فنی زاده درباره عروسک گردانی کلاه قرمزی و علاقه اش به این عروسک یادآور شد: کلاه قرمزی پسر بزرگ من است و فرزندان من از او کوچک تر هستند. این را هم باید به دوستدارانش بگویم که او حالش بسیار خوب است.

دنیا فنی زاده عروسک گردان کلاه قرمزی صبح امروز از بیماری سرطان خود که ۱۰ سالی می‌شود که با آن درگیر است، سخن گفت.

به گزارش مهر، دنیا فنی زاده عروسک گردان «کلاه قرمزی» صبح امروز سوم مهر ماه روی خط برنامه «حالا خورشید» آمد و رضا رشیدپور مجری برنامه با اشاره به بیماری سرطان وی که درگیر آن است، در ابتدای سال تحصیلی جدید و خاطرات دوران کودکی از کلاه قرمزی به عنوان عروسک محبوب کودکی یاد کرد.

فنی زاده در این ارتباط تلفنی که با او برقرار شد درباره بیماری سرطان خود بیان کرد: من اکنون ۱۰ سال است که درگیر این بیماری هستم و حدود ۲ تا ۳ سال است که وضعیتم سخت تر شده و دست راستم لمس شده و درگیر شیمی درمانی هستم. سال گذشته هم توانستم با دست چپم عروسک گردانی کنم چون تا جایی که بتوانم عروسکم را به کسی نمی دهم.

وی با اشاره به اینکه اکنون درگیر درمان است در پاسخ به این پرسش که چقدر عروسک گردانی روی بیماری وی تاثیر داشته است، گفت: بسیاری از عروسک گردان ها از من می پرسند که آیا عروسک گردانی باعث این بیماری شده است یا خیر ولی اصلا اینگونه نیست و هیچ ارتباط علمی هم بین این دو وجود ندارد.

فنی زاده همچنین درباره عروسک گردانی کلاه قرمزی و علاقه اش به این عروسک یادآور شد: کلاه قرمزی پسر بزرگ من است و فرزندان من از او کوچک تر هستند. این را هم باید به دوستدارانش بگویم که او حالش بسیار خوب است.

عروسک گران کلاه قرمزی درباره اولین مجموعه برنامه این عروسک و همچنین در پاسخ به بازه زمانی که این عروسک همچنان بتواند ستاره بماند، عنوان کرد: «کلاه قرمزی و صندوق پست» در سال ۱۳۷۰ تولید شد و فکر می کنم اینکه عروسکی همچنان ستاره بماند به تلاش ما مربوط می شود و ما نیاز داریم مطالعات زیادی داشته باشیم. مردم دوست دارند مسایل را به روز بشنوند به همین دلیل هم هست که برای هر مجموعه برنامه در این سال ها حدود دو ماه و تقریبا روزی ۱۰ ساعت تمرین می کنیم تا بتوانیم هر سال برنامه ای به روز داشته باشیم.

وی در پایان درباره علاقه اش به کلاه قرمزی توضیح داد: فکر می کنم عروسک گردان هایی که مثل من عروسکشان را دوست داشته باشند وجود دارند اما دوری از کلاه قرمزی واقعا مرا ناراحت می کند و حتی لحظه ای که مرا از کلاه قرمزی جدا کنند حالم آنقدر بد می شود که باید مرا با برانکارد ببرند. می دانم که آقای طهماسب و جبلی هم بسیار دوستش دارند ولی آنها می توانند خود را کنترل کنند درحالیکه من نمی توانم.