میگنا - سعید 24ساله و شادی29ساله است. آن ها دو سال است ازدواج کرده اند. هر دوی آنها روزی که به ازدواج فکر می کردند معتقد بودند اختلاف سنی معکوس در خوشبختی آن ها هیچ نقشی نخواهد داشت و سن تنها یک قانون شناسنامه ای است. پس از 7ماه اختلاف ها رنگ خودشان را نشان دادند و آن ها تصمیم به جدایی گرفتند. شادی معتقد بود که سعید هیچ کاری را بلد نیست صحیح انجام دهد.
از نظر او سعید یک کودک لجباز و گاهی بی تربیت است که فقط بر خواسته های خودش پا فشاری می کند. سعید هم معتقد بود شادی یک زن سخت گیر است و خودش را با ملکه ها اشتباهی گرفته است. او می گفت، شادی توقع دارد من همیشه به او احترام بگذارم و در تصمیم گیری ها با او مشورت کنم! سعید معتقد بود شادی به هیچ وجه استقلال او را به عنوان مرد زندگی نمی پذیرد و تنها نقش یک مرد را در زندگی؛ بیرون گذاشتن سطل زباله می داند!
مردانی که پشتوانه می خواهند
افرادی که به ازدواج با زنی بزرگتر از خود اقدام می کنند را می توان در چند گروه بیان نمود، یک دسته مردانی هستند که اعتماد به نفس پایینی دارند و در زندگی نیازمند حمایت های اطرافیان به خصوص خانواده مثل پدر و مادر و در نهایت همسر هستند. اگر چه غرور مردانه آن ها اجازه نمی دهد تا به صورت مستقیم این نیاز خود را اظهار و آشکارا بیان نمایند و از اطرافیان کمک بخواهند؛ اما آن ها به صورت غیرمستقیم و از طرق مختلف حمایت فرد مقابل را جلب نموده و با چنین ازدواج هایی سعی می کنند همسرشان را با روش های غیرملموس برای ارائه کمک و پشتیبانی خود تشویق نمایند و نکته شایان توجه درباره آنها این است که معمولاً پس از ارائه خدمات همسر، دلخوری خود را به عناوین مختلف مبنی بر گرفتن استقلال و آزادی، ایجاد محدودیت و… به همسرشان ابراز می دارند.
مردانی که بخش بالغ خود را رشد نداده اند
گروه دیگر، اغلب مردانی هستند که نتوانسته اند بخش والد و بالغ خود را رشد دهند و به خوبی از عهده مسئولیت های زندگی شان برنمی آیند. این مردان برای اداره امور شخصی شان نیازمند به کمک هستند؛ چرا که بدون کمک نمی توانند کارها را به ثمر برسانند و از مهارت های یک زندگی معمولی محروم خواهند ماند. آنان اغلب از کودک بی تدبیر و احساساتی و بی تأمل وجودشان استفاده می کنند و با شکست های پی در پی رو به رو می شوند، به همین دلیل عادت کرده اند تا برای مواجه نشدن بیشتر با نتایج نامطلوب همواره از شخصی کمک بگیرند و حمایتش را بطلبند که می توان گفت این شخص در دوران مجردی، مادر و در دوران تأهل، همسر آن هاست.
مردانی که مادرانی قدرت طلب دارند
گروه دیگر، را مردانی تشکیل می دهند که مادرانی قدرت طلب دارند و همواره در زندگی آموخته اند که برای کلیه امور با نظر و تصمیم های او هماهنگ باشند و طبق میل و اراده مادرشان رفتار کنند. در نظر این مردان، خانم ها مدیریت اصلی خانه را بر عهده دارند و تصمیم گیرنده نهایی آنها هستند. بنابراین در گستره زیادی از زندگی شان اختیارات فراوانی را به همسرشان می سپارند. در زندگی این مردان زن سالاری عمیقی حاکم است! افرادی که در این دسته قرار می گیرند با چنین ازدواج هایی سعی می کنند همسرشان را با روش های غیرملموس برای ارائه کمک و پشتیبانی خود تشویق نمایند.
قدرت مدیریت را به مرد بدهید
در این گونه ازدواج ها باید به نکات زیر توجه کرد تا از بروز اختلاف و جدایی جلوگیری شود:
این نکته بسیار طبیعی است که وقتی زن از مرد بزرگتر باشد عمدتا قدرت مدیریت و کنترل بیشتری در زندگی خواهد داشت و با توجه به خصوصیات مردانه، مرد دوست دارد مدیر زندگی زناشویی شود. کسانی که ازدواج با فاصله سنی معکوس دارند باید مراقب این مسئله باشند تا برایشان درد سر ساز نشود! البته این موضوع شاید در چند سال اول زندگی روابط طرفین را به چالش نکشد اما به هر حال یکی از عواملی است که در مراجعات این گونه زوج ها به روانشناسان و مشاوران ازدواج دیده شده است.
مردان خود ساخته، می توانند مرکز ثقل خانواده باشند
نکته دیگر، میزان رشد و بلوغ دو طرف می باشد که شرط اصلی و اساسی در این نوع ازدواج هاست. اینگونه همسران؛ هر قدر فارغ از باید و نباید های رایج تصمیم گیری کنند، باید بپذیرند که به طور طبیعی بلوغ شخصیتی پسران دیرتر از دختران اتفاق می افتد.
اصولی ترین راهکاری را که باید مردان بدانند توجه آنان به همسرشان است. باید احترام میان زوجین همیشه باقی بماند. مردان سعی کنند هیچ گاه میان صحبت های همسرشان ندوند، چرا که خانم ها نیاز دارند با فردی -که معمولا آن فرد همسرشان است- صحبت کنند و او هم تمام حواسش به آنها باشد!
مگر در موارد استثنا و زمانی که پسری در شرایط خاصی رشد کرده باشد، به طوری که متکی به خود و خود ساخته باشد، به خانواده سرسپردگی و وابستگی مالی و فکری نداشته باشد، خوب فکر کند و عاقلانه تصمیم بگیرد. چنین فردی حتی اگر از همسرش کوچکتر باشد، باز می تواند زندگی را کنترل کند و مرکز ثقل یک خانواده باشد.
رضایت خانواده ها مهم است
مسئله بسیار مهم دیگری که در این باره جای بررسی دارد؛ نظر خانواده های دو طرف در مورد این انتخاب است. آیا خانواده ها با این مسئله مشکلی ندارند؟ مخالفتی نکرده اند؟ مخالفت والدین در امر ازدواج فرزندان عمدتا نتایج خوبی به همراه ندارد چرا که این مخالفت تا بعد از ازدواج هم ادامه یافته و حتی موجبات تنش و اختلاف دایمی را ایجاد می کند.
زن باید دغدغه حفظ شادابی و جوانی خود را داشته باشد
مسائل جسمی هم در این باره باید مد نظر قرار بگیرد. به عنوان مثال دخترها به دلیل دوران بارداری و زایمان زودتر شکسته می شوند، بنابراین اغلب توصیه می شود که دختر چند سالی کوچکتر باشد تا تناسب در شرایط ظاهری در طول زندگی مشترک آنها حفظ شود. به هر حال زنی که از همسر خود بزرگتر است باید دغدغه بیشتری برای حفظ شادابی، جذابیت و جوانی خود داشته باشد.
چه عواملی فاصله سنی را پر میکند؟
سن مناسب برای این نوع ازدواج به خودتان ظلم نکنید! سعی کنید مقطع سنی ای را که در آن تصمیم به ازدواج گرفته اید، درک کنید. قطعا اگر پسر هستید و در سن 21-22 سالگی به سر می برید و تصمیم دارید با دختری در سن 24-25 سال ازدواج کنید؛ در حال اقدامی پر چالش و خطر ناک هستید!
دختر و پسر در این مقطع سنی بسیار لجوج و منفعت گرا هستند. پسران در این سنین هنوز در حال و هوای نوجوانی هستند اما درختران در سن 24-25 سالگی وارد سن بزرگسالی شده و بلوغ فکری و عقلی شان تکمیل شده است. درباره ازدواج های با فاصله سنی معکوس می توان این سنین را سنین بحران نامید. در حدود شصت درصد از مراجعان مرکز مشاوره، که در این سن تصمیم به ازدواج گرفته اند، در زمانی که مشغول کسب شناخت از یکدیگر بوده اند با اختلاف سلیقه ها و اختلاف رفتارها برخورد کرده اند و اکثرا با ناخوشایندی از فکر ازدواج با یکدیگر، صرفه نظر کرده اند. اما اگر همین تفاوت سنی 3 تا 4 سال در سال های بعد اتفاق بیفتد، مثلا دختر 29 ساله باشد و پسر 26 ساله این تناسب و هماهنگی بهتر انجام می شود و اختلافات زن و شوهر در شروع زندگی کمتر خواهد بود.
زن باید ادبیات آمرانه خود را تصحیح کند
در مثال بالا، شادی باید به عنوان همسر بپذیرد که نقش ریاست زندگی با سعید است و می بایست احترام سعید را رعایت کند. او باید سعی کند تا از افعال امری در مقابل سعید استفاده نکند (چرا که سعید نسبت به این افعال امری به شدت منزجر شده بود) مثلا به جای اینکه بگوید «سعید سطل آشغال را ببر»؛ بگوید: «سعید جان می شه خواهش کنم امشب زحمت سطل آشغال را بکشی».
این جمله ها علاوه بر عاطفی بودن نوعی نرمی و خواهش در خود دارند که سعید در این شرایط بیشتر پذیرای آنهاست و مهم تر اینکه این جملات اصلا امری نیست! دیگر اینکه شاید باید رعایت کند؛ به تنهایی برای زندگی تصمیم نگیرد و به جای آن که حکم کند، بگوید: «به نظرت بهتر نیست که چنین کنیم؟»، یا بگوید «سعید تو برای تعطیلات آخر هفته چه صلاح می دانی؟»، البته ممکن است بیان این جملات برای شادی سخت باشد اما این ها دقیقا نکاتی هستند که به بهتر شدن رابطه آنها کمک می کند.
توجه و محبت مرد به زن ضروری است
سعید باید به شادی به عنوان همسرش احترام بگذارد و او را «شادی جان» یا «عزیزم»صدا بزند. او به عنوان کوچکترین وظیفه در زندگی متاهلی شان هر روز غروب قبل از آنکه شادی بخواهد به او یادآوری کند، زباله ها را در خارج از منزل بگذارد. از دیگر کارهایی که سعید باید انجام دهد توجه و گوش دادن به صحبت های شادی است. مثلا او باید روزی پانزده دقیقه به صحبت های شادی گوش دهد و در هنگام صحبت کردن هیچ کار دیگری به جز نگاه کردن به صورت شادی انجام ندهد! این کار محاسن زیادی خواهد داشت و از آن جمله بر انگیخته شدن حس علاقه میان آن دوست. همچنین سعید متعهد شود در این مدت در برابر کارهایی که مربوط به زندگی آن هاست با شادی مشورت کند و با یک جمع بندی هر دویشان تصمیم نهایی را برای انجام امور مربوطه بگیرند.
مادر همسرتان نباشید
خانم ها باید بدانند که قرار نیست مادر همسرشان باشند! نباید مرتب به او یاد آوری کنند که، «غذایت را کامل بخور.»، «امروز بارانی است چتر فراموشت نشود.»، «لباس زمستانی بپوش تا سرما نخوری.»، یا حتی وقتی ماشین بنزین ندارد، بگویند «حواست باشد بنزین بزنی که در راه نمانی!» اینگونه جملات را برای خود ممنوع کنند چون نتیجه اش چیزی نخواهد بود جز اینکه زن در نقش مادر برای مرد قرار گیرد و این مسئله بزرگترین ایراد ازدواج با تفاوت سنی معکوس است که باعث می شود مرد بعد از مدتی خلا یک هم فکر و همراه را در زندگی مشترک احساس کند و از زندگی دل بکند!
صحبت همسرتان را قطع نکنید
اصولی ترین راهکاری را که باید مردان بدانند توجه آنان به همسرشان است. باید احترام میان زوجین همیشه باقی بماند. مردان سعی کنند هیچ گاه میان صحبت های همسرشان ندوند، چرا که خانم ها نیاز دارند با فردی -که معمولا آن فرد همسرشان است صحبت کنند و او هم تمام حواسش به آنها باشد! دیگر اینکه آقایان باید بدانند که روی حساسیت های خانم ها نباید مانور داد چرا که به برهم خوردن آرامش آنها خواهد انجامید.