۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۰۱۱۸۷
تاریخ انتشار: ۱۳:۱۲ - ۰۴-۰۸-۱۳۹۲
کد ۳۰۱۱۸۷
انتشار: ۱۳:۱۲ - ۰۴-۰۸-۱۳۹۲

دو تاریخ ولادت و وفات ساختگی!

 رسول جعفریان در سایت "دایره المعارف بزرگ اسلامی" نوشت:
 
 سالهاست تاریخ ولادت و وفات فاطمه معصومه (سلام الله علیها) در تقویم‌ها 1 ذی قعده نوشته شده و حتی به همین مناسبت روز یاد شده  روز دختران نامیده شده است. وفات آن حضرت نیز دهم 10 ربیع الثانی عنوان شده است. همین طور تاریخ ولادت حضرت عبدالعظیم 4 ربیع الثانی و وفات ایشان 15 شوال یاد شده است. تاریخ هایی که در منابع نیامده و یک نفر در حوالی سال 1343ق به نقل از منبع مجهولی آن را شایع کرده است!
   
خاطرم بود که زمانی حضرت آیت الله استادی که از استادان و پژوهشگران و روحانیون عالی شأن حوزه علمیه قم هستند، در این باره بحثی را نوشته بودند. جستجوی مختصری نشان داد که اصل مطلب مقاله ای است با عنوان «آشنایی با حضرت عبدالعظیم ع و مصادر شرح حال او» که در مجله نور علم شماره 50 ـ 51 (فروردین ـ‌ تیرماه 1372) منتشر شده است. در آنجا ایشان به تفصیل در باره کتابهایی که در باره حضرت عبدالعظیم است، سخن گفته‌اند.
 
   از جمله از کتابی با نام نور الافاق یاد کرده و به دلیل آن که حاوی مطالب بی اعتباری است، آن را مورد انتقاد قرار داده‌اند. از جمله مسائلی که مورد انتقاد ایشان واقع شده، تاریخ ولادت و وفاتی است که برای حضرت عبدالعظیم حسنی و همین طور حضرت معصومه (س) به نقل از منبعی مجهول آورده و همان سبب شده است که زان پس، تاریخ های یاد شده در تقویم اعتباری پیدا کند و حتی منشأ جشن و سرور یا عزایی باشد.
 
 
 
البته در کشوری که سخن مداحان مقدم بر سخن پژوهشگران است، نباید انتظار زیادی داشت که این قبیل اتفاقات بیفتد، اما لااقل می توان انتظار داشت که اصل این مطالب در دسترس باشد تا علاقه مندان مطالب تحقیقی هم بتوانند مطابق ذوق خود آنچه را می خواهند بیابند.
  
 آیت الله حاج شیخ رضا استادی در باره نور الافاق چنین نوشته‌اند:
  
 نور الافاق: این کتاب به زبان فارسی تألیف همان حاج شیخ جواد شاه عبد العظیمی است که‏ در سال 1343 تألیف شده‏ و در سال 1344 و در 130 صفحه جیبی توسط فرزندش‏ شیخ مهدی بن شیخ جواد(و به عبارت خود او:خادم شریعت مطهره حاج شیخ‏ مهدی سلطان العلماء نجفی نظام التولیة و خزانه‏دار حضرت عبد العظیم علیه‏ السلام) چاپ شده است و نسخه چاپی آن در کتابخانه مرحوم آیت اللّه مرعشی‏ نجفی در قم موجود است. نام این کتاب نور الآفاق است و در ذریعه علامه طهرانی ج 16 ص 367 و در فهرست کتب فارسی چاپی خانبابا مشار چاپ اول ج 1،ص 1195 به اشتباه‏ «فوز الآفاق»نامیده شده است. امّا در ذریعه ج 24 ص 355 نام صحیح آن‏ «نور الآفاق»یاد شده است.
   
حضرت آقای رازی در کتاب«اختران فروزان ری و طهران»ص 79 می‏نویسد:
   
شیخ جواد کنی فرزند دوم حاج شیخ مهدی لاریجانی و سبط علامه کنی‏ در شهر ری به دنیا آمد و پس از خواندن مقدمات و سطوح در ری و تهران به نجف‏ اشرف مهاجرت،و از محضر حاج میرزا حسین خلیلی تهرانی و آخوند خراسانی‏ استفاده نمود و پس از آن به ری مراجعت و بعد از وفات برادرش حاج شیخ آقا بزرگ در مسجد صحن به اقامه جماعت و ترویج دین پرداخت و منبری شیرین‏ داشت...تصنیفاتی مانند«نور الآفاق»که در سال 1344 چاپ شده است و چیزهایی‏ دیگر هم مانند خصائص عظیمیه در شرح حال حضرت عبد العظیم حسنی‏ علیه السلام به رشته تحریر آورده که چندان مفید نیست.در سوم جمادی الآخره فهرست کتب چاپی فارسی، ج 1،ص 607.
  
 .... در کتاب نور الآفاق مطالب تازه‏ای دیده می‏شود که هر کدام دلیلی بر بی‏ اعتباری این کتاب می‏تواند باشد: مطلب اوّل: .......................   مطلب دوم: تولد و وفات حضرت عبد العظیم را در پنجشنبه 4 ربیع الآخر 173 و 15 شوال 252 دانسته و این مطلب را از کتاب «نزهة الابرار فی نسب اولاد الأئمّة الاطهار»تألیف سید موسی موسوی برزنجی شافعی مدنی، و کتاب«طبقات‏ الاشراف»تألیف نور الدین مکی حنفی که در مصر قاضی القضاة بوده،و کتاب‏ «مناقب العترة» تألیف احمد بن محمد بن فهد حلیل نقل کرده است.
   
و از کتاب اول نقل کرده که حضرت عبد العظیم قد ادرک الرضا و التقی و النقی علیهم السلام-و کان من أصحابهم و روی عنهم-و العسکری فی صغره تو روی زیارته کزیارة الحسین و الرضا.
 
  و از کتاب دوم نقل کرده:و اعقاب عبد العظیم کثیرة فی المدینة و البصرة و مصر العتیق.
   
و از کتاب سوم نقل کرده:توفی فی مسجد الشجرة...و دفن عند شجرة التفاح فی باغ رجل من الشیعة...
 
   در ص 43 می‏نویسد: چون وفات حضرت عبد العظیم علیه السلام از زمان‏ وفات آن حضرت تا 1309 هجری معلوم نبوده،آقای والد(حاج شیخ مهدی)و این‏ خادم شرع انور در سفر مکه معظمه و تشرف مدینه منوره از کتب معتبره به دست‏ آورده و از آن سال تا کنون در آستانه قدس آن حضرت و تهران اقامه عزاداری را معمول نموده که چون روز قتل، اصناف محترم مخصوص اصناف زاویه مقدسه‏ دکاکین را تعطیل نموده با دسته سینه‏زن و زنجیرزن به صحن مبارک مشرف شده...
  
 مطلب سوم:در ص 82 می‏نویسد: چون تاریخ تولد و وفات حضرت معصومه‏ سلام اللّه علیها تا این زمان بر عامه خلق مکتوم و غیر معلوم بود جناب حجت‏ الاسلام آقای حاج شیخ جواد مجتهد(یعنی مؤلف) در مسافرت مکه معظمه زاده‏ها اللّه شرفا و تعظیما در مدینه طیّبه در کتابخانه مبارکه به زحمت زیاد به دست آورده‏ و در کتاب«نزهة الابرار فی نسب اولاد الائمة الاطهار»و در کتاب«لواقح الانوار فی طبقات الاخیار»که کتاب مفصلی است نقل می‏فرماید: ولدت فاطمة بنت موسی‏ بن جعفر فی المدینة المنوره غرّة ذی القعدة الحرام سنة 173 و توفیت فی العاشر من ربیع الثانی سنة 201.
 
   مطالب چهارم:از هفتصد سال قبل أباء عن جدّ از خدام والامقامش محسوب‏ می‏شویم و به ترویج شریعت مطهره در این آستانه مقدسه مشغول بوده‏ایم و فعلا بحمد اللّه تعالی به ترویج شریعت مطهره و نظم آن آستانه مبارکه و خازنی آن‏ حضرت مشغول می‏باشم.
 
   مطلب پنجم [که از جمله نکاتی است که بی اعتباری این کتاب را نشان می دهد] : می‏نویسد:در التحفة العظیمیة (تألیف خود حاج شیخ جواد) مسطور است که صاحب معجم البلدان می‏نویسد در سنه 600 وارد ری شدم شهر بزرگی دیدم انهار جاریه،اشجار کثیره،و مدارس متعدده،و اعظم ایشان مدرسه‏ سید ابو الفتوح رازی بوده که چهارصد مرد فقیه در آن تدریس می‏کردند و تمام‏ مدرسه از کاشی کبود بود...!!
 
 
 
نگارنده این رساله پس از نگاه کردن کتاب نور الآفاق و آگاهی بر محتوای آن به این نتیجه رسیده که مطالب تازه این کتاب بی‏ اساس و غیر معتبر است‏ و حمل بر صحت آن این است که این حاج شیخ جواد در نقل مطالب به کسانی‏ اعتماد می‏کرده است که قابل اعتماد نبوده‏اند و احیانا از کتابهای جعلی و مخترع‏ و مختلق مطالبی را یاد می‏کرده‏اند.
 
   و مطالبی که از آن کتاب نقل شد برای اهل فضل و اطلاع می‏شود بهترین‏ گواه بر بی‏اعتباری این کتاب باشد.   
 
و تاریخ تولد و وفاتی که برای حضرت عبد العظیم و حضرت معصومه(س) در این کتاب یاد شده بی اساس است و نباید به آن توجه شود.
   
و متأسفانه این تاریخ‏ها از این کتاب به کتابهایی از قبیل«بدایع الانساب» لاهوتی و«تذکرة عظیمیه کلباسی»و کتاب آقای صادقی اردستانی نفوذ کرده است.
 
   در بدائع الانساب ص 39 می‏نویسد:یکی از معاصرین این حقیر نقل کرد از کتاب نزهة الابرار سید موسی شافعی و مناقب العترة احمد بن محمد بن فهد حلی و تاریخ نور الدین محمد المسهودی که ولات عبد العظیم پنجشنبه 4 ربیع‏ الثانی 173 در مدینه و وفاتش در 15 شوال 252،و این حقیر هیچ کدام‏ از کتابهای مذکور را ندیده‏ام.
   
در تذکرة عظیمیة ص 102-106 مطالب نور الآفاق را بتمامه نقل نموده‏ است و از مؤلف به عنوان محدث علیم! یاد کرده است.
   
(بنگرید مجله نور علم، شماره 50 ـ 51، صص 297 ـ  م301 مقاله: آشنایی با حضرت عبدالعظیم و مصادر شرح حال او از آیت الله حاج شیخ رضا استادی)
   
بعد از این که متن بالا را آوردم، با تذکر یکی از عزیزان متوجه شدم که نویسنده ریاحین الشریعه نیز در این باب نکات خواندنی دارد. وی در شرح حال حضرت فاطمه معصومه (س) نوشته است:
 
   بنت موسى بن جعفر المدفونه بارض قم لا یخفى که تاریخ تولد و وفات این بانوى عطمى فاطمه‏ معصومه‏ تاکنون معلوم نشده است بلکه زندگانى این مخدره و دوره حیوة او مجهول مانده که آیا شوهر کرده است یا خیر آیا اولادى داشته است یا خیر آیا چند سال در این دنیا زندگانى کرده در چه ماهى از مدینه حرکت کرده و چه سالى و چه ماهى و چه روزى از دنیا رفته آیا فوت او قبل از شهادت حضرت رضا ع بوده یا بعد از شهادت ایشان بى‏اعتنائى بشان تاریخ مستلزم این مجهولات است‏  و اما آنچه را که بعضى از جهت بعضى از اغراض نسبت میدهند که فلانه مجتهد در مدینه طیبه تعیین یوم وفات و تولد آن مخدره را استخراج از کتاب لواقح الانوار کرده بى‏اصل است براى اینکه کتاب لواقح الانوار در نظر این قاصر موجود است و اصلا چنین مطلبى در او نیست حقیر احتمال دادم شاید کتاب دیگرى باشد تا اینکه‏ خدمت علامه نسابه دانشمند آقا نجفى شهاب الدین تبریزى شرفیاب شدم این مطلب را عنوان کردم فرمودند کسیکه چنین جعلى کرده من او را ملاقات کردم معلوم شد غرضى داشته که ذکر آن مصلحت نیست تجاوز اللّه عن زلله)
 
 
 
ریاحین الشریعه ج 5 ص 31 ـ 32
ارسال به دوستان