۰۷ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۵۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۵۸۹۱۱۱
تاریخ انتشار: ۱۱:۴۶ - ۰۸-۱۱-۱۳۹۶
کد ۵۸۹۱۱۱
انتشار: ۱۱:۴۶ - ۰۸-۱۱-۱۳۹۶

چند می گیری کارشناس فوتبال تلویزیون بشی؟

کارشناسان فوتبال که به تلویزیون می آیند «کنتراتی» هستند و با رفیق بازی می آیند ... این حرف ها را بارها شنیده ایم اما تا چه اندازه حقیقت دارد؟

عصرایران؛ احسان محمدی- کارشناسان فوتبال که به تلویزیون می آیند «کنتراتی» هستند و با رفیق بازی می آیند. مجری های برنامه های فوتبالی دلال هستند و از بعضی ها پول می گیرند که بیاید و کارشناسی کنند... این حرف ها را بارها شنیده ایم اما تا چه اندازه حقیقت دارد؟

سال ها پیش روال بر این بود که به محض شروع یک مسابقه فوتبال، گزارشگر آن را گزارش می کرد و در پایان آن با «بینندگان عزیز» خداحافظی می کرد و پرونده یک بازی بسته می شد، اما چند سالی است که پای «کارشناسان فوتبال» به تلویزیون باز شده و در پیش و هنگام و پایان هر بازی نظرات کارشناسی خود را بیان می دارند. اما تا چه اندازه آنها «کارشناس» هستند؟ یعنی کسی که «کار» را می شناسد؟ تفاوت آنها با یک بیننده عادی تلویزیون تا چه اندازه است؟

بازی بارسلونا در نیمه اول به پایان رسیده، بارسا روی سانتر ژوردی آلبا از جناح چپ و ضربه سر لیونل مسی به گل رسیده و دو تیم به رختکن رفته اند، رضا جاودانی مجری برنامه از آقای (...) که به عنوان «کارشناس» برای این بازی دعوت شده است می خواهد تا نظر کارشناسی اش را ابراز کند، آقای کارشناس می گوید:«بارسلونا با اندوخته یک گل به رختکن رفت، آلبا نفوذ خوبی داشت و توپ را روی دروازه سانتر کرد که لیونل مسی موفق شد با یک ضربه سر خوب گل برتری را برساند!» همین و بس!

هر کس که از اندک بینایی و خردک شعوری برخوردار بود می توانست همین حرف ها را بزند، در واقع کارشناس محترم به جای کارشناسی به تکرار حرف های گزارشگر بازی می پردازد. این امر به یک رویه در تلویزیون تبدیل شده است، کسی هم گله ای ندارد، کارشناس راضی از اینکه فرصتی برای دیده شدن پیدا کرده است، مجری راضی از این که به برنامه اش "بار فنی"!! بخشیده است، می ماند همان بینندگان عزیز! که رضایت و نارضایتی شان خیلی وقت است برای اهالی تلویزیون اهمیتی ندارد.

پیمان یوسفی در برنامه فوتبال برتر از آقای کارشناس می خواهد نظرش را در مورد بازی استقلال بگوید، آقای کارشناس خیلی جدی می گوید:« استقلال مشکلاتی دارد، من دلیل نشستن (...) روی نیمکت را نمی دانم، شاید مصدوم باشد، شاید هم کادر فنی تشخیص داده است که بازی نکند، اما آنها نیاز به زمان دارند و در ادامه اگر تلاش کنند موفق می شوند»!

چند می گیری کارشناس فوتبال تلویزیون بشی؟

کلاهتان را قاضی کنید این حرف ها را هر طفل نی سواری نمی تواند بگوید؟ چه نیازی به آقای «کارشناس» است؟! بسیاری از کارشناسان حتی به خود زحمت نمی دهند قبل از کارشناسی یک بازی، یک جلسه سر تمرینات حاضر شوند یا دو بازی قبلی تیم را ببینید، عده ای هم اطلاعات فوتبال خارجی شان از بچه های دبیرستانی پائین تر است اما با اعتماد به نفسی در حد جام جهانی! به عنوان «کارشناس» فوتبال به تلویزیون می آیند، چند سال پیش یکی از همین حضرات هنگام تحلیل بازی تیم ملی امارات عمر عبدالرحمان ستاره این تیم که از کفر ابلیس مشهورتر است را نمی شناخت و می گفت: هافبک موفرفری امارات!

برخی در توجیه این گونه سخن گفتن کارشناسان فوتبال توجیه می کنند که آنها برای مخاطب «عام» حرف می زنند و لزومی ندارد تخصصی حرف بزنند، اما پرسش اینجاست که چند درصد از بینندگان یک مسابقه فوتبال به ویژه در ساعات پایانی شب، عام هستند؟ آیا مخاطبین «خاص» فوتبال حق ندارند حرف های تازه تری بشنوند؟ تکرار حرف های گزارشگر و جملات کلیشه ای و نخ نما کاری است که از هر کسی بر می آید، مجری برنامه اگر دستش را از پنجره استودیو به بیرون دراز کند و یقه اولین نفری که از آن حوالی می گذرد را بگیرد و روی صندلی بنشاند نیز همین حرف ها را خواهد زد و چه بسا با ادبیات بهتر و به روز تر! دیگر چه لزومی به حضور آقای کارشناس و بازیکن اسبق تیم ملی و مدیرعامل خیلی محترم فلان باشگاه ته جدولی است؟

در پاره ای موارد فوتبالیست های قدیمی به عنوان کارشناس دعوت می شوند، آنها ممکن است در زمان بازیگری فوتبالیست های درخشان یا نیمه درخشانی بوده باشند اما آیا لزوماً کارشناس های برجسته ای هستند که حرفی برای زدن داشته باشند؟

شگفت آور است که چطور آنها حتی نمی توانند هنگام کارشناسی یک بازی، نمونه ای از تجربه های شخصی، توصیه های ویژه مربیان در رختکن یا حتی خاطره مرتبط به بازی را بگویند. تهیه کنندگان و کارگردان ها خیلی اوقات از این چهره ها به عنوان زینت المجالس استفاده می کنند اما گناه بیننده چیست؟

بیشتر اهالی فوتبال اهل نوشتن و تحلیل کردن نیستند. گواه آنکه علیرغم حضور بیش از 5000 فوتبالیست و مربی و داور و ... در سی و چند سال سال اخیر فوتبال ایران، هیچ کتاب یا حتی دفترخاطراتی از آنها منتشر نشده است. کمتر فوتبالیستی در روزنامه ها یا مجلات ورزشی ستون می نویسد و تحلیل می کند، مگر آنکه خبرنگاری گفتگوی آنها را مکتوب کند و با اسم و عکس شان منتشر کند یعنی یادداشت اختصاصی آقای فوتبالیست است. حتی مربیانی که به برنامه های تلویزیونی دعوت می شوند یا برای مجلات چیزکی می نویسند آنقدر ابتدایی، رقیق و کم محتوا اطلاعات می دهند که بیننده را قانع نمی کند تا به انتها ببیند یا بخواند. این خلا به دیگران اجازه می دهد جسورتر حرف شان را بزنند و نقد کنند و البته فحشش اش را بخورند!

چیزی تا آغاز جام جهانی 2018 روسیه نمانده است. دوباره در تاکسی و مترو و دبستان و دبیرستان همه در مورد جام جهانی و تیم کارلوس کی روش حرف خواهند زد. در مورد تعویض های مربیان، اشتباهات داوری، گل های باشکوه، جنگندگی بازیکنان و .... از همین حالا خودتان را برای نظرات شاذ و شگفت انگیز آماده کنید وقتی کسی به محض پیدا کردن یک جفت «گوش ملی» به تجزیه و تحلیل بازی ها خواهد پرداخت و نظراتش را مثل اولی کان در شبکه ZDF یا گری لینه کر و ... با قوت و قدرت بیان خواهد کرد! 

ارسال به دوستان