۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۱۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۲۴۰۱۲
تاریخ انتشار: ۰۹:۲۱ - ۲۷-۱۱-۱۳۹۵
کد ۵۲۴۰۱۲
انتشار: ۰۹:۲۱ - ۲۷-۱۱-۱۳۹۵

ویژگی های شهروند عقلانی

جست و جوی همخوانی ظاهر و باطن امور نیز از لوازم عقل ورزی است. حرفی که از طرفداران مکتب انتقادی زدیم، حرف خوبی است اما نباید انحصاری باشد.
سه شنبه ۲۶ بهمن طی مراسمی در دانشگاه خوارزمی ضمن تجلیلِ اندیشه های دکتر خسرو باقری، استاد برجسته تعلیم و تربیت کشور، تعدادی از صاحب نظران به نقد آرا و دیدگاه های ایشان پرداختند. به همین مناسبت، چکیده ای از گفتار دکتر باقری با موضوع "تربیت شهروند عقلانی، چگونه؟" تقدیم می گردد:

به گزارش عصر ایران به نقل از کانال تلگرامی کافه خرد، برای شهروند عقلانی ویژگی هایی می توان برشمرد. از جمله:

 بررسی انسجام مجموعه اعضای یک اندیشه

 آدم باید وقتی با کسی صحبت می کند، اجازه دهد حرف شخص به آخر برسد. آیا شما با خواندن یک فصل کتاب می توانید آن را ارزیابی کنید؟ ما زود قضاوت می کنیم. عنوان را می بینیم، نظر می دهیم. هنوز جمله فرد تمام نشده نظر می دهیم! اجازه نمی دهیم به آخر برسد بعد کل را ببینیم. آدم های عجول نمی توانند کل نگر باشند. آدم عاقل، کل نگر است بنابراین صبور می شود. باید صبر کرد تا سخن به انتها برسد، کتاب را تا آخر باید خواند و بعد شروع به سنجش کرد و گرنه سنجش ها خراب از آب در می آید. این قاعده است.
 
کاویدن مفروضات یک سخن

یعنی سخن را با مفروضاتش بسنجد. این صحبتی که فرد کرد چه پیش فرضی دارد؟ این بخشِ مهم و مشکلی از عقل ورزی است.

بررسی همخوانی ظاهر و باطن امور

جست و جوی همخوانی ظاهر و باطن امور نیز از لوازم عقل ورزی است. حرفی که از طرفداران مکتب انتقادی زدیم، حرف خوبی است اما نباید انحصاری باشد. درون و بیرون را باید سنجید و بررسی کرد.

 انسجام اندیشه و عمل

  آدم اگر بخواهد عقلانیت خودش را بفهمد باید ببیند حرف و عملش چقدر همگنی دارند. اگر حرف های خوب بزند و کارهای ناخوب بکند، این آدم عاقل نیست. عقل هم البته به یکباره حاصل نمی شود و به تدریج به دست می آید. شعار عقل این است که باید به سوی همگنی حرکت کرد. شخصیت انسان محل تعارضات است. این تعارضات خوبند منتها باید به سمت وحدت بروند. اگر به سمت انشقاق بروند آخرش اسکیزوفرنی است. جنون! جنون یعنی انشقاق شخصیت. در قرآن آیه جالبی هست: " أتأمرون الناس بالبر و تنسون انفسکم " و آخرش می گوید: "افلا تعقلون؟" چرا این را می پرسد؟ چرا حرفهای خوب به دیگران می زنید و بعد خودتان می روید آن کار دیگر می کنید؟ بعد می گوید نمی خواهید عقلتان را به کار بگیرید؟ ترازو را گم کردید. چرا به کار نمی گیرید؟ عقل را باید به کار گرفت. فاصله حرف و عمل، گسیختگی است. عقل انسجام می خواهد.

پی جویی همبستگی اجتماعی

 انسجام و همبستگی اجتماعی یکی دیگر از شعارهای عقل است، در سطح اجتماعی. همبستگی اجتماعی یکی از انسجام های بزرگ است. شهروند باید متعهد باشد. یکی از حداقل های شهروندی انسجام و همبستگی اجتماعی است. ما باید همبستگی را در اولویت قرار دهیم. ما در این مورد خیلی ضعیف هستیم. عقل اجتماعی ما ضعیف و کودک است. برای همین است که درکی از منافع ملی در این جامعه نداریم. احزاب و جناح ها را ببینید چگونه همدیگر را پاره می کنند؟ مگر شما مخرج مشترک ندارید؟ مخرج مشترک شما چیست؟ ما درجات همبستگی داریم. دشمن خود را این طور نمی کشند که برادر و خواهرشان را. این جای تأمل ندارد؟ همبستگی درجات دارد. در خانواده بیشتر است، در همسایه کمتر می شود اما این  همبستگی باید تا آخر وجود داشته باشد. 

با محله، شهر، کشور و دنیا. چرا نداشتنِ همبستگی بی عقلی است؟ مثل این است که شما در کشتی بنشینید و بگویید گوشه ای از آن که سوراخ میشود از ما بسیار فاصله دارد! خوب دنیای به این بزرگی هم همین طور است. برخی فکر می کنند در دنیای به این بزرگی اگر در گوشه ای ترور و ویرانی باشد، به آنها صدمه ای نخواهد خورد.

ارسال به دوستان