۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۹:۰۳
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۰۰۷۴۸
تاریخ انتشار: ۰۷:۰۵ - ۰۱-۰۸-۱۳۹۵
کد ۵۰۰۷۴۸
انتشار: ۰۷:۰۵ - ۰۱-۰۸-۱۳۹۵

ضرورت برنامه‌ريزي براي پيشگيري از اختلالات رواني

روزنامه آفرینش نوشت:

هفته‌ي آخر مهر ماه كه آن را پشت سر گذاشتيم با عنوان هفته‌ي «سلامت روان» نامگذاري شده بود. مانند هر سال، در اين ايام از سوي سازمان‎ها و نهادهاي مختلف، برنامه‌هايي در جهت برجسته كردن اهميت بهداشت و سلامت روان تدارك ديده شد. در اين روزها، بعضاً با بيلبوردها و بنرهايي در سطح شهر مواجه بوديم كه هر يك از جهتي، به مسأله‎ي بهداشت روان پرداخته بودند. اما در كنار اين يك هفته كه هر ساله مقوله‌‎ي سلامت روان را به جامعه گوشزد مي‌كند، اين موضوع چه قدر در بخش‎هاي مختلف جامعه‎ي ما مورد توجه جدي قرار مي‌گيرد؟ به‌ويژه با توجه به آماري كه همه‌ساله درخصوص ناهنجاري‌ها و مشكلات روان در جامعه‌ي ما ارائه مي‌شود، اين مسأله اهميتي دوچندان مي‌يابد.

يكي از بحث‌هاي مهم در اين ارتباط، فضاي فكري - فرهنگي حاكم بر جامعه‌ي ما در مواجهه با اين بيماريها و اختلالات است كه موجب مي‌شود بيماران روان و خانواده‌هاي آنها، به صورت پنهان و نه‌چندان آشكار، در بيمارستان‎ها و كلينيك‎هاي مختلف مربوط به روان، درگير درمان و معالجه باشند، بي‌آن كه ميلي به درميان گذاشتن مشكل خود يا بيمار خود با ديگران داشته باشند.

در اين ميان، مسأله‌ي سير درمان و مشكلات بيماران و مراجعان در اين زمينه هم مانند حقيقت بيماري‌شان، غالبا در پرده و پنهان باقي مي‌ماند تا اين افراد، كه بنا به آمار، ميزان قابل توجهي از افراد جامعه را تشكيل مي‌دهند، به تنهايي مشغول كشيدنِ «بار بيماري و مشكلات مربوط به آن» بر دوش خود باشند. اگرچه وضعيت بيمارستان‎هاي رواني به‎خصوص بيمارستان‎هاي بخش دولتي و كمبودها و نارسايي‌هاي مختلفي كه در آن‎ها وجود دارد، مشكلات بيمه‌اي بيماران رواني و... مواردي هستند كه به صورت جدي نيازمند رسيدگي مي‌باشند، اما در حال حاضر شايد مهم‎ترين موضوعي كه كشور ما در بحث سلامت روان به آن نياز دارد، مبحث پيشگيري است.

با توجه به اين‎كه امروزه، با پيچيده‌تر شدن شكل زندگي و شيوع و افزايش استرس‌هاي مختلف در سطوح سني متفاوت، پايين آمدن آستانه‌ي تحمل اجتماعي به دلايل متعدد و از جمله فشارهاي اقتصادي، بروز خشونت‌هاي مختلف اجتماعي كه از تبعات پايين آمدن آستانه‎ي تحمل اجتماعي است و... جامعه‌ي ما با خطر ابتلا به اختلالات روان بيش از گذشته روبروست، جامعه‌ي روان‌درمانگران، مسئولان و تصميم‌گيرندگان مرتبط با اين حوزه، چه برنامه‌اي براي مبارزه با شيوع اختلالات رواني در بين افراد دارند؟ درواقع، چه قدر پيش از آن كه مجبور شويم براي حل و درمان اختلالات روان در جامعه هزينه كنيم، به پيشگيري از بروز آن‎ها اهميت مي‌دهيم؟ چرا كه اگر در يك كفه‌ي سلامت اشخاص در جامعه، سلامت جسم قرار دارد، در كفه‌ي ديگر آن، سلامت روان جاي مي‌گيرد كه بي‌توجهي به آن چه بسا مي‌تواند سلامت جسم را نيز به شدت تحت تاثير خود قرار دهد.

براي كاستن از آمار افسردگي، خودكشي‌هاي ناشي از اختلال روان، استرس و آنچه سلامت روان را در افراد، در معرض خطر قرار مي‌دهد، نيازمند آنيم كه شادابي و سلامت روان جامعه را از طرق مختلف به بالاترين و ايمن‌ترين سطح ممكن برسانيم. آيا اين مسأله در سازمان‎هاي مختلف ما جايگاهي دارد؟ و يا چيزي است كه در برنامه‌ريزي‌ها، كمترين توجه به آن مي‌شود؟ پاسخي كه به اين سوال مي‌دهيم، مي‌تواند آمار كم يا زياد مبتلايان به اختلالات رواني را در آينده‌ي جامعه‌ي ما تا حد زيادي مشخص كند...
ارسال به دوستان