عصر ایران؛ مهرداد خدیر- رییس مجلس شورای اسلامی - که خود به عنوان نمایندۀ مردم قم در پارلمان حضور دارد- در سفر به استان قم گفته است: « پیشنهادهای اروپاییها در کلان، معقول است و جزییات را هم وزارت امور خارجه پیگیری میکند.»
این در حالی است که همین دیروز بیانیه ای با امضای مجلس خبرگان رهبری منتشر شد که در آن از مسؤولان خواسته شده بود « به وعدههای اروپاییها دلخوش نکنند.»
البته میتوان حدس زد که این بیانیه را هم نه اکثریت اعضا که هیأت رییسه نوشته و حتی نه کار هیأت رییسه که مانند قضیه درخواست عذرخواهی رییس جمهوری، منتسب به شخص آیت الله جنتی باشد و به همین خاطر آقای لاریجانی بی اعتنا به آن از پیشنهادهای اروپا استقبال و در واقع «دل خوش» کرده است.
اگر قرار بر رعایت توصیه های آن بیانیه باشد همین امروز باید مذاکرات با اروپا را قطع کنیم و البته این کار را نمی کنیم و آقای لاریجانی هم مانند قضیه سپنتا عضو زرتشتی شورای شهر یزد نشان داده می خواهد رییس نهاد قانون گذاری و البته متحد رییس جمهور روحانی باشد نه مجری اوامر آقای جنتی و از این رو می توان از تعبیر خبرگزاری خانۀ ملت دربارۀ رییس مجلس شورای اسلامی استقبال کرد: «رییس نهاد قانون گذاری».
درست است که مجلس عملا یگانه نهاد قانون گذار در ایران نیست و تازه قانون هم تصویب کند نظر و سلیقه آقای جنتی باید بر آن اعمال شود اما به هر رو قرار بوده نهاد قانون گذاری باشد هر چند در عمل شورای عالی انقلاب فرهنگی و مجمع تشخیص مصلحت نظام نیز قانون تصویب می کنند. راستی شورای عالی فضای مجازی را هم از قلم نیندازیم!
رهبری عالی نظام بر استمرار مذاکرات با اروپا مُهر تأیید زده و در عین حال توصیه کرده اند کار خودمان را هم انجام دهیم و این یعنی اروپا شتاب کند و یک راهبرد است تا خیال نکنند دستمان خالی است و با نگاه آقای جنتی که می گوید کلا نگاه از اروپا برگیرید و نان و ماست مان را بخوریم و بی خیال توسعه و رفاه شویم و از گفت و گوهای پر زحمت و نفس گیر با تعبیر تخفیفی نام می برد، خیلی تفاوت دارد.
رییس مجلسی که صلاحیت نمایندگان آن را آقای جنتی تأیید کرده پیشنهاد های اروپا را در کلان، معقول می داند و رییس جمهوری که صلاحیت او را هم آقای جنتی تأیید کرده و 24 میلیون ایرانی به او رأی داده اند برای حفظ برجام به اروپایی ها امید دارد اما خود آقای جنتی از جانب خبرگانی که صلاحیت آنها را هم البته ایشان تأیید کرده می گوید «مسؤولان به وعده های اروپا دل خوش نباشند و کار را به نیروهای انقلابی بسپارند.»
این یعنی برجام بی برجام و یک دولت دیگر روی کار بیاید و مجلس هم عملا کنار و گام گذاشتن در راه کره شمالی اما اتفاقا گیر قضیه در آخر کار کرۀ شمالی است!
15 سال پیش و پس از توافق سعد آباد با اروپایی ها آقای لاریجانی گفت: « دُرّ غلتان دادیم و آب نبات گرفتیم» و حالا در رویکردی واقع بینانه از پیشنهادهای اروپا استقبال می کند و در کنار رییس جمهور روحانی می ایستد و شعارهای رادیکال ها را تکرار نمی کند.
او که در قضیه سپنتا هم ابلاغیه آقای جنتی را کنار گذاشته و به هیأت های نظارت منتخب مجلس دستور داده بود کار خود را بکنند و مطابق قانون سال 75 نامزدی اقلیت های دینی بلامانع است این بار هم بر خلاف توصیۀ آقای جنتی که « به وعده اروپا دل خوش نباشید» از پیشنهاد های اروپا در کلان استقبال کرده است.
چرای آن مشخص است. چون بودجۀ همان شورای نگهبان یا نهادهای دیگر تحت مسؤولیت آقای جنتی مانند مجلس خبرگان، شورای هماهنگی تبلیغات اسلامی و ستاد امر به معروف هم با پول نفت تأمین می شود و باید نفت بفروشیم و پول آن را منتقل کنیم تا به این همه نهاد و سازمان و کارمند شاغل و بازنشسته یا شرکت ورشکسته پول برسانند و زیان شرکت های دولتی و باشگاه های فوتبال و یارانه نقدی و تعهدات موسسات مالی و اعتباری را جبران و تأمین کنند و گرنه مملکت میخوابد و توصیه های آقای جنتی که با عنوان خبرگان منتشر شده نه برای مملکت برق می شود نه آب. نه برای کارگر و کارمند پول. نه قطعه برای خودروساز نه مواد اولیه برای کارخانه و به خرج نسل جدید نمیرود که سرش در گوشیهای هوشمند و فضای مجازی است و چشم به صدا و سیما ندوخته است و می خواهد زندگی کند. شاد و آزاد در کشوری آباد.
عقل گرایی رییس مجلس در کنار حضور حسن روحانی در ریاست جمهوری را واقعا باید در این وضعیت خاص، مغتنم شمریم اما کاش مجلس هم شأن قانون گذاری خود را به تمامی بازیابد و به میدان بازگردد.
اگر چنین باشد با مصوبات سریع و مؤثر خیلی از گره ها گشوده می شود. مثلا دیگر لازم نیست وزیر ورزش نامه بنویسد و درخواست کند ورزشکاران سرباز تیم ملی معاف شوند و روی او را زمین بیندازند بلکه به دولت پیشنهاد می کند دو خط لایحه بدهد تا مثل کره جنوبی اعضای تیم های ملی تا 28 سالگی فرصت داشته باشند به سربازی بروند. همین و قضیه حل می شود.
مجلس تصویب و شورای نگهبان تأیید می کند و قانون می شود و کارها جلو می رود. اما اینجا تا کمیسون دولت تصویب کند و به هیأت دولت برود و کمیسیون تخصصی مجلس و صحن علنی نهایتا تصمیم بگیرند، زمان از دست می رود و دست آخرچه بسا شورای نگهبان تحت کنترل آقای جنتی موضوعی را که هیچ ربطی به شرع و قانون اساسی ندارد شاید رد کند. در حالی که صرف مغایر نبودن با شرع و قانون اساسی کافی است و دربارۀ سن سربازی که نباید دغدغه داشت.
کوتاه این که:
1. آقای لاریجانی! با همین دستفرمان جلو بروید. کنار رییس جمهور بایستید. بیانیه منتسب به خبرگان آب و نان نمی شود. مردم ایران شایستۀ زندگی بهتری هستند. بسیار بهتر. نمی شود که بانک مسکن برای پرداخت قسط 300 هزار تومانی برای خرید خانه و در واقع لانه 50 متری مشتری را تهدید به دریافت از ضامن کند و یک نفر 12 هزار میلیارد تومان را هپل هپو کند و دولت تقبل آن را بر عهده بگیرد.
2. از مذاکره با اروپا همچنان دفاع کنید. راهی جز این نداریم. آمریکای ترامپ که زیر میز زده و از برجام بیرون رفته، روسیه و چین هم با سلیقه خوش پسند ایرانی سازگار نیستند. در روز مبادا شاید به کارمان بیایند ولی اگر بخواهند به جای نفت، کالاهای خود را به ما تحمیل کنند نیمچه صنعت زنده مانده با افزایش قیمت ارز هم از نفس می افتد. می ماند اروپا که در مقابل آمریکای ترامپ تحقیر شده و انگیزه دارد.
3. خبرگزاری خانۀ ملت از شما به عنوان رییس نهاد قانون گذاری یاد کرده است. واقعا رییس نهاد قانون گذاری باشید و اجازه ندهید دیگران دست بالا را داشته باشند. قطع ارتباط با اروپا یعنی انزوا و با این انزوا فقیر می شویم و دور از جهان می افتیم.
4. معیارهای حقوق بشری را ارتقا دهیم. چرا باید پیشرفت مذاکره با اروپا در گرو آزاد کردن چند نفر باشد و هیأت ایرانی نه بتواند از پاره ای برخوردها دفاع کند چون خودشان قبول ندارند و نه قول حل موضوع را بدهند چون اختیارش را ندارند.
5. در سخنان آقای لاریجانی این نکته که وزارت خارجه پی گیر مذاکرات است نیز نکته مثبتی است. اگر قرار باشد مذاکره با اروپا پیش برود به تیم دیپلماتیک و مذاکرات شفاف و آدم هایی در حد ظریف نیاز است.
همۀ این مناصب و پولها امانت مردم نزد مسؤولان و حاکمان است. مردم به روحانی رأی دادند چون خواهان صلح و زندگی بهتر هستند. در مقابل تهدیدات ترامپ تسلیم نمیشوند ولی چرا از فرصت اروپا استفاده نکنیم؟
6. صفتی که آقای لاریجانی به کار برده هم قابل توجه است: «معقول». البته میدانیم که او دانش آموختۀ ریاضی و فلسفه است و هر دو با عقل سر و کار دارند و ذهن ریاضی و منسجمی دارد و جایی گفته بود «سیاست، مثل ریاضی است. باید به آن حمله کنید تا حلش کنید. نه این که بال بال بزنید و دور آن بچرخید.»
روزگاری از دکتر سروش پرسیده شد شما که این همه شیفتۀ مولانا هستید چگونه این علاقه و دلبستگی را با فلسفه درمیآمیزید و چگونه این دو (عشق و عقل) قابل جمع است؟ و او پاسخ داده بود: ایرانیان در هزار سال گذشته سهم «عشق» را ادا کردهاند اکنون وقت آن است که سهم «عقل» را ادا کنیم.
برای برجام هم همین دست تحلیلها را می دادید
که امکان خروج امریکا وجود ندارد.... امکان بارکشت تحریمها وجود ندارد... اصلا امکان، امکان ندارد...
حالا شد نونبت اروپا... البته چاره ای هم برای کشور نگذاشتید
در مورد امریکا هم این حرفا رو میزدی...
جامعه ایران دیگر چنان طرز تفکری را نمی پسندد.