۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۶:۵۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۱۳۷۰۵
تاریخ انتشار: ۲۳:۵۷ - ۱۷-۱۰-۱۳۹۲
کد ۳۱۳۷۰۵
انتشار: ۲۳:۵۷ - ۱۷-۱۰-۱۳۹۲

جواب حرف ، اعدام نیست

درباره توقیف هفته نامه "یا لثارات الحسین"
عصرایران ؛ جعفر محمدی - هفته نامه "یا لثارات الحسین" ، که ارگان گروه تندروی انصار حزب الله بود ، با تصمیم هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شد.

تا کنون ، بخش مهمی از نشریاتی که چه توسط محاکم قضایی و چه به وسیله هیأت نظارت بر مطبوعات توقیف شده اند ، یا متعلق به اصلاح طلبان و یا مستقل بوده اند و از این رو ، توقیف نشریه ای افراطی "از آن طرف" می تواند برای خیلی ها ، خبر خوبی باشد که "بالأخره این شتر دم در خانه خودشان هم نشست."

اما واقعیت این است که توقیف هیچ نشریه ای در جامعه ایران ، نباید موجب مسرت شود ، چه "سلام" باشد ، چه "صبح" و چه "بهار" باشد و چه "یالثارات".
موجه ترین توقیف یک نشریه می تواند این باشد که نشریه مخاطبی نداشته باشد و به دلیل آن که بخشی از افکار عمومی را نمایندگی نمی کند، به دلیل بی مخاطبی ، توسط صاحبان نشریه تعطیل شود.

اما وقتی نشریه ای مانند یالثارات که عده ای از مردم ایران را نمایندگی می کند ، تریبون بخشی از افکار جامعه است و مخاطب خود را هم دارد ، توقیف آن ، یعنی محروم کردن آن جماعت از تریبون شان برای گفتن حرف هایشان.
همین مطلب دقیقاً درباره طیف سیاسی مقابل انصار حزب الله نیز صدق می کند و به عنوان مثال در شرایطی که اصلاح طلبان - ولو بخش تندروی آنها - پایگاه اجتماعی خود را دارند ، حذف تریبون های رسانه ای شان ، هرگز با اصول اساسی جمهوری اسلامی که در قانون اساسی مندرج است ، همخوانی ندارد.

یادمان نرفته که شهید بهشتی - که مردم و همه مسوولان امروز از او و افکار بلندش به نیکی یاد می کنند - می گفت که حتی کمونیست ها هم حق دارند در جمهوری اسلامی ، حرف شان را آزادانه بزنند. حال چه شده است که هم انصار حزب الله از تریبون محروم می شود و هم فلان جریان اصلاح طلب که می خواهد در چارچوب قانون اساسی فعالیت کند و حرفش را بزند؟!

حذف امکانات مدنی یک جریان سیاسی ، مانند لغو مجوز فعالیت حزبی ، ممانعت از تجمعات قانونی ، توقیف نشریه و ... ، اساساً به زیر زمینی شدن فعالیت ها و تمایل به حرکت های غیر شفاف و بعضاً خطرناک - مخصوصاً در دراز مدت - منجر می شود. این در حالی است که بسیاری از حرکت های افراطی و احساسی ، با نوشتن مقاله ای در یک روزنامه یا فریاد کشیدن در یک تجمع و نظایر این ها ، مهار می شود چه آن که با این ابزارهای مدنی ، افراد هم حرف شان را به دیگران می رسانند و هم خودشان تخلیه می شوند و دیگر نیازی به اقدامات تند احساس نمی کنند.

اگر امروز در بسیاری از کشورهای غربی شاهدیم که دولت ها به مخالفان خود اجازه ابراز عقاید و احساسات می دهند و آنها را در حملات لفظی و سیاسی به خودشان آزاد می گذارند؛این بدین خاطر نیست که دولتمردان غربی دوست دارند از منتقدان شان فحش بشنوند ، بلکه یکی از دلایل اش این است که می دانند وقتی به طرف مقابل ، اجازه استفاده از زبان بدهند ، دیگر کار به استفاده از چنگ و دندان نمی کشد و از سوی دیگر، مخالفت ها و نقدها ، انباشته نمی شوند تا روزی منفجر شوند و آسیب های بسیار جدی وارد کنند.

شاید گفته شود که نشریات توقیف شده ، جرائمی مرتکب شده بودند و باید با آنها برخورد می شد؛ این سخن درستی است ، اما  فراموش نکنیم که توقیف یک نشریه مساوی اعدام آن است و این در حالی است که حداکثر کاری که یک نشریه - اعم از اصلاح طلب و اصولگرا و مستقل و تندرو و میانه رو - می تواند انجام دهد "حرف زدن" است و جواب حرف ، اعدام نیست. اگر نشریه ای چه یالثارات باشد و چه بهار و چه غیره ، اقدامی خلاف قانون انجام داد ، می توان در عین حرمت قائل شدن به حیات آن ، برای "افراد خاطی" مجازات هایی را اعمال کرد و یا در موارد خاص ، نشریه را برای مدت موقت و معینی - مثلاً برای یک ماه یا 3 شماره و ... - معلق کرد نه این که ابزار مدنی و مسالمت آمیز بخشی از جامعه را از آنان به کلی سلب کرد.
ارسال به دوستان