۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۵۰
فیلم بیشتر »»
کد ۵۴۲۹۹۱
انتشار: ۱۰:۵۵ - ۱۸-۰۳-۱۳۹۶

6 واقعیت تاریخی که در مورد آن‌ها به ما دروغ گفته اند

«وَنسان وَن گوگ»، که یکی از تاثیرگذارترین نقاشان قرن نوزدهم به شمار می رود و تقریبا همه آثارش در سبک پُست امپرسیونیسم هستند، در اواخر عمر به شدت از بیماری روانی و فشار روحی رنج می‌ برد. پیرو همین مساله، وی در دسامبر ۱۸۸۸ گوش چپ خود را با تیغ سلمانی برید.
روزیاتو -  موارد متعددی از اسناد و مکتوبات تاریخی مورد سوءظن محققان و باستان شناسان قرار دارند و این افراد در تلاش مستمر برای کشف واقعیت های پنهان در پشت آن ها هستند. از جمله می توان به ون گوگ و بریدن گوشش به دست خودش اشاره کرد که فرضیه های گوناگونی در رابطه با آن وجود دارد.

برخی شواهد تاریخی بر این ادعا هستند که هنرمند یاد شده به دلیل نداشتن استطاعت مالی، برای اثبات عشق خود به معشوقه اش – راشل – گوش خود را بریده و آن را به عنوان یک هدیه گران بها برای وی ارسال کرده است. برخی نیز این کار را ناشی از جنون و نداشتن تعادل روحی این هنرمند که در سال های آخر زندگی به آن دچار بوده، نسبت می دهند. اما جدیدا کشف شده که ون گوگ، پیرو مشاجره ای که با یکی از دوستانش داشته از روی ندامت به چنین کار دردناکی اقدام کرده است.

برای آگاهی از گوشه ای از ادعاهای جدید تاریخی در ادامه با ما همراه باشید.

۱- بینی مجسمه ابوالهول بزرگ و ناپلئون

«ابوالهول»، تندیسی از جنس سنگ آهک است که در کرانه شرقی رود نیل، در جیزه ی مصر واقع شده است. بزرگ ترین سازه سنگی ساخته شده توسط انسان با طول حدود ۷۳٫۵ متر، همانند یک ابوالهول افسانه‌ ای شکل شیر با بدن انسان را دارد.

یکی از دلایل شهرت ابوالهول، نبودن بینی آن است؛ بر اساس افسانه ها، گفته می شد که ارتش ناپلئون این عضو صورت تندیس یاد شده را در طول جنگ با ترک ها در سال ۱۷۹۸ میلادی از بین برده اند. اما با استناد به یادداشت های جهانگرد دانمارکی موسوم به «فردریک نوردن» که در سال ۱۷۳۷ میلادی نوشته، وی ابوالهول را بدون بینی توصیف کرده است. به این مفهوم که داستان ارتش ناپلئون که تاکنون مطرح بوده، صحت ندارد.
 


۲- ون گوگ و ماجرای بریدن گوشش

«وَنسان وَن گوگ»، که یکی از تاثیرگذارترین نقاشان قرن نوزدهم به شمار می رود و تقریبا همه آثارش در سبک پُست امپرسیونیسم هستند، در اواخر عمر به شدت از بیماری روانی و فشار روحی رنج می‌ برد. پیرو همین مساله، وی در دسامبر ۱۸۸۸ گوش چپ خود را با تیغ سلمانی برید. تاکنون گفته می شد وی گوش خود را بریده تا به عنوان هدیه ای گرانبها آن را برای معشوقه اش، راشل، ارسال کند.

اما واقعیت این است که این واقعه پس از مشاجره ای که با دوستش «پاول گائوگین» داشته، روی داده است و وی به دنبال پشیمانی از این امر یا به ادعای برخی محققان، در اثر جنون، گوش خود را با تیغ بریده است.
 


کلاه شاخ دار وایکینگ ها

تاکنون همیشه وایکینگ ها را با کلاه شاخ دار به تصویر کشیده و به ما نمایش داده اند. اما واقعیت این است که تاکنون هیچ مدرک مستدل باستان شناسی در مورد شکل واقعی کلاه خود این سربازان وجود ندارد. چنین کلاهی فقط روی مقبره های وایکینگ ها ترسیم شده و دانشمندان بر این باور هستند که از این شکل کلاه فقط در مراسم ها و تشریفات مذهبی استفاده می شده، نه در میادین جنگ.

همچنین باید اشاره کنیم که کلاه های شاخ دار از عصر برنز مورد استفاده انسان قرار می گرفته اند که خیلی سال پیش از شکل گیری وایکینگ ها بوده است.
 


استون هنج

استون هنج یکی از بزرگ ترین شگفتی ها جهان محسوب می شود که پیشینه آن به دوران نوسنگی و حدود ۳ هزار سال پیش از میلاد بر می گردد. تاکنون مردم بر این باور بودند که شکل آن از زمان ساخت تاکنون تغییری نکرده اما اخیرا فرضیه های جدیدی در رابطه با این اثر منتشر می شود و اعلام می دارند که ساختار این یادمان با فرم اصلی آن متفاوت است.

بر اساس اسناد تاریخی مشخص شده که در سال ۱۹۰۱ میلادی، فردی به نام «ویلیام گولند»، مراحل ترمیم و نوسازی این سازه سنگی را آغاز نموده و مقایسه تصاویر جدید استون هنج با عکس های تاریخی آن ثابت می کند که این یادمان دستخوش تغییرات بسیاری شده است.

بد نیست بدانید که حرکت دادن سنگ‌ های غول پیکر به محل استقرارشان، یک کار بسیار عظیم بود. یک مطالعه نشان می‌ دهد که یکهزار نفر در مدت ۳ هفته قادر بودند فقط یک قطعه را به استون هنج حمل کنند. حتی با استفاده از چنین نیروی کار عظیمی، ساخت قسمت مرکزی بنا بیش از ده سال طول می‌ کشید.
 


کشف آمریکا

به همه ما در مدرسه آموخته اند که کاشف قاره آمریکا فردی به نام «کریستف کلمب» بوده که نخستین بار در سال ۱۴۹۲ این قاره پهناور را کشف کرده است. اما واقعیت این است که نخستین اروپایی هایی که به دنیای جدید سفر کرده بودند، وایکینگ ها بودند که در قرن ۱۰ میلادی به این سرزمین رفته و نخستین ارتباط های ژنتیکی را نیز در آن جا شکل دادند.
 


اشعار اسیان

شاعر اسکاتلندی موسوم به «جیمز مک فرسون» برای ترجمه اشعار شاعر و قهرمان قرن سوم میلادی موسوم به اسیان از زبان «گی لیک» (بومی اسکاتلند) به انگلیسی شناخته شده است. اما وقتی از وی خواسته شد تا نسخه خطی اشعاری که ادعا می کند را نمایش دهد، وی از این کار امتناع کرده و گریخت. هنوز هم دست نویس های ادعا شده، یافت نشده و ماجرای اشعار اسیان نیز راز واره باقی مانده است.
ارسال به دوستان