متولدین دهه شصت به شدت به دنبال گذشته و نوستالژیها خود هستند. اما متولدین دهه هفتاد نگاه به آینده دارد.
عصر ایران؛ مصطفی داننده- یکی از شرکت کنندگان مسابقه خنداننده شو اعلام کرد متولد سال ۷۴ است. این یعنی او در ۲۲ سالگی به یکی از برنامههای مهم تلویزیون یعنی خندوانه راه پیدا کرده است. حضور او در این صحنه باعث شده است هم نسلیهای او یعنی متولدین دهه ۷۰ بگویند: «پرچم دهه هفتادیها بالاست.»
چند سالی است میان متولدین دهه شصت و دهه هفتاد، رقابتی ایجاد شده است که کدام با استعدادتر و بهتر هستند. هر کدام سعی میکنند خود را نسل برتر معرفی کنند. این بحث به ویژه در دانشگاه و سربازی رواج دارد و البته بسیاری جدی است.
نگارنده این مطلب نیز متولد دهه شصت است اما باید اعتراف کرد متولدین دهه هفتاد واقعگراتر از هم نسالیها ما هستند. برخی از آنها به آرزوهای خود میرسند و این در حالی است که فاصله متولدین دهه شصت با آرزوهای خود درست مانند فاصله زمین تا خورشید بود و البته شاید همچنان باشد.
متولدین دهه شصت همیشه در حال جنگیدن برای به دست آوردن حداقلها بودهاند. این حداقلها از نشستن در سر نیکمت سه نفره مدرسه شروع و به یک صندلی در دانشگاه، رفتن به سربازی و به دست آوردن کار ختم میشد. واقعا برای هم نسلیها ما رفتن به دانشگاه یعنی تمام موفقیتهایی که یک جوان میتواند به دست آورد. نرفتن به دانشگاه نیز یعنی پایان دنیا.
برای دهه شصتیها به دست آوردن تمام اینها با یک رقابتی سخت همراه بوده است. رقابت برای رفتن به دانشگاه سراسری یا آزاد، رفتن به سربازی، رفتن به محل کار یا حتی راه پیدا کردن به تیم فوتبال محل یا مدرسه.
همه این جنگها باعث شده بود آرزوهای بزرگ بسیاری از متولدین دهه شصت مانند رفتن به تلویزیون به عنوان یک ستاره طنز تنها و تنها یک آرزو و یک حسرت بود. متولدین دهه هفتاد اما برای رسیدن به موفقیتهای خود سختیهای زیادی نکشیدهاند. آنها به واسطه وسعت شبکههای مجازی زودتر از هر زمانی وارد جامعه شدند. دهه هفتادیهای بدون هیچ استرسی میتوانند خواستههای خود را فریاد بزنند.
دهه شصتیها اما به دلیل جنگهایی که برای رسیدن به حداقلها داشتند، دیگر توان داد زدن نداشتند. یکی از استرسهای متولدین دهه شصت حرف زدن در جمع و بیان نظرات خود بود. آنها همیشه سرکوب شده بودند اما امروز متولدین دهه هفتاد و یا هشتاد در تلگرام و یا اینستاگرام حرفهای خود را میزنند و گاهی این حرفها شبیه پرخاش است.
دهه شصتیها حتی در بیان احساسات خود هم دچار مشکل هستند. آنها به راحتی احساسات خود را به روز نمیدهند. این احساسات حتی در مورد پدر و مادرها هم وجود داشت. متولدین دهه هفتاد و حتی هشتاد به راحتی احساسات خود را بروز میدهند و آنها را سرکوب نمیکنند.
متولدین دهه شصت به شدت به دنبال گذشته و نوستالژیها خود هستند. اما متولدین دهه هفتاد نگاه به آینده دارد.
آری متولدین دهه شصت روزگار سختی را سپری کردند. شاید متولدین دهه هفتاد ندانند صف ایستادن برای پست کردن دفترچه کنکور یعنی چه اما قطعا آنها واقع گرا هستند برخلاف ما که آرمانگرا بودیم.
حرفی از دهه 50 یعنی نسل سوخته نزدید.؟؟؟
نسلی که تا چشم باز کرد انقلاب بود وبعد جنگ بود وبمباران.
ما دهه پنجاهی ها از کدکی وجوانی هیچ نفهمیدیم...!!!
پاسخ ها
ماندانا
||
۱۱:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
حد اقل انفجار رشد جمعیت نداشتید تو دهه ی 50، خیلی هاتون هم توی زمان درستش تونستید کار مناسب پیدا کنید، اما خیل عظیمی از دهه ی 60 همچنان دنبال کار می گردند.
فرهاد
||
۱۲:۰۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
بله شما دهه 50 هی ها جنگ رو دیدید قبول اما استرس کنکور رو فقط دهه 60 ها درک میکنند وقت استخدام رسمی و غیر رسمی مال دهه 60 ها بود صف انتظار برای سربازی!!! فقط مال ما بود فکرشو کردید 9ماه بشنی خونه تا نوبت اعزامت بشه تازه اون زمان تو اون 9 ماه نمیتونستی جایی هم بری سر کار همه پایان خدمت میخواستن
البته منکر سختی دوران شما نیستم اما نسل سوختخ برای فقط شما نیست ما هم کم نسوختیم
شما بی امکانات بودید ما همش تو ترس و استرس و جنگ با هم سنامون برای گرفتن موقعیتها
ناشناس
||
۱۲:۲۲ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
کنکور زمان دهه 50 بسیار سنگین تر بود مخصوصا برای ما که شدیم موش آزمایشگاهی اولین سری نظام جدید
دهه 50 فقط سال 51 نیست متولدین 58 و 59 و .. هم هستند
ناشناس
||
۱۳:۵۰ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
متولدین 56 به بعد هم یه جورایی دهه شصتی به حساب میان
من دهه پنجاهی هستم. هیچ بهانه ای را قبول ندارم وبه موفقیت وتلاشم ادامه می دهم. گذشته تنها یک درصد افکار من است دیدگاه اصلی من اینده وتغییر است وهیچ تفاوتی با بیست سالگی خود ندارم تنا تفاوتم انرژی بیشتر .اموزش وکار...بیشتر است...وتا بالای صد سال برنامه ریزی دارم...زندگی را دوست دارم واز ان بسیار بسیار لذت می برم
پاسخ ها
دهه شصتی
||
۱۱:۵۱ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
احسنت بر شما، واقعا همینطور باید باشه. وقتی کسب علم و مهارت به فاصله سرانگشت آدم رسیده (اینترنت، یوتیوب...) واقعا قیاس بین دهه های مختلف یک بحث تاریخ مصرف گذشته س
مجید
||
۱۲:۰۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
سلام. کاملا موافقم. من متولد 52 و ورودی دانشگاه سراسری 70 هستم. در ترکیب موزوزنی از زندگی و درس، تحصیلاتم رو ادامه دادم و الان پابه پای دهه هفتاد و شصتی ها، در مقطع دکترای امیرکبیر -برق در حال رسیدن به خاتمه دوره هستم.
ناشناس
||
۱۲:۲۴ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
شما یا مرفه بی دردی یا دلت زیادی خوشه
گذشته عین طناب همیشه بر گردن آدمه-
من یک دهه شصتی هستم (البته متولد 57). همه عمر درس خواندم و الان دکترا دارم ولی متاسفانه هنوز نتونستم یک موقعیت شغلی مناسب با تحصیلم داشته باشم...
پاسخ ها
ناشناس
||
۱۲:۲۵ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
عزیزم سال 57 دهه پنجاه حساب میشه
با این قدرت ریاضی معلومه کار گیرت نمیاد!
خلیل رضوی
||
۱۲:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
با عرض پوزش. مشکل شما و امثال شما همین است. همه عمر درس خواندین!
بدون اینکه سری به بازار کار بزنید.
من هم متولد 54 هستم. اما از 7 سالگی هم درس خوندم و هم کار کردم. الان هم همه چیز دارم.
ناشناس
||
۱۳:۳۷ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
لازم به ذکره که اصطلاح دهه 60 را به متولدین اواخر دهه 50 و دهه 60 میگن.
ناشناس
||
۱۳:۳۹ - ۱۳۹۶/۰۴/۱۵
جناب آقای رضوی در تمام این سالها سری هم به بازار کار زده شد ولی جز خرده کاریهایی که آینده ایی نداشت، چیزی نصیب نشد.
آقا ما هم دهه شصتی هستیم و خداوکیلی داغ دلمون تازه شد با این مطلب ! دقیقن همینطوره.
برادر دهه هفتادی من انگار همه چیز خود به خود براش جور میشه و به خواسته هاش میرسه و خیلی راحت و شاد و سرحال ادامه میده ولی ما بیچاره ها چقدر برای هر موضوع کوچک و بزرگی عذاب کشیدیم و زور زدیم آخرش هم به 20 درصد آرزوهامون هم نرسیدیم !!!
باور کنید ما دهه شصتی ها سر موضوعاتی زجر روحی روانی کشیدیم که تعریف نکنیم بهتره چون فقط اسباب خنده دیگران رو مهیا کردیم !!!
زمان در گذر است و در هر مقطع از زمان محتوای آن را انسان با توجه اینکه چگونه فکر می کند چه راهی را انتخاب می کند و نگرش او به زندگی و واقعیتهای آن چیست و البته با توجه به امکانات و شرایط آن زمان ، می سازد متولد دهه پنجاه هستم
عصرایران خیلی بیش فعال شدی و پرانرژی، بنده خدا این دهه هفتادی ها که میفرمائی اکثرشیون نه در گذشته هستند نه در آینده بلکه در حالت سرخوشی مشغول خوشگذرانی و تفریح با پول پدر و مادرشان هستند و بدون هیچ شغل و انگیزه ، به آمار بالای فساد بین دهه هفتادیها دقت کن و کم حرفهای صد من یک غاز و مثلا امیدوار کننده بزن.
واقعا به دهه شصت باید نسل سوخته گفت.دهه پنجاییا مشکلات زیادی داشتند ولی برای کار و پیشرفت موقعیت بهتری داشتند. دهه هفتادیها هم علی رغم مشکلات اوضاعشان بد نیست،فراوانی امکانات، موقعیت خوب برای ادامه تحصیل،...
دهه شصتی ها واقعا هیچ کدام از همین موقعیت ها را نداشتند،جنگ تمام عیار برای ورود به دانشگاه،کسادی کسب و کار، عشق های سوخته و پنهانی،و....
بی شک نسل ما یعنی دهه 60 قانع و فقط با آرزوها و رویاهامون زندگی کردیم و فقط و فقط کمبودها رو تو زدنگیمون از نزدیک لمس کردیم
نسلی که کلی دکتر و مهندس و غیره با نبود امکانات کافی و مکفی و صندلی های کم دانشگاه و اختلاف های زیاد روزگار گذروند ...
نسل مرده و نسلی که زندگی برایش بی اهمیت شد ...
دهه ی 70 و 80 که هیچ حتی دهه ی 50 هم نمیتونن ما رو درک کنن ...
عزیز من اصلا با این بحث رقابتی کار ندارم ولی شما از نوع موشیقی و خیلی رفتارهای دیگه میتونین حدس بزنین که چه خبر هستش.متاسفانه الان خیلی جوانها حاضری خور شدن خیلی علاقه ایی به فکر کردن ندارن دوست دارن هلو برو تو گلو باشه همه چی
من دهه پنجاهی ام.برای ماهم کنکور و دانشگاه همه چیز بود بعدا فهمیدیم که چه کلاه گشادی سرمون رفته. معلمایی داشتیم که مرتب بهمون سرکوفت میزدن که جرا درس نمیخونید. ایینجوری نمیتونید برید دانشگاه.یه معلمی داشتیم میگفت 5 سال درس بخونید 50 سال راحت باشید.
سلام من هم متولد ۶۳ هستم و دانشجوی دکتری جامعه شناسی و البته یک جنوب شهری، کاملا متن مقاله را تایید می کنم...البته فرقم با بقیه هم نسلی ها کار کردن از نوجوانی بود، تراشکاری، مغازه لوازم خانگی، آژانس و... تا لیسانسم تموم شد..و شرایط کم کم بهتر شد...
متاسفانه هم نسلی های من و البته نسل بعدی ما بیشتر از نگاه به دست خود به دست و اراده دیگران توجه می کنند...
اگر دقت کرده باشین تقریبا همه کامنتها رو دهه شصتیها گذاشتن. یه تفاوت دیگه بین ما شصتیها و هفتادیها. ماها فکر میکنیم قراره دنیا رو و سیاست رو نجات بدیم. حتی خیلیها مون چه از سر بیکاری چه از روی تفریح خوندن خبرهای سیاسی یه بخش از زندگیمون شده. اما دهه هفتادیها اصولا براشون مهم نیست کی سر کاره یا کی میاد و کی میره چون میدونن چطور حق خودشون رو فریاد بزنن و بگیرن.
شاید ماها چون اون هشت سال طلایی که به دست دولت بهار با اون همه درآمد نفتی نابود شد رو نمیتونیم فراموش کنیم. هشت سالی که اوج تقاضای کار دهه شصتیها بود و بقیه ماجرا.
نویسنده این مطلب باید دهه هفتادی باشد که اینگونه به تخریب نسل سوخته دهه ۶۰ پرداخته است. دهه ۷۰ همچین واقع گرا هم نیست. دهه شصت جمعیت زیاد شده و بنابراین تخصیص منابع برای این دهه زیاد می شود بعد نوبت به دهه ۷۰ که می رسد منبع اینقدر زیاد هست که نه تنها کم می آید بلکه زیاد هم می آید.
تقسیم بندی آدمها بر اساس دهه تولد خیلی منطقی نیست. مثلا یه متولد 61 به یه 59ی نزدیکتره یا 69ی؟ من یه 58 هستم. نیمکت مدرسه مون هم همیشه 3 نفره بود. متولدین سالهای 42-49 جنگ تحمیلی رو به معنی واقعی کلمه درک کردن ولی متولدین 64 به بعد اصلا نمیدونن جنگ چیه؟
نسلی که تا چشم باز کرد انقلاب بود وبعد جنگ بود وبمباران.
ما دهه پنجاهی ها از کدکی وجوانی هیچ نفهمیدیم...!!!
البته منکر سختی دوران شما نیستم اما نسل سوختخ برای فقط شما نیست ما هم کم نسوختیم
شما بی امکانات بودید ما همش تو ترس و استرس و جنگ با هم سنامون برای گرفتن موقعیتها
دهه 50 فقط سال 51 نیست متولدین 58 و 59 و .. هم هستند
گذشته عین طناب همیشه بر گردن آدمه-
با این قدرت ریاضی معلومه کار گیرت نمیاد!
بدون اینکه سری به بازار کار بزنید.
من هم متولد 54 هستم. اما از 7 سالگی هم درس خوندم و هم کار کردم. الان هم همه چیز دارم.
برادر دهه هفتادی من انگار همه چیز خود به خود براش جور میشه و به خواسته هاش میرسه و خیلی راحت و شاد و سرحال ادامه میده ولی ما بیچاره ها چقدر برای هر موضوع کوچک و بزرگی عذاب کشیدیم و زور زدیم آخرش هم به 20 درصد آرزوهامون هم نرسیدیم !!!
باور کنید ما دهه شصتی ها سر موضوعاتی زجر روحی روانی کشیدیم که تعریف نکنیم بهتره چون فقط اسباب خنده دیگران رو مهیا کردیم !!!
پدرمون در اومد به خدا.
دهه شصتی ها واقعا هیچ کدام از همین موقعیت ها را نداشتند،جنگ تمام عیار برای ورود به دانشگاه،کسادی کسب و کار، عشق های سوخته و پنهانی،و....
نسلی که کلی دکتر و مهندس و غیره با نبود امکانات کافی و مکفی و صندلی های کم دانشگاه و اختلاف های زیاد روزگار گذروند ...
نسل مرده و نسلی که زندگی برایش بی اهمیت شد ...
دهه ی 70 و 80 که هیچ حتی دهه ی 50 هم نمیتونن ما رو درک کنن ...
متاسفانه هم نسلی های من و البته نسل بعدی ما بیشتر از نگاه به دست خود به دست و اراده دیگران توجه می کنند...
شاید ماها چون اون هشت سال طلایی که به دست دولت بهار با اون همه درآمد نفتی نابود شد رو نمیتونیم فراموش کنیم. هشت سالی که اوج تقاضای کار دهه شصتیها بود و بقیه ماجرا.