همان زمان که سری اول تمام شد من و محسن تنابنده‌ از این کار اشباع نشده بودیم و نمی‌توانستیم که با این خانواده خداحافظی کنیم. چرا که تازه این خانواده را پیدا کرده بودیم و روابطشان را شناخته بودیم و به پختگی رسیده‌بودیم.

کارگردان سریال پایتخت معتقد است که خانواده نقی هنوز معمولی نشده‌اند و نمی‌توان با این خانواده خداحافظی کرد.

به گزارش خبرگزاری تسنیم، سیروس مقدم در گفت‌وگویی درباره ساخت سری سوم سرپال پایتخت گفت که این سریال تنها سریالی بوده که پس از اتمامش احساس کردم به دلیل کمبود زمان 13 روزه نوروز نتوانستیم خیلی از حرف‌ها، قصه‌ها و مسائلی که دلمان می‌خواست بیانشان کنیم را در قالب سریال بگنجانیم. همان زمان که سری اول تمام شد من و محسن تنابنده‌ از این کار اشباع نشده بودیم و نمی‌توانستیم که با این خانواده خداحافظی کنیم. چرا که تازه این خانواده را پیدا کرده بودیم و روابطشان را شناخته بودیم و به پختگی رسیده‌بودیم.

کارگردان سریال پایتخت با اشاره به این که همواره به نتیجه و بازخورد سریال توجه دارد گفت: قطعا همه ما این نگرانی را داشتیم و حتی در جایی هم گفتم اگر مطمئن شوم پایتخت 2 ، یک سروگردن از پایتخت یک بالاتر است استارت کار را می‌زنم و اگر احساس کنم که در سطح سری اول است ترجیح می‌دهم که خاطره خوش آن برای مردم باقی بماند، در مورد سری سوم هم همین مسئله مدنظرم بود . به همین دلیل این بار با وسواس چند برابر کار کردم.

وی با اشاره به بازخورد بسیار مثبت سری اول و دوم سریال پایتخت در میان مخاطبان گفت: مردم عادی در شهرهای مختلف، همگی سراغ پایتخت 3 را از ما می‌گیرند. به اعتقاد بنده ، تیم پایتخت با انگیزه‌های بالایی که دارد و بازیگرانی که محبوب مردم هستند باردیگر قادرند به اعتماد مردم پاسخ مثبت دهند.

سیروس مقدم با اشاره به شرایط سخت تولید سری سوم سریال پایتخت گفت: باور کنید در تمام لحظاتی که پیش از عید، درشرایط سخت مثل سرمای 12 درجه زیر صفر امسال کنار هموطنان مازندرانی کار می‌کردیم انگیزه و انرژی مان را از خود مردم می‌گرفتیم. خوشحالی مردم در نوروز اگر با سریال ما دوچندان شود یک افتخار برای من و همه پایتختی‌ها محسوب می‌شود.

کارگردان سریال پایتخت یادآور شد: من همیشه خود را میهمان ناخوانده خانه‌های مردم می‌دانم. مهمانی که اگر شرط ادب، اخلاق و رفتار انسانی را رعایت نکند، صاحبخانه او را از خود می‌راند. من به عنوان این میهمان، حق ندارم صاحبخانه‌ام را دست‌کم بگیرم و به او بی‌احترامی کنم.قوانین جاری بر خانه‌اش را زیر پا بگذارم، گنده گویی کنم، نظمش را به هم بریزم و حرف‌های بی‌ربط و چرت بزنم و حوصله‌اش را سر ببرم. شاید راز موفقیت من در همین‌ها باشد. هیچ‌گاه سعی نکردم مهمان مزاحمی برای خانه‌های مردم باشم.