۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۱۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۴۸۲۱۴
تاریخ انتشار: ۱۳:۴۲ - ۱۶-۱۰-۱۳۹۷
کد ۶۴۸۲۱۴
انتشار: ۱۳:۴۲ - ۱۶-۱۰-۱۳۹۷

جواد طباطبایی، فردوسی و شعرای عرب

من مطمئن هستم که عرب ها چنین سخنی نگفته و نخواهند گفت. آقای طباطبایی با این سخن خود نشان داد که از شعر و ادبیات عرب بی اطلاع است.

 جواد طباطبایی، فردوسی و شعرای عرب عصرایران - عبدالنبی قیم نویسنده و پژوهشگر با نگارش متنی به سخن منتشر شده از دکتر جواد طباطبایی واکنش نشان داد.

متن نوشته عبدالنبی قیم بدون هیچ دخل و تصرفی به این شرح است:

من نمی دانم این چه عادتی است که برخی نویسنگان ما برای تعریف و تمجید از تاریخ و فرهنگ ما از دیگران مایه می گذارند و دیگران را تخریب می کنند؟ و این دیگران کسی نیست جز عرب.

اواسط مهرماه یکی از اساتید دانشگاه آقای دکتر ج. ق. خبر ذیل را برای من فرستاد و نظر من را درباره سخنان آقای جواد طباطبایی جویا شد، ایشان از من خواست که جوابی در این باره تهیه کنم. از آن جایی که در آن تاریخ درگیر انجام کارهای نهایی کتاب جدیدم بودم، لذا پاسخگویی را به پایان این کار موکول کردم.

پیش از این، من آقای جواد طباطبایی را نمی شناختم و هیچ چیزی از او نخوانده بودم اما به هنگامی که فهمیدم ایشان رئیس گروه فلسفه در دائره المعارف اسلامی هستند، به حال علم و فلسفه در کشور افسوس خوردم.

او در سخنرانی مزبور مطالب بسیاری گفته که خیلی از سخنان او نادرست و ناشی از تعصب است، در صورت لزوم در
جای دیگر درباره سخنان او سخن خواهم گفت اما آنچه در این مختصر مطمح نظر است، این بخش از صحبت های اوست.

"عرب ها جایی عنوان کرده اند که عرب نمی تواند شاهنامه داشته باشد. می بایست بیان کرد که شاهنامه نوشتن مستلزم ملت داشتن است و اگر ملّت به اُمت مبدل شود؛ آن زمان دیگر نمی شود؛ شاهنامه داشت.  طباطبایی با اشاره به این نکته که اعراب نه تنها نمی توانند شاهنامه داشته باشند، بلکه حافظ و سعدی هم نخواهند داشت، افزود: حافظ، بیان اسطوره ملی ما است. ما ملت غیبیم و حافظ لسان الغیب است چون لسان یک ملت است (خبرگزاری مهر،12 مهر 1396).

سؤال من از آقای طباطبایی این است که عرب ها کجا عنوان کرده اند که نمی توانند شاهنامه داشته باشند؟ لطفاً منبع این سخن را به ما نشان دهند. کجا و در چه کتابی یا در چه مقاله ای یا نوشته ای عرب ها چنین سخنی گفته اند؟ این عرب ها چه کسانی بوده اند؟ با عرض معذرت اگر آقای طباطبایی سند و مدرک نشان ندهد من ناگزیرم به همه اعلام کنم که ایشان دروغ گفته است. و به قول فرانسیس بیکن در عالم علم دروغ گفتن، جنایت است.

من مطمئن هستم که عرب ها چنین سخنی نگفته و نخواهند گفت. آقای طباطبایی با این سخن خود نشان داد که از شعر و ادبیات عرب بی اطلاع است. پانصد سال قبل از شاهنامه، عرب ها " معلقات سبع" را داشته اند که از نوادر شعر بوده و هست.

ایرانی ها شعر را از عرب یاد گرفتند. پیش از این شعری وجود نداشت، این هم از برکات اسلام بود. آقای طباطبایی به من بفرمایید اگر پیش از اسلام در ایران شعر بوده، ایرانیان باستان به آن چه می گفته اند؟ بروید کتاب های ادوارد براون و کارل بروکلمان را بخوانید تا با شعر عرب آشنا شوید.

عجیب اینجاست که آقای طباطبایی در سخنان خود، اظهار نظر در خصوص موضوعی بدون اطلاع و مطالعه را "فاجعه " دانسته است. او می گوید: اینکه اساتید و یا پژوهشگران در دانشگاه ها، این بحث را نخوانده باشند و در باب آن نیز اطلاعاتی نداشته باشند و فقط بخواهند از طریق اطلاعاتی که از رسانه ها یا فضاهای مجازی و یا مقالات دریافت کرده اند، در این باب بحث نمایند؛ به واقع، یک فاجعه است.

باید گفت که آقای طباطبایی هم اطلاعات خود را رسانه ها یا فضای مجازی اخذ کرده اند ...

از سایر سخنان غلط و از سر تعصب آقای طباطبایی می گذرم و در صورت لزوم در جای دیگر به آن می پردازم اما برای این که به ایشان و دیگر متعصبان نشان دهم که این ره که تو می روی به ترکستان می رود، سخنی از پروفسور ادوارد براون ایران شناس معروف ذکر می کنم:

شک نیست که شهرت فردوسی به شاعری به سبب شاهنامه اوست ، نقادان شرقی و غربی، تقریباً به اتفاق این منظومه بزرگ را دارای ارزش ادبی بسیار می دانند، اما من با شرمندگی فراوان اقرار می کنم که هرگز نتوانسته ام که با آنان در این ستایش پر شور و شوق همآواز باشم. به عقیده من، شاهنامه را نمی توان حتی برای یک لحظه با معلقات عربی برابر و هم سنگ دانست (تاریخ ادبیات ایران - از فردوسی تا سعدی، ص206)
 

ارسال به دوستان