گاف بزرگ تر این برنامه این بود که در فصلی دیگر، منتقد برنامه خیلی غیرمنتظره با سیگار و زیرسیگاری جلوی دوربین آمد و مشغول صحبت شد. هرچند دوربین به اشتباه استودیو را نشان داده بود ولی به هرحال در نوع خود بی سابقه بود. البته این بی هوا روشن شدن دوربین ها و میکروفن ها بارها کار دست مجریان و مهمانان برنامه ها داده است.

روزنامه خراسان در گزارشی نوشت:

اخیرا شاهد یک سوتی جدید از آقای رشیدپور در برنامه «حالا خورشید» بودیم که نام گلزن برتر ایرانی مسابقات فوتسال بانوان آسیا را اشتباه اعلام کرد و سرمربی تیم هم خیلی متین، این سوتی آقای مجری را رفع و رجوع کرد! خوشبختانه یادآوری سوتی هایی که مجری ها و بازیگران و سایر هنرمندان وطنی داده اند، خیلی سخت و دور از ذهن نیست.

اصلا انگار در این باره به خودکفایی رسیده ایم و حتی بعضی ها را هم می توانیم در حد بین المللی صادر کنیم. به‌خصوص گزارشگران ورزشی، مثل جواد خیابانی که خودش هم بارها به این که بدون سوتی نمی تواند مسابقه ای را اجرا کند، اشاره کرده است.

یا جریان استاد «علیفر» که یک کاربر فضای مجازی با تغییر نام سازنده استادیوم محل بازی در ویکی‌پدیا به «امیر دولاب»، باعث گاف تاریخی جناب علیفر شد. ماجرای «خاله نرگس و ماشین لباسشویی فرنود» هم که جزو اتفاقات نادر پخش زنده های تلویزیون بود.

یا لهجه و زبان آن مجری خونگرمی که می خواست از یک توریست خارجی درباره هوا سوال کند و می پرسید: «هوا چطور؟ هوا گرم؟» یا حضور یک کودک در برنامه ماه عسل و شیرین‌کاری صوتی اش(!) و عکس العمل احسان علیخانی به این صدا. امروز می‌خواهیم چند نمونه از بامزه‌ترینِ این ماجراها را مرور کنیم.

وطنی ها

فصل‌های مختلفِ برنامه هفت گنجینه ای از سوتی ها و گاف ها بود. چه موقعی که فریدون جیرانی نمی دانست هنوز روی آنتن است و از نیاز مبرمش به دست شویی گفت، چه آن وقتی که مسعود فراستی در نقد فیلمی، توصیفی عجیب برای کارگردانش به کار برد و فیلم سازی او را با واژه ای عجیب‌تر تعبیر کرد. هرچند مجری بعدا اعلام کرد در هیاهوی برنامه متوجه حرف منتقد نشده و از مردم و کارگردان عذرخواهی کرد.

گاف بزرگ تر این برنامه این بود که در فصلی دیگر، منتقد برنامه خیلی غیرمنتظره با سیگار و زیرسیگاری جلوی دوربین آمد و مشغول صحبت شد. هرچند دوربین به اشتباه استودیو را نشان داده بود ولی به هرحال در نوع خود بی سابقه بود. البته این بی هوا روشن شدن دوربین ها و میکروفن ها بارها کار دست مجریان و مهمانان برنامه ها داده است.

خانم مژده لواسانی یکی از برنامه هایش را این طور شروع کرد که «سلام، امروز شنبه است و اتفاقا اول هفته»! انگار به طور اتفاقی این شنبه اول هفته هم شده است. یا در برنامه دیگری مهمان برنامه که داشت ماجرایی را تعریف می کرد، به جای آن که بگوید «بعد از تولد پسرم»، گفت «بعد از تولید بچه ام»!

سوتی های برنامه های خانم آزاده نامداری هم در زمان اجرایش ستودنی است. حتما چندین کلیپ از شکستن دکور و میز و صندلی در زمان اجرایش را دیده اید و عکس العمل شدیدش به این موارد را به یاد دارید. دلیل تعریف کردن دختران حمید استیلی از بازی با پدرشان جلوی دوربین زنده هم یکی از آن گاف های خط قرمزی بود که با درایت مجری به خیر گذشت.

یکی دیگر از سوتی هایی که در ذهن ها ماندگار شد، جریان «قطر به سفر» بود که آقای حیاتی، اخبارگوی باسابقه سیما به جای «سفر به قطر» به زبان آورد و حتی خودش هم خنده اش گرفت!

خارجی ها

گزارشگری، اجرا یا گویندگی خبر هیچ فرقی ندارد، هر کدامش اگر برنامه زنده باشد تبدیل به یکی از سخت ترین کارهای دنیا بعد از کار در معدن زغال سنگ می شود. لابد شما هم معتقدید شغل شما بعد از کار در معدن، رده دوم سخت ترین مشاغل را دارد اما تصاویری را که در ادامه می بینید با توضیحاتشان بخوانید تا متوجه شوید اجرای برنامه زنده چه دردسرهایی دارد و گاهی حتی اگر خود گزارشگر، مجری یا گوینده سوتی ندهد هم ممکن است یک سوتی بامزه اتفاق بیفتد. مثل:

وقتی ویندوز سیستمی که برنامه آب و هوا را نشان می دهد هنگ می کند. خب در برنامه ای که تصویرش را می بینید مجری آب و هوا سعی کرد ماجرا را طبیعی جلوه بدهد و کل پیام ویندوز را هم خواند!

ممکن است یک کارشناس باشید که از اسکایپ، در حال تحلیل بازارهای جهانی هستید و خودتان را خیلی مطلع نشان می دهید اما بی خبرید که درست پشت سرتان و جلوی میلیون ها بیننده کودک فسقلی شما در حال شیطنت است.

گزارشگر زنده مسابقات ورزشی این دردسر را دارد که یک هوادار سر برسد و جلوی دوربین تیم حریف را به فحش ببندد یا فدای تیم خودی بشود. اما این گزارشگر گرامی با چند مشت و یکی دوتا فحش کوچولو از پس هوادار برآمد.

مجری اخبار جدی هم که باشید ممکن است روی زیورآلاتتان حساس باشید و آنقدر وسواس به خرج بدهید که متوجه شروع برنامه نباشید و این طوری غافلگیر شوید. بدتر این که تا یک دقیقه بعد تحت تاثیر ماجرا هی تپق بزنید.
خب این یکی از همه بدتر است؛ این که یکهو موج بلندی بیاید و جلوی چشم بیننده ها و به خصوص خانواده تان که حتماً بیننده اخبار هستند مثل یک موش آب کشیده دنبال راه فرار باشید.

مشکل کارشناس ها با شیطنت بچه هایشان تمامی ندارد. اما این یکی از این نظر جالب بود که همسر کارشناس با استتار خنده داری تلاش می کرد بچه را خارج کند و تمرکز کارشناس را به هم ریخته بود.

کارشناس هایی که با اسکایپ در پخش زنده شرکت می کنند ممکن است توسط بچه هایشان محاصره شوند اما حضور یک بچه شیطان در استودیو، مورد غیرمنتظره ای است که باعث نشاط مخاطب می شود.

و اما حضور یک سگ سیاه در برنامه زنده و مجری گرامی که سعی می کند ترسش را مخفی کند اما نمی تواند. خیلی سخت است از چیزی بترسید و درست وقتی که امکان واکنش ندارید به سراغ شما بیاید.