرضی با "دولت ضد تورم" وروحانی با "دولت تدبیر وامید" . اما در گروه دیگر شعار جلیلی "نه سازش نه تسلیم" وشعار حداد عادل "دولت تقوا وتدبیر" نتوانست رای ونظر مردم را به خود جلب کند .


الگوهای تبلیغاتی وادبیات کاربردی گروه دوم در حوزه های اقتصادی و فرهنگی تفاوت محسوس وتعین کننده ای با یکدیگر نداشت کما اینکه در مناظره اول که مباحث اقتصادی مطرح شد ودرمناظره دوم که حول عناوین فرهنگی تبادل نظر صورت گرفت  شتاب یا کاهش اراء محسوسی میان 8 کاندیدا درک نشد و اراء هر کدام از نامزدها در اذهان مردم باشتاب ثابتی درحال تغییر بود اما مناظره سوم و پخش فیلم های تبلیغاتی دو گانه بود که توانست چرخش محسوسی در نظر مخاطبان ایجاد نماید.


دلایل چندی وجود دارد که اقای دکتر حسن روحانی توانست باشتاب بیشتروحرکت های سیاسی حساب گرانه تر با تجمیع حرکت های اجتماعی وبسیج منابع در یک نقطه متمرکز ودر زمان بسیار کوتاه فاصله خود رابا رقبا افزایش ودر نها یت برتر میدان رقابت ریاست جمهوری گردد که به شرح زیر بر می شماریم :


1 برتری شخصیتی :


شخصیت اقای روحانی دارای برجسته گیهای بود که او را از دیگر رقبا متمایز می کرد قدرت و نفوذ کلام ،چهره ارام واراسته سوابق اجرای ولشکری وکشوری او به مانند عضویت در شورای عالی دفاع در زمان جنگ تحمیلی، نمایندگی ونایب رئیسی مجلس شورای اسلامی ، دبیری شورای عالی امنیت ملی ،عضویت در مجلس خبرگان رهبری ،عضویت در مجمع تشخیص مصلحت نظام وریاست مرکز پژوهش های استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام .


 خطیب وسخنور بودن وتوانایی در تاثیر گذاری مستقیم وبی واسطه بر مخاطب اورادر جایگاه ممتاز تری قرار داده بود. شخصیت حسن روحانی در ذهن مخاطبان صلابت هاشمی رفسنجانی ونجابت سید محمد خاتمی را تداعی  می کرد اوتوانست به نحو شایسته ای باشعار اعتدال اراء جنبش اجتماعی سرگردان  را به نفع خود مصادره نماید.


2. گفتمان :


اوسعی کرد در ایراد شعار ولفظ کلام با تاکید بر ویژگی های فکری خود ،اطلاعات ،اگاهی وتسلط بر امرسیاسی ،امنیتی، اقتصادی ،فرهنگی وبا توجه به جایگاه های اجرای گذشته خود وحضور مستمر در مرکز پژوهش های استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام به مدد تیم قوی مشاوران که برتری اطلاعاتی فوق العاده ای  به اوداده بودند توانست با شناخت نیازها،ادبیات و ارتباطات کلامی خاصی با جامعه پدید اورد که شرایط ایجاد ارتباطات میان گفتمانی اکثریت اعتدالیون اطلاح طلب واصول گرا را برای اولین بار در سبد خود یک جا متمرکز نماید. ویژگی برجسته این گفتمان این بود که طیف های مختلف مردم از سنتی ترین انها تا طرفداران دموکراسی مدرن را مجاب کردندباریختن اراء خود به سبد روحانی پاسخ مناسبی دریافت خواهند کرد .


3.کادر رهبری :


بی شک حمایت های بی دریغ اقایان هاشمی رفسنجانی وسید محمد خاتمی با تمام نیروها وعقبه فکری وعملیاتی خود برگ برنده روحانی در انتخابا ت بود انها سعی کردند از تمام بدنه اجتماعی طرفدار خود اعم از شهری یا روستایی  عامی یا باسواد نخبه یا تکنوکرات دانشجویان ،زنان، صنعت گران، کشاورزان، اصناف وبازاریان ، اقوام وزبانهای مختلف، مذهبیون وغیر مذهبیون وبطور کل تمام کسانی که طی هشت سال گذشته به حاشیه رانده شده یا اتوبوسی پیاده  یا فله ای حذف شده بودند را حول محورگفتمان منافع گروهی وملی وعقل جمعی گرد اورند.


تصمیم تاریخی و سرنوشت ساز دکتر عارف با هدایت سید محمد خاتمی در تجمیع اراء بسیار موثر بود این مهم موجب شد اراء متفرق روحانی و عارف وحتی کسانی که به دلیل متکثر بودن نامزدها از پیروزی در انتخابات مایوس بودند وحتی امکان پیروزی قالیباف را در دوراول دور از انتظار نمی دانستند وبه اوبه عنوان کف مطالبات خود برای جلوگیری از رای اوری جلیلی نظر داشتند با این اعتلاف به سوی اراء روحانی متمایل نمایند ،به قدری این اعتلاف وکادر رهبری این جریان موثر عمل کرد که اجتماع طرفداران تحریم انتخابات هر چه به روزها وساعات پایان رای گیری نزدیک تر می شدیم ضعیف و نحیف تر شد .


4.فضای عملیاتی :


باتحولات واتفاقات انتخابات 88 وفضایی عمومی حاکم بر برخی از گروهای اجتماعی وتردید ها ودودلی های حاکم بر بستر عمومی جامعه ، دعوت ها، بیانیه ها، تحلیلها ی گروهای مرجع ونخبه جامعه که نگاه مردم به انها ست خصوصا سخنرانیها اخیر مقام معظم رهبری در دعوت مردم به شرکت در انتخابات واعلام اینکه حتی انهای که به جمهوری اسلامی اعتقاد ندارند برای کشورشان در انتخابات حضور یابند یا از همه مهمتر ایراد سخنان بسیار مهم و صبح روز انتخابات ایشان خطاب به دست اندر کاران برگزاری انتخابات مبنی بر حق الناس بودن اراء مردم ولزوم حفاظت انها تاثیر بسیار عمده ای در تغییر وتحولات معادلات ایفا کرد.


5. رسانه ها :


 رسانه ها یکی از موثر ترین کنش گران انتخابات 24 خرداد بود . انها در کناره گیری دکتر عارف واعلام همگانی این فرایند نقش به سزای داشتند .شبکه های اجتماعی واطلاع رسانی خبری- تحلیلی همگی با اطلاع رسانی مستمر وموثر با نشر وباز نشر گفتگوها ،نظرات ،ویژگی ها وبرجسته گیهای کاندیدای خود وتاکید بر گاف ها ونواقص نامزدهای حریف سعی داشتند افراد وگروهایی را که تصمیم به حضور نگرفته اند یا هنوز نامزد خود را انتخاب نکرده اند وحتی باز گرداندن ارا دیگر نامزد ها به سبد نماینده خود کوشا وموثر باشند.


شبکه های اجتماعی فعال به خصوص فیس  بوک با تمام محدودیت فیلترینگ به عنوان بزرگترین شبکه اجتماعی با حضور اقشار وطبقات مختلف خصوصا دانشجویان ونخبگان جامعه امکان ارتباط سریع ،صریح و بی واسطه را مهیا کردند انها با گفتگوی بی پرده وبی واسطه در موضوعات مختلف دلایل ومستندات خود را در طرفداری ویا حذف دیدگاه مخالف ابراز داشتند در این فصل مهم نیز بی شک طرفداران دکتر حسن روحانی کوی سبقت را ربودند باید توجه داشت که این گروه از امکان ووجود رسانه های قوی وموثر انبوه کم بهره بودند در چنین فضایی بود که اینترنت امکان بی رقیبی به انها بخشیده بود که از دیگر کاندیدا ها موثرتر بهره بردند به همان دلیل بود که روحانی در اولین جملات کنفرانس خبری خود بعد از پیروزی گفت "فضای مجازی عجب غوغایی کرد ".


این امکان از طرف کاندیدا های دیگر یا کمتر مورد استفاده قرار گرفت یا نتوانستند از امکان ان بهره برداری کنند .شاید اگر ادعا کنیم ورق انتخابات ظرف مدت پنج ساعت اخر زمان رای گیری با دعوت همگانی واستفاده حداکثری از ظرفیت های رسانه ای وروش چهره به چهره مستقیم طرفداران اقای روحانی برگشت سخن به گزافه نگفته باشیم.


6. جامعه بین الملل :


هرچند نظام بین الملل وفضای موجود در روابط ایران وبا دیگر کشورها  شاید بطور مستقیم تاثیر شگرفی در انتخابات نداشته اما نمی توان انکار کرد در مباحث ومناظرات انتخاباتی جایگاه اساسی داشت گروه دوم خصوصا اقای روحانی با تاکید بر مشکلات دولت احمدی نژاد وتعاملات وارتباطات بین المللی ان عوامل کاستی ها ، کمبودها و تحریم ها را زاییده عملکرد منفعلانه و دیپلماسی متکبرانه دولت او می دانستند .روحانی با شعار" احترام را به پاسپورت های ایرانی باز خواهد گرداند" ابتکار عمل را در دست گرفت وبا تکیه بر پشتوانه سوابق اجرای خود به عنوان دبیرشورای عالی امنیت ملی ونماینده ایران در مذاکرات هسته ای با سه کشور اروپایی  توانست در جلب نظر مخاطبان برتری محسوس داشته باشد .همراهی جامعه بین الملل وفضا سازی نشریات بین الملل از قدرت واستحکام اودر کسب منافع ایران در تجمیع وجهت دهی بخشی از اراء به نفع او موثر بود.


  نتیجه گیری :


گروه برتر در کسب کرسی ریاست جمهوری با شناخت دقیق وپی گیرانه از مطالبات، تقاضاها، کاستی ها، کمبودها، نقایص ونیازهای انبوه انباشته شده و بهره مندی وشناخت از مناسبات جامعه بین الملل باکمک واستفاده از ظرفیت های رسانه ای در دسترس واعتماد نسبی به فضای عملیاتی ایجاد شده توسط حاکمیت واعتنا به اینکه اراء انها هر چه باشد قابل حصول وتایید قرار خواهد گرفت وبا گفتمان سازی در راستای مطالبات اکثریت جامعه،، همراه سازماندهی وراهبری نخبگان وحرکت اجتماعی ،درون ساخت سیاسی جامعه که معتمد ومقبول نظام حاکمیتی بودند توانست نه تنها پاسخهای قانع کننده جهت رفع نگرانیها یی اقشار متنوع جامعه که روز به روز وهفته به هفته در حال مشاهده اب شدن وتحلیل رفتن منابع ومنافع مادی ومعنوی جامعه خود بدهد حتی براساس تجارب گذشته وهدایت نخبگان وجهت حصول به اهداف عالیه شخصی ،محلی، منطقه ای، قومی، ملی وبین المللی عقلایی ترین تصمیم جمعی متراکم شده را در قالب برگزاری دموکرات ترین عمل سیاسی یعنی انتخابات انجام دهند.


ضمن کاهش هر چه بیشتر هزینه های تغییر اصلاح وتحول ،حد اکثر منافع ورضایت مندی جمعی را حاصل نمایند این مهم زمانی قابل فهم درک ومشاهده است که پس از اعلام نتایج انتخابات مردم مشتاقانه وشاد در کوی وبرزن در شهر وروستا ودر نهایت کلیت به نام ایران به شادی وسرور پرداختند انها نتایج تصمیم عقلایی با حداکثر منافع وحداقل هزینه را پذیرفتند.  


به هر حال انتخابات 24 خرداد از نظر نگارنده می تواند در قالب جنبش های اجتماعی اصلاح گر ونظریه بسیج منابع مورد تاکید قرارگیرد این جنبش ها خواهان تغییر و تحول در برخی از نظم های اجتماعی هستند انها به انواع ویژه ای از نابرابری ، بی عدالتی وتبعیض توجه ویژه نشان می دهند انها به فرایندهای دراز مدت  تدریجی واصلاحی ایمان دارند ودر پی برچیدن بنیانهای اجتماعی نیستند انها دررفع نگرانیها ،شکافها،وتبعیض ها موثر وثابت قدمند اگر بخواهیم تحلیل واقع نگرانه از انتخاب های مردم در سالهای 1376 باحضور سید محمد خاتمی و 1384 با حضور محمود احمدی نژاد ارائه دهیم هردومورد نیز در تقسیم بندی جنبش ها در حیطه حرکت های اجتماعی اصلاح گر قرار می گیرند دولت احمدی نژاد نیز با شعار عدالت ،رفع تبعیض ،رفع نابرابری ،مبارزه با فساد و...رای اکثریت مردم را کسب کردامروز نیز در سال 1392 چنین رویه ای تکرار شد.


در این جا ما نمی خواستیم ونمیتوانستیم دسته بندی های عمده ومرسوم سیاسی کشوریعنی اصلاح طلب یا اصول گرا را مورد بررسی قرار دهیم کما اینکه بر اساس انچه ذکرشد اصولا تقسیم بندی فوق در انتخابات حاضر حائز اهمیت برجسته ای نبوده واین گفتمان غالب و موثر بود که توانست برای اولین بار اراء اصول گرایان واصلاح طلبان سنتی تا مدرن وحتی به صورت شگفت اوری طرف داران اندیشه های ملی _مذهبی را در کنار اصول گرایان سنتی قرار دهد واین خود یکی از شگفتیهای بی بدیل و قابل تامل انتخابات بود که توانست دو طیف دور جریانهای سیاسی کشور را به یکدیگر پیوند دهد حتی توانست سه نسل از جنبش های اجتماعی اخیر ایران را در یک نقطه متمرکز گرداند تا نیروی عظیم از پیوند دیدگاه ها ونظر گاه ها را پدید اورد اماهنر این جنبش همه گیر وعام پسند ونقش نخبگان ان از این پس بسیار تاثیر گذارتر وسرنوشت سازتر خواهد بود تا بتوانند در فضای عقلانیت کارامداز چنین پتانسیل بلقوای استفاده وان را به عمل گرایی بالفعل تبدیل نمایند وکشتی پر تلاطم کشور را در جهت رفاه اسایش پیشرفت واینده پر امید به ساحل مقصود برسانند.

 

ارسال به دوستان