۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۵۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۴۲۵۸۰۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۲ - ۳۰-۰۷-۱۳۹۴
کد ۴۲۵۸۰۱
انتشار: ۱۱:۴۲ - ۳۰-۰۷-۱۳۹۴

بررسی آثار موسیقیدانی که دو بار زنده به گور شد

دوازدهمین ویژه برنامه «سه شنبه های هنوز» در حالی برگزار شد که تعدادی از صاحب نظران موسیقی کشورمان به نقد و بررسی آثارمیکیس تئودوراکیس آهنگساز برجسته یونانی پرداختند.
دوازدهمین ویژه برنامه «سه شنبه های هنوز» که سه شنبه ۲۸ مهر ماه در فروشگاه کتاب هنوز برگزار شد، به نقد و بررسی آثار میکیس تئودوراکیس آهنگساز برجسته یونانی اختصاص داشت.

دوازدهمین نشست از «سه شنبه های هنوز» به نقد و بررسی آثار «میکیس تنودوراکیس» اختصاص دارد و این نشست با همکاری نشریه گزارش موسیقی برگزار شد و در این برنامه نادر مشایخی، کریستف رضاعی، محمد ضیمران، مهران پورمندان، سروش رضایی آرای تئودوراکیس  (آهنگساز برجسته یونانی) را بررسی کردند.

علی عظیمی نژادان کارشناس مجری این جلسه نقد و بررسی در ابتدای برنامه توضیح داد: تئودوراکیس یکی از برجسته ترین موسیقیدان های یونانی است که آثار متنوعی در حوزه  موسیقی فیلم، باله، سمفونی و ترانه خلق کرده است. البته در ایران این آهنگساز را به واسطه موسیقی فیلم های «زوربای یونانی» و «زد» می شناسند.

او افزود: بهانه برپایی این نشست  شماره اخیر نشریه گزارش موسیقی درباره این آهنگساز یونانی است. با بررسی هایی که انجام داده ایم، با وجود اهمیت این آهنگساز، در ایران درباره این هنرمند منابع بسیار کم است. همین امر ضرورت انتشار مقالات متعدد درباره او را بوجود آورد تا فرصت بازشناسایی این هنرمند برای نسل های مختلف فراهم شود.

وی گفت: یانیس ریتسوس یکی از به نام ترین چهره های هنر و ادبیات یونان در ایران است که به واسطه ترجمه دست اول آثار او توسط فریدون فریاد با این هنرمند آشنا شده ایم. نیکوس کازانتزاکیس نیز یکی از نویسنده های به نام یونانی است که آثارش در ایران با استقبال روبه رو شده است و بیشتر آثار او توسط زنده یاد محمد قاضی به فارسی برگردانده شده است. اما یکی از مهم ترین ویژگی های هنرمندان هم نسل تئودوراکیس این است که همه آنها به نوعی به التزام تعهد در هنر معتقد بوده اند که در کنار هنرمند بودن، فعالیت سیاسی نیز داشته اند.

تئودواکیس شخصیت سیاسی نبود اما...

سروش ریاضی سردبیر نشریه «گزارش موسیقی» هم با بیان این مطلب که انگیزه انتشار شماره ای درباره زندگی و آثار تئودوراکیس به شش سال پیش بازمی گردد، توضیح داد: تا پیش از انتشاراین شماره از نشریه، درباره این آهنگساز تنها مقالات پراکنده ای منتشر شده بود و بیشتر اطلاعات مخاطبان ایرانی او معطوف به موسیقی فیلم هایی بود که ساخته بود. اما بنده به واسطه علاقه ای که از دوران جوانی نسبت به موسیقی فیلم های او داشتم درباره او تحقیق کردم و او را هنرمندی چند وجهی یافتم که ضمن ساختن موسیقی فیلم، ترانه و سمفونی نوشته است.

این پژوهشگر گفت: با این که تئودواکیس شخصیت سیاسی نبود اما در آثارش به موضوعاتی چون آزادی و صلح پرداخته است. او با این که جزو هیچ گروه سیاسی نبوده است اما همواره مسائل سیاسی برای او تبعاتی به همراه داشته است و او در مقاطع متعدد تبعید شده به طوری که دو بار او را زنده به گور کرده اند. تئودوراکیس برخلاف بسیاری از هنرمندان یک فرد عمل گرا است که فعالیت خود را معطوف به سرودن ترانه و ساختن آهنگ نکرده است، او در صف اول بسیاری از تظاهرات حضور پر رنگی داشته است و هیچ گونه ترس و دلهره ای نیز برای این که برایش مشکلی به وجود آید نداشته است.

به گفته ریاضی، هم اکنون تئودوراکیس در کشورش به شخصیت بی بدیلی تبدیل شده است و از او به عنوان یکی از اسطوره های یونان یاد می کنند.

پایبندی به هنر متعهد

محمد ضیمران گفت: میان دهه ۴۰ و ۵۰ در یونان که موضوع التزام به هنر متعهد مطرح شد و فضای سیاسی و دیکتاتوری بر جامعه یونان حاکم بود شباهت هایی با دهه ۴۰ و ۵۰ شمسی ما وجود دارد. همین شباهت ها موجب شده که هر دو نسل از دو ملیت مختلف گرایش به  آثار و هنر اعتراضی داشته باشند. تئودوراکیس یکی از چهره های به نام هنر یونان به شمار می رود که در آثارش به شجاعت و نقش زنان در دوران باستان می پرداخت و همین ویژگی به تنهایی می توانست موجب شهرت او در میان شهروندان جهان سوم شود.

او ادامه داد: از دیدگاه اهل هنر و کسانی که به مقوله زیبایی شناسی توجه دارند، هنر به دو بخش  هنر برای هنر و هنر متعهد تقسیم می شود. یعنی هنری که جنبه های انسان دوستانه به خود می گیرد و سمت و سوی ویژه ای دارد و آثار تئودوراکیس از این منظر قابل بررسی است. در هنرهای تجسمی هنرمندانی که به مکتب های سوررئالیستی، امپرسیونیسم، و دادائیسم توجه داشتند در واقع ذهنیت خاصی دارند و این گروه از هنرمندان، هنر را برای هنر دنبال نمی کنند که در موسیقی نیز چنین مقوله ای مشهود است.

ضمیران تصریح کرد: در موسیقی که بُعد انتزاعی آن از سایر رشته های هنری بیشتر است کمتر بحث تعهد مطرح می شود اما تئودوراکیس با وجود این که ساخته هایش بعد انتزاعی به خود می گیرند اما از منظر هنر متعهد قابل تامل و بحث هستند. در ایران نیز با هنرمندانی چون عارف و شیدا روبرو می شویم که در آثارشان به نوعی به هنر متعهد پایبند هستند. به هر ترتیب به اعتقاد من باید از تئودوراکیس به عنوان یک اسطوره یاد کنیم که  نه تنها برای مردم کشورش بلکه برای مردم جهان پیرامونش تبدیل به یک الگو شده است.

تئودوراکیس به معنای واقعی آهنگساز فیلم نبود

مهران پورمندان منتقد و کارشناس موسیقی هم در این جلسه گفت: تئودوراکیس به معنای واقعی آهنگساز فیلم نبود. او در سن ۵۰ سالگی موسیقی فیلم حکومت نظامی را می سازد. این هنرمند با این که به معنای واقعی آهنگساز فیلم نبود اما موسیقیدان چند جانبه ای بود و با بسیاری از کارگردان های بزرگ کار کرد و برای فیلم های آن ها موسیقی ساخت. شروع کار او به عنوان آهنگساز فیلم به این شکل بود که کارگردان فیلم «زد» می خواست در آثارش یونان را نشان دهد و فکر کرد با موسیقی بهتر می تواند این تصویر را نشان دهد. ازاین رو از تئودوراکیس که آن زمان در زندان بود خواست که برای فیلم زد موسیقی بسازد. تئودوراکیس هم به او گفت که از موسیقی هایی که تاکنون ساخته استفاده کند و با این موسیقی بود که تئودوراکیس به عنوان خالق موسیقی فیلم مطرح شد. ولی بعدها با آهنگسازی برای فیلم حکومت نظامی به شهرت رسید.

وی افزود: تئودوراکیس در آهنگسازی برای فیلم از طیف وسیعی از موسیقی جاز که بومی کشور یونان بود بهره گرفته است و در کنار آن از سازهایی چون فلوت و گیتار نیز در آثارش بهره گرفته است. توجه سینمای هالیوود و دعوت از او برای ساخت موسیقی فیلم برای سینمای هالیوود نقطه عطفی در فعالیت هنری او محسوب می شود.

من فقط تئودوراکیس آهنگساز را می شناختم

کریستف رضاعی آهنگساز و نوازنده هم در این جلسه نقد و بررسی  گفت:  من تئودوراکیس را تا به امروز به این شکل نمی شناختم و تنها او را از دریچه موسیقی فیلم می شناختم؛ شرکت در این نشست فرصت مغتنمی بود که من با جنبه های مختلف کارهای او آشنا شوم. به نظر من تئودوراکیس هنرمند آوانگاری نبوده و می توان گفت در موسیقی، مسیر استادان پیشین خود را پیش گرفته است. نکته ای که موجب می شود نگاه ها معطوف به تئودوراکیس شود این است که چگونه او توانسته آثار فاخر را برای سمفونی بسازد و در کنارش از زبان عامه مردم نیز بهره گیرد.

وی با اشاره به شباهت های میان موسیقی و فرهنگ یونانی و ایرانی گفت: موسیقی مرز ندارد زیرا در موسیقی لهجه مطرح است و همین لهجه است که موجب می شود یک اثر موسیقایی از فرهنگ های دیگر تاثیر بپذیرد و تاثیر بگذارد. به نظر من در بحث موسیقی تلفیقی، مقوله تلفیق دروجود آهنگساز اتفاق می افتد و نوع برخورد او با سازها و یا فرهنگ های متنوع موجب شکل گیری جنبه هایی از موسیقی تلفیقی در آثارش می شود. البته یک آهنگساز برای پیوند دو جنس موسیقی می تواند در ساز بندی و یا استفاده از نوازنده هایی از فرهنگ مختلف به نوعی از موسیقی تلفیقی که مدنظرش است دست یابد.

موسیقی آوانگارد به هیچ وجه صمیمی نیست

نادر مشایخی آهنگساز و رهبر ارکستر نیز با اشاره فعالیت های چند گانه تئودوراکیس در حوزه های فرهنگی هنری بیان کرد: به نظر من وقتی موزیسین هایی که در چند حوزه، فعالیت شان را متمرکز می کنند مانند شمشیر دو لبه می مانند، که این برخوردشان ممکن است به خودشان نیز آسیب بزند. برای من به هیچ وجه جنبه اجتماعی یک آهنگساز اهمیت پیدا نمی کند  بلکه برای من جنبه شخصی او اهمیت دارد.

وی افزود: به نظر من موسیقی که قصد دارد خودش را به عنوان هنر سیاسی مطرح کند نقصی دارد. ضمن اینکه من استفاده از مارش های نظامی و صدای رژه در موسیقی را به هیچ وجه نمی پسندم و چنین برخوردی را با موسیقی برای تهییج مردم ناشی از نوعی همبستگی نمی دانم و آن را به صورت نوعی اجبار برای انجام کاری تلقی می کنم. به نظر من وقتی به موسیقی بخواهیم جنبه سیاسی یا اجتماعی ببخشیم موسیقی ارزشش را از دست می دهد. ما باید با موسیقی بتوانیم نوع مشاهده را تغییر دهیم نه این که بخواهیم دیدگاهی را به مخاطب القاء کنیم. القاء کردن موضوعی وظیفه رسانه است نه موسیقی.

مشایخی با اشاره به جریان های سیاسی دهه ۶۰ میلادی گفت: در این دهه بیشتر جوانان در کافه ها جمع می شدند و خیلی فعال بودند و نیاز به این داشتند که عواملی میان آن ها صمیمیت ایجاد کند و اتفاقا موسیقی آوانگارد چنین قابلیتی دارد و می خواهد مرزها را بشکند و  چیز جدیدی به وجود آورد. از این نظر موسیقی آوانگارد به هیچ وجه صمیمی نیست. به نظر من در چنین شرایطی تئودوراکیس تلاش کرد با موسیقی حس صمیمیت بوجود آورد و در این امر هم موفق بود، برای همین توانست میان نسل های مختلف جای خودش را باز کند. البته من معتقدم بهترین نوع موسیقی سیاسی در تاریخ موسیقی، سمفونی پنج بتهوون است.

برچسب ها: موسیقی ، موسیقیدان
ارسال به دوستان