۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۱۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۳۸۲۲۴۹
تاریخ انتشار: ۱۳:۵۸ - ۲۶-۱۱-۱۳۹۳
کد ۳۸۲۲۴۹
انتشار: ۱۳:۵۸ - ۲۶-۱۱-۱۳۹۳

بی‌معنایی خیابان‌ها در ایران امروز

در معماری سنتی ایران اغلب کانال‌های ارتباطی مانند بازار، بر مبنای مقیاس‌ انسانی و تعریف کاربری‌های متناسب با آن هویت یافته و علاوه بر برقراری رفت و آمد، فضای مکثی جهت معنادار شدن روابط کاربران و عابران در تعامل با یکدیگر مهیا ساخته است.

یک کارشناس ارشد معماری معتقد است: خیابان در جغرافیای شهری ما از مفهوم مکانی خود تهی، به یک کانال ارتباطی بدون معنا و تنها با هدف برقراری عبور و مرور تبدیل شده است.

حسین قدس در گفت‌وگو با ایسنا، اظهار کرد: در معماری سنتی ایرانی اغلب کانال‌های ارتباطی نظیر بازار، بر مبنای مقیاس‌های‌ انسانی و تعریف کاربری‌های متناسب با آن هویت یافته و علاوه بر برقراری رفت و آمد، فضای مکثی برای معنادار شدن روابط کاربران و عابران در تعامل با یکدیگر فراهم می‌کرد.

این مدرس معماری دانشگاه تصریح کرد: فراموشی اصول و معیارهای وابسته به انگاره زمان و مکان که از خصوصیات بارز معماری ایرانی بوده و پیوندی عمیق با محیط و استفاده‌کنندگان برقرار می‌کرده از تبعات اِعمال تفکرات دوران مدرن است. توجه به آراء و نظرات شخصی در روند طراحی و عدم پذیرش ارزش‌های پایدار که در گذر زمان به اوج کمال خود رسیده‌اند، کیفیتی غیر ایرانی برظاهر و باطن کالبد معماری بخشیده است.

وی ادامه داد: تقلید صرف و غیرمنطقی به جای حفظ ارزش‌ها، بقای آنها، حرکت به سوی پایداری و ارتقای کیفیت، تنها نیازهای زودگذر را رفع و مقدمات کاهش روابط دو سویه میان بنا و محیط را مهیا کرده است. از این رو بی تردید با مطلوب پنداشتن باید و نبایدهای جدید در ساختار معماری ایرانی شاهد پیامدهای ناخوشایندی در باورها و تصورات معمارانه جامعه خواهیم بود.

این کارشناس ارشد معماری با بیان اینکه در کشور ما، نفوذ تفکرات غربی و تصمیمات نادرست به خصوص از دوران قاجار، ارزش‌های ساختاری معماری مدرن را در پیکره بناهای ایرانی دخیل کرده است، ادامه داد: در این مسیر از طریق ادراک نادرست این تفکرات و شاخص‌های معماری مدرن، نوعی پوشش و پوسته‌ی شبه مدرن و به ظاهر چشم‌نواز و عامه‌پسند ولی در پس آن، خصمانه بر قامت پویای معماری ایرانی کشیده شده است.

وی اضافه کرد: همین ویژگی، ساز و کارهایی را تبیین می‌کنند که باعث شکل گیری نگرشی نامأنوس از موقعیت‌ها و کارکردهای رفتاری با مضامین ثابت می‌شود؛ برای مثال در تفکرات دوران مدرن، خیابان مفهوم تمرکز و مکانی خود را فراموش کرده و به کانال ارتباطی بدون معنا و تنها با هدف برقراری عبور و مرور مبدل شده است. در معماری سنتی ایران اغلب کانال‌های ارتباطی مانند بازار، بر مبنای مقیاس‌ انسانی و تعریف کاربری‌های متناسب با آن هویت یافته و علاوه بر برقراری رفت و آمد، فضای مکثی جهت معنادار شدن روابط کاربران و عابران در تعامل با یکدیگر مهیا ساخته است.

قدس معتقد است: با جایگزینی انگیزه‌های غیر بومی در ساختار معماری یک جامعه، محوری‌ترین بعد ساختاری که همانا ادغام هماهنگ جنس کاربری بنا با محیط و کاربران است جدی گرفته نشده و بی‌اختیاری در قدرت انتخاب را به دنبال داشته است، در نتیجه با نوعی معینی‌گری محیطی روبرو هستیم که بدون درنظر گرفتن خواسته‌ها و آمال استفاده‌کنندگان به آرایش محیط می‌پردازد و توجهی به واکنش‌های رفتاری آنان ندارد.

ارسال به دوستان