۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۱۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۵۵۲۱۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۲ - ۰۴-۱۲-۱۳۹۷
کد ۶۵۵۲۱۹
انتشار: ۱۰:۱۲ - ۰۴-۱۲-۱۳۹۷

یونسی: من به ریاست رئیسی بر قوه قضاییه خوش بین هستم

چون آقای رئیسی از درون سیستم قضایی برخاسته است من ایشان را گزینه مناسب‌تری از ده سال گذشته می‌دانم.

حجت‌الاسلام والسلمین علی یونسی، وزیر اطلاعات دولت اصلاحات و دستیار سابق رئیس‌جمهوری در امور اقوام و اقلیت‌های مذهبی می‌گوید عده‌ای جمهوری اسلامی را به گروگان گرفته‌اند. یونسی در تحلیل رفتار مخالفان دولت معتقد است که آنان تصور می‌کنند شکست این دولت، به معنای پیروزی آن‌هاست. یونسی که سابقه مدیریت در بخشهای امنیتی قضایی کشور را دارد در گفت‌وگوی خود با ایرنا بر این باور است که حوادث اخیر تروریستی نشان‌دهنده قدرت این گروهک‌ها نیست، بلکه ضعف‌هایی در داخل وجود دارد. یونسی همچنین با ذکر خاطره‌ای از همکاری و نقش ابراهیم رئیسی در پرونده زهرا کاظمی تأکید می‌کند رئیسی گزینه مناسبی برای ریاست قوه قضاییه است. در ادامه مشروح این گفت‌وگو را می‌خوانید.

* شما که به مسائل منطقه و مسائل امنیتی اشراف دارید، به نظرتان چه عواملی را می‌توان به‌عنوان زمینه حوادث تروریستی اخیر کشور برشمرد؟

-  حادثه تلخ و ناگواری که در سیستان و بلوچستان رخ داد کام همه را تلخ کرد. در ایامی که مردم به خاطر چهلمین سالگرد پیروزی انقلاب اسلامی شاد بودند، این حادثه رخ داد و همه ملت ایران، به‌خصوص مردم اصفهان و سیستان و بلوچستان را ناراحت و متأثر ساخت. لازم می‌دانم به خانواده این عزیزان، به سپاه پاسداران و نیروهای مسلح تسلیت عرض کنم و همچنین یک تشکر کامل، ویژه و عمیق هم از علمای اهل سنت کشور داشته باشم که قاطعانه این خشونت و جنایت تروریستی را با هوشمندی کامل محکوم و از انقلاب خود حمایت کردند.

این حرکت علما و فرهیختگان اهل سنت میهن، برای ما خیلی خوشایند و خوشحال‌کننده و البته برای دشمن بسیار مأیوس‌کننده است. زیرا آن‌هایی که این اقدام تروریستی را طراحی کرده و پشت پرده این جنایت بودند، همزمان با توطئه‌ای که در ورشو پایتخت لهستان‌ طراحی شده بود،‌ تلاششان این بود که در داخل ایران اختلاف و ناامنی ایجاد کنند. آن‌ها تصور می‌کردند می‌توانند بین هموطنان شیعه و سنی اختلاف، تفرقه و دودستگی ایجاد کنند و فتنه‌ای راه بیندازند که البته با هوشمندی همه در داخل کشور، نتیجه عکس داد و توطئه به خود طراحان بازگشت.

این حمایت علمای اهل سنت و مردم سیستان و بلوچستان از جمهوری اسلامی و نیروهای مسلح،‌ به‌روشنی نشان داد که این توطئه‌ شکست خورده و خللی در صفوف و انسجام ملت بیدار ایران ایجاد نشده است. در عین حال،‌ همین اتفاق تلخ،‌ سبب شد انسجام و وحدت ملی به بهترین وجه به نمایش گذاشته شود. طراحان این جنایات، هم در ورشو در برقراری اتحادی علیه ایران شکست خوردند و هم در داخل نتوانستند بین مردم فهیم از اقوام مختلف،‌ اختلاف ایجاد کنند.

* بالاخره آنان روی یک سری از گروه‌های داخلی سرمایه‌گذاری می‌کنند تا بتوانند نقشه‌های خود را اجرایی کنند. به نظر شما برای خنثی کردن طرح‌های آنان باید چه اقداماتی انجام داد؟

-  آن‌ها از گذشته روی شکاف‌های قومی، مذهبی و مناطق محروم متمرکز بوده‌اند و تلاش می‌کردند بین اقوام ایرانی، ادیان و مذاهب کشور اختلاف و فاصله ایجاد کنند، ولی همواره شاهد بوده‌ایم که موفق نشده‌اند یا بسیار محدود و حداقلی به اهداف خود رسیده‌اند. به تعبیری دشمنان و طراحان ایجاد ناامنی و اختلاف در ایران، تنها توانستند تعداد بسیار محدودی از ترور‌یست‌ها را جذب طرح‌های مداخله‌جویانه ضد مردمی و تروریستی خود نمایند، ولی اکثریت و غالب مردم فهیم استان‌های سیستان ‌و بلوچستان،‌ کردستان یا سایر مناطقی که هموطنان اهل سنت یا قومیت‌های مختلف در آنجا ساکن هستند،‌ اکثریت بالا، در حد بالاتر از 95 درصد، با تروریست‌ها همراه نشدند و دل در گرو جمهوری اسلامی و امنیت، توسعه و پیشرفت میهن دارند. هرچند منکر وجود مشکلات نیستیم و کاستی‌هایی نیز مثل سایر مناطق کشور در آن مناطق هم وجود دارد، ولی به‌هرحال دشمنان نتوانستند از این رهگذر که ما آن را فرصت می‌دانیم وارد، و بر موج تفاوت‌های طبیعی قومی، مذهبی و دینی سوار شوند.

* در دو سال گذشته حوادث تروریستی مختلف در کشور رخ داده که عمده هدف آنان هم، نیروهای مسلح کشور بوده است. آیا ریشه این حوادث به ضعف در کشور برمی‌گردد یا اینکه آنان با توان مضاعفی وارد عمل شده‌اند؟‌

- البته در مواردی اشکال به خودمان وارد است. بی‌تردید طراحان چنین توطئه‌هایی آن‌ مقدار قوی نیستند. ضعف‌هایی در داخل هم وجود دارد. برای نمونه در حادثه خوزستان، متأسفانه تسامحی در برنامه‌های برگزارکنندگان مراسم وجود داشت. در حادثه سیستان و بلوچستان هم بخشی از علل این حادثه،‌ به وجود چنین غفلت‌هایی بازمی‌گردد که باعث می‌شود تروریست‌ها و دشمنان چنین جسارت‌هایی پیدا کنند. توجه داشته باشید در پیام رهبری به سپاه هم،‌ تأکید شده که باید همه این جهات در نظر گرفته شود تا مانع از تحرکات عناصر نفوذی شویم.

اما اینکه حادثه‌ای در استانی یا حتی در تهران رخ داد به این معنی نیست که در ایران ناامنی وجود دارد. امنیت سیستان‌ و بلوچستان، کردستان، خوزستان و تهران با هم فرقی نمی‌کند. اگر در تهران حادثه‌ای رخ داد، و از مردم تهران بپرسید، آن‌ها می‌گویند احساس ناامنی نمی‌کنند، چون مردم به قوت نیروهای مسلح و سازمان‌های امنیتی اعتماد دارند. یک حادثه نمی‌تواند اعتماد مردم را سلب کند و احساس امنیت را از مردم بگیرد. در مناطق کردستان و سیستان‌وبلوچستان هم مثل تهران احساس امنیت کامل وجود دارد. حتی امنیت کردستان از اینجا بهتر است. یک یا دو حادثه در طول چند سال، عدد عجیبی نیست. این حوادث در همه جای دنیا وجود دارد، حتی در اروپا هم هست. اما خوشبختانه ایران بین کشورهای منطقه امن‌ترین کشور است. این اتفاقات پیش می‌آید و دیگران تبلیغ می‌کنند تا احساس ناامنی را بین مردم ترویج کنند. رخ دادن یک یا چند حادثه تروریستی در یک کشور در طول سال به معنی این نیست که ناامنی در کشور وجود دارد.

من به‌عنوان کسی که سیستم امنیتی خودمان را خوب می‌شناسم، می‌گویم ما قوی‌ترین سازمان‌های امنیتی منطقه را داریم. ولی باز این به آن معنا نیست که وقوع چنین حوادثی به‌طور کلی منتفی باشد. هر چند که هنوز تلخی آن در کام ما هست.

توجه داشته باشید که ما مرز طولانی با پاکستان داریم و روابط بین مردم مرزی دو کشور از قدیم بوده است. این در حالی است که پاکستان هم به این مناطق صعب‌العبور مرزی مسلط نیست. بلوچستان پاکستان تقریباً یک ایالت نیمه‌‌مستقل است و حتی ارتش پاکستان هم به آن تسلط کامل ندارد. ضمن اینکه بخش‌هایی از مرز افغانستان در هم‌مرزی با ایران هم هست که دولت مرکزی آن کشور عملاً تسلطی بر آن ندارد و در نتیجه این مرزها را باید خودمان کنترل کنیم. در این شرایط بعید و عجیب نیست که عده‌ای نفوذ کنند و حادثه بیافرینند. در نظر داشته باشید که با این شرایط اگر نهادهای امنیتی و نظامی ایران بر اوضاع مسلط نبودند، امکان وقوع چنین حوادثی در مناطق مختلف کشور زیاد بود.

* بعد از این حادثه، برخی معترض شدند که این اتفاقات حاصل دیپلماسی دولت و برجام است. جریان‌هایی دنبال این هستند که القا کنند گفتمان دولت یازدهم و دوازدهم به‌ویژه در حوزه دیپلماسی و سیاست خارجی، آزمون خود را پس داده و شکست خورده است. نظر شما در این باره چیست؟‌

- امنیت همه کشورها یک مسئله صرفاً داخلی نیست، بلکه همه‌جانبه است. امنیت یک کشور زمانی کاملاً تأمین می‌شود که در تعریف و تعامل و همکاری با همه کشورها قرار داشته باشد. هیچ کشوری به‌تنهایی نمی‌تواند امنیت را برای خودش تأمین کند؛ نه چین، نه آمریکا و نه ایران و نه هیچ کشور دیگری.

امنیت یک مقوله جهانی، بین‌المللی و منطقه‌ای است و تأمین آن با همکاری همه کشورها میسر است. گفتمان دکتر روحانی رئیس محترم دولت، هم تنش‌زدایی با منطقه و هم با جهان است. اساساً مهم‌ترین دستاورد برجام هم این بوده است. برای اینکه قبل از برجام ما تحریم همه‌جانبه بوده‌ایم و در ذیل فصل هفتم شورای امنیت سازمان ملل متحد قرار داشتیم و به ناحق به‌عنوان کشوری ضد امنیت جهانی معرفی می‌شدیم. از خاطر نبریم که تجربه جهانی نشان داده هر کشوری که ذیل فصل هفتم قرار می‌گیرد، به حق یا به ناحق جنگ بر آن کشور تحمیل می‌شود که عراق و افغانستان نمونه‌ای از این موضوع هستند. مهم‌ترین خدمت دولت تدبیر و امید، شکستن این قطعنامه‌ها و خارج شدن ایران از ذیل فصل هفتم شورای امنیت و جلوگیری از جنگ‌های احتمالی بود. لذا برجام بزرگ‌ترین خدمت به مردم ایران بود.

اگر ترامپی در کار نبود و از طرفی در داخل با دولت همکاری می‌شد، مشکلات منطقه‌ای وجود نداشت و با عربستان تنشی نداشتیم، و برخی سران این کشور،‌ بهانه برای توطئه پیدا نمی‌کردند،‌ اوضاع متفاوت از شرایط فعلی بود.

متأسفانه افراد معدود تند و بی‌مسئولیتی در داخل هستند که همه هدفشان برهم زدن تعادل سیاسی داخلی، ایجاد اختلاف میان جناح‌های مختلف و میان ایران و کشورهای منطقه است و با اعمال خود که به دولت و نظام هم ارتباطی ندارد، برای برخی کشورهای بهانه‌گیر ایجاد نگرانی می‌کنند تا ایران‌هراسی در دستور کار قرار بگیرد.

می‌بینیم، نتانیاهویی که یک نخست‌وزیر بیمار و مریض و رئیس رژیمی اشغالگر است و در داخل سرزمین اشغالی نیز مشکلات زیادی دارد، توانسته نگرانی ساختگی را به همه منتقل کند و موضوع اصلی آن‌ها در پشت پرده این است که میان اعراب و اسرائیل آشتی ایجاد شود و همه را در مقابل ایران قرار دهند.

این را از نظر نباید دور داشت که هدف اصلی اشغالگران اسرائیل، ایجاد جنگ جدیدی در منطقه و بین مسلمانان است. ممکن است اروپایی‌ها و آمریکا نیز از این هدف خطرناک،‌ باخبر باشند اما اسرائیل به دنبال تحمیل این نظر است و متأسفانه برخی کشورهای عربی تحت تأثیر این القا و تبلیغات ماجراجویانه و جنگ‌طلبانه اسرائیل هستند.

نکته بسیار مهم این است که امنیت و بقای اسرائیل در ناامنی منطقه و بروز جنگ میان کشورهای منطقه و مسلمان است. ما همان‌گونه که دوست مردم فلسطین هستیم، دوست کشورهای همسایه نیز هستیم. لذا هر زمان که آرامش در منطقه حاکم شود، مشکلات و انزوای اسرائیل بیشتر خود را نشان می‌دهد.

* به نظر شما اهداف معدود تندروهای داخلی چیست؟ آنان به دنبال چه هستند؟

- افراطی‌های داخل کشور ممکن است اهداف متفاوتی داشته باشند، ولی افراد ناسالم نیز در میان آن‌ها وجود دارد. تعدادی از آن‌ها احساس می‌کنند اگر این دولت کنونی موفق نشود و زمین بخورد، مردم در انتخابات آتی به آنان اقبال نشان خواهند داد و به آن‌ها رأی می‌دهند و تصور می‌کنند شکست این دولت، به معنای پیروزی آن‌هاست. و اتفاقاً بر اساس همین نگاه و تحلیل، تحریکاتی را سال گذشته در مشهد و دیگر شهرها سازمان دادند. این تحریکات در نقطه آغاز، به ضرر دولت بود، اما بعدها به ضرر کل کشور شد. این تحریکات نه‌فقط به زیان دولت، بلکه کل کشور و نظام جمهوری اسلامی است.

متأسفانه عده‌ای با این حرکات تند و ماجراجویانه و نسنجیده، جمهوری اسلامی را گروگان گرفته‌اند و به‌ظاهر خود را طرفداران واقعی جمهوری اسلامی و انقلابی معرفی می‌کنند، اما رفتار و عملکرد آنان، خسارت برای جمهوری اسلامی و به نفع ترامپ و اسرائیل است. چهل سال است مدام گفته شده و حضرت امام(ره) و مقام رهبری هم گفته‌اند کسانی که رفتارشان به نفع دشمن است یا فریفته شده‌اند یا مهره نفوذ هستند.

به این نکته فنی توجه داشته باشید که نفوذ در میان جریان‌های افراطی آسان است؛ برای مثال داعش. ما معتقدیم جریان افراطی داعش، تحت نفوذ آمریکاست. ممکن است به‌ظاهر داعشی‌ها، افرادی دیندار باشند، اما هیچ‌کس تردیدی در آن ندارد که عملکردشان به زیان اسلام، کشورهای مسلمان، و به نفع اسرائیل بوده است.

در حادثه یازده سپتامبر هم می‌توان این اتفاق را این‌گونه تحلیل کرد. در ظاهر با دستور القاعده و بن‌لادن آن اتفاق رخ داد، اما نتیجه آن، حمله آمریکا به عراق و افغانستان و نابودی و انهدام کامل این دو کشور بود. نشانه‌های تحقق نفوذ در جریان‌های افراطی، چیزی جز شعارهای تند و حرکت‌های تند نیست و به‌جز این دو مشخصه،‌ به چیز دیگری احتیاج ندارد و این اصل، در تمام گروه‌های افراطی دنیا چه افراطی مذهبی، چه قومی و... صادق است.

* جریان مقابل دولت می‌گوید علی‌رغم پایبندی ایران به برجام،‌ هم آمریکا برجام را برهم زده و هم اروپا کمکی نکرده است. تهدید به جنگ هم که همچنان مطرح است، شاهد تحرکات تروریستی هم که هستیم. این در حالی است که مشکلات مردم چندین برابر هم شده است. مردم الان می‌پرسند این‌ها دیگر هزینه چیست؟

- البته در شرایط کنونی چاره‌ای دیگر وجود ندارد چون به‌نوعی جنگ اقتصادی بر کشور تحمیل شده است. نه مردم، نه اصلاح‌طلبان، نه اصول‌گرایان، نه دولت مایل نبودند در معرض تحریم قرار بگیرند. هیچ‌کس موافق تحریم نیست. اما این شرایط مانند جنگ نظامی قبلی بر کشور ما تحمیل شده است و چاره‌ دیگری جز مقاومت و تدبیر برای خروج از این شرایط وجود ندارد.

توجه داشته باشید اروپایی‌ها هم تحت تسلط روانی آمریکا هستند و هم اینکه تسلط کامل بر شرکت‌ها و بخش‌های اقتصادی خود ندارند و در حال ایجاد یک سازوکار دولتی هستند تا بتوانند روابط تجاری با ما برقرار کنند و البته فرصتی برای آن‌ها ایجاد شده تا سرانجام بتوانند از این سلطه طولانی دلار، خود را خارج کنند؛ ما نیز باید همکاری کنیم. بالاخره این دوران تمام می‌شود. هم ترامپ شکست خواهد خورد و هم برجام از این وضعیت نسبتاً مبهم خارج خواهد شد. ما چاره‌ای جز پایبندی به برجام نداریم و نگاه عقلانی هم،‌ همین را به ما توصیه می‌کند و در این مسیر چاره‌ای جز حفظ وحدت و مقاومت نیست.

* برخی می‌گویند همان‌طور که برجام در نهایت اثرگذاری بر زندگی مردم نداشت،‌ درباره اف.ای.تی.اف هم بزرگ‌نمایی می‌شود و در صورت تصویب این لوایح هم باز تغییری در وضعیت ایجاد نخواهد شد.

-  این اشتباه است که بگوییم برجام تأثیری بر بهبود زندگی اقتصادی مردم نداشته است. در چهار سال اول دولت تدبیر و امید،‌ سرمایه‌گذاری‌های زیادی انجام گرفت و ارز و تورم در حالت ثابتی نگاه داشته شد. اینها همه به خاطر برجام بود.

* خب کشور در شرایط رکود به سر می‎برده است.

- رکود وجود داشت، اما اگر اتفاقات اخیر رخ نمی‌داد رکود هم می‌شکست. در چهار سال اول، تورم و گرانی وجود نداشت. ثبات به بازار اقتصاد و کسب‌وکار و زندگی مردم بازگشته بود، اما اتفاقات بین‌المللی، انتخابات آمریکا و برخی فشارهای داخلی چنین شرایطی را برای کشور رقم زد، اما همه می‌دانیم که نه دولت و نه نظام، تمایلی به این امر نداشتند و حتی برای اروپایی‌ها هم غیرقابل پیش‌بینی بود. عده‌ای می‌گویند در برابر آمریکا تسلیم شویم، اما این کار مصلحت نیست و عزت ملی ما را پایمال می‌کند و فایده‌ و سودی هم ندارد. به هر صورت همان‌طور که گفتم در شرایطی کنونی، هیچ راه‌حلی جز مقاومت همراه با تدبیر و هوشیاری وجود ندارد. تأکید بر وحدت هم به این علت است که آن‌ها پیش‌بینی می‌کردند با خروج آمریکا قیمت ارز در کشور افزایش می‌یابد و انقلاب اسلامی ایران چهل‌سالگی خود را نمی‌بیند، قحطی و بیکاری افزایش یافته و غیرقابل کنترل می‌شود. حوادث دی‌ماه سال گذشته هم به آن‌ها علامت‌هایی داد. اما آنچه تصور می‌کردند، نشد و دیدند که دولت در حال تسلط بر اوضاع و ثابت نگه داشتن ارز است.

اکنون پیش‌بینی‌های لازم برای ارزاق عمومی و نیازهای اقتصادی جامعه هم شده است و برای مقابله با برخوردهای اقتصادی غیرقانونی آمریکا هم راه‌حل‌هایی پیدا می‌شود که بتوانیم آثار منفی تحریم‌های آمریکا را بیشتر کاهش دهیم. دولت، نظام، چپ و راست و همه اصلاح‌طلبان شناخته شده و قدیمی بر حفظ وحدت تأکید دارند. البته ما باید برای روابط با کشورهای منطقه، راه‌حلی پیدا کنیم و در داخل کشور آشتی ایجاد کنیم و کینه‌ورزی و تندروی‌ها را از بین ببریم. باید آشتی ملی ایجاد شود و با کشورهای منطقه نیز ارتباط برقرار شده و به سمت تنش‌زدایی منطقه‌ای و جهانی حرکت کنیم و به معنای واقعی و در عمل باید آشتی ملی ایجاد کنیم.

* برخی، یکی از مصادیق آشتی ملی را رفع حصر می‌دانند و گروه‌های مختلف منتظر حل شدن آن هستند.

- موضوع حصر قدم‌به‌قدم به سمت حل شدن پیش می‌رود. الان در مورد شخص آقای کروبی این اتفاق به‌صورت آرام در حال وقوع است و پیش‌بینی من این است که مسئله حصر بعد از چند ماه شکسته شده و تقریباً رفع شود.

همان‌طور که گفتم وحدت ملی و گفت‌وگوی ملی یک اصل است. اصلاح‌طلب و اصولگرا هر دو باید در فرآیند رقابت‌های داخلی حضور داشته باشند و هیچ‌کدام از این دو جریان سیاسی اصیل را نمی‌توان حذف کرد. نشاط سیاسی در کشور تنها با حضور همه جریان‌های سیاسی قابل تحقق یافتن است.

* برخی می‌گویند در وضعیت فعلی کشور، دولت دو موضوع را رها کرده است: یک، مقابله با گروه‌های تندروی داخلی و دو، رسیدگی به معیشت مردم. به نظر شما این نظر صحیح است؟

- این یک واقعیت است که متأسفانه دولت زیر ضرب عناصر افراطی و رقیب تندروی خود است و متحمل آسیب‌هایی هم شده است، اما چاره‌ای جز تحمل ندارد و رودررویی دولت با این جریان‌های تند و افراطی به نفع کشور و خود دولت نیست. اما در مورد مشکلات مردم باید گفت این نگاه، ناشی از تبلیغات همین افراد و گروه‌هاست. دولت هر آنچه از امکانات که در کشور وجود دارد، در اختیار مردم گذاشته و چیزی برای پنهان کردن ندارد. متأسفانه رسانه‌ ملی ما مدام و به ناحق بر طبل تبلیغ می‌کوبد که دولت به فکر مردم نیست. در برنامه بدون تعارف رسماً گفته می‌شود دولت برای مردم کاری نمی‌کند. اگر دولت پول داشت کجا خرج می‌کرد؟ الان دولت در تلاش است تا از بودجه بخش‌های حاکمیتی و فرهنگی هم بکاهد و برای رسیدگی به مردم مورد استفاده قرار دهد. دولت در فشار تحریم است و بر اساس بودجه‌ای که پیشنهادش را به مجلس داده در حال اداره کشور است. باید از مخالفان تندرو پرسید که اگر در چنین شرایطی کار دست آن‌ها بود، چه می‌کردند؟ و چه می‌توانستند بکنند؟

خواسته دولت این است که اجازه داده شود تا در داخل کشور امنیت برقرار شود، در منطقه نیز روابط خوبی با کشورها به‌وجود آید و سرمایه‌گذاری لازم نیز صورت پذیرد تا اشتغال رونق بیشتری پیدا کند. اما مخالفان به شکل‌های مختلف اجازه نمی‌دهند که این اتفاق رخ دهد. وقتی ناامنی اقتصادی و ناامنی در سرمایه‌گذاری وجود داشته باشد،‌ چطور می‌توان به سرمایه‌گذاری امید داشت؟

* پس با این تفاسیر به نظرتان ما به سمت آشتی ملی می‌رویم یا در جهت مخالف آن؟ برای اینکه به این سمت برویم چه کاری باید انجام داد؟ ما سال آینده انتخابات را در پیش رو داریم و بسیاری از گروه‌های سیاسی انتظار دارند انتخابات خوبی برگزار شود. آقای کدخدایی هم گفته است انتخابات پرشوری خواهیم داشت، اما با وجود این موضوعات آشتی ملی دیده نمی‌شود. نظر شما چیست؟

- وحدت لازم در کشور وجود دارد. چنانچه شاهد برخی دعواهای سیاسی هم باشیم به این معنا نیست که وحدت وجود ندارد. 22 بهمن نماد این وحدت است. نشانه نشاط سیاسی است.

من معتقدم انتخابات آینده پرشور خواهد بود و حدس هم می‌زنم شورای نگهبان برای حضور بیشتر مردم سخت‌گیری کمتری خواهد داشت و مجلس آینده مجلسی بانشاط‌ تر و بهتر خواهد بود؛ این پیش‌بینی من است. معتقدم که مجلس آینده مسئول‌تر خواهد بود. تغییراتی که در بخش‌های مختلف صورت می‌گیرد، مثبت می‌دانم؛ هم در حوزه جوان‌گرایی و هم در حوزه امامان جمعه و حتی در قوه قضاییه.

* تغییرات قوه قضاییه را مثبت می‌دانید؟

-  بله! هم گزینه‌ای که مطرح شده است و هم کسانی که بنا هست به کمک ایشان بیایند را مثبت می‌بینم؛ چون از درون قوه قضاییه می‌آیند. اینکه این افراد از درون قوه قضاییه می‌آیند نشانه خوبی است. و قطعاً بهتر از انتخاب‌هایی است که از خارج قوه می‌آیند و این حوزه را نمی‌شناسند و گاهی شاید تا آخر هم نشناسند و اشتباهات خود را اصلاح نکنند.

همین‌جا لازم می‌دانم از مرحوم آیت‌الله هاشمی شاهرودی نام ببرم. ایشان یکی از موفق‌ترین رؤسای قوه قضاییه بود. البته در ابتدا تندروی‌هایی وجود داشت و در اجرای برخی از احکام تندروی شد، اما این مرحوم خیلی زود متوجه شد که باید تغییراتی در برخی روش‌ها صورت پذیرد و از آن زمان به بعد خدمات زیادی را به دستگاه قضایی عرضه کرد و روش را تغییر داد؛ تخلیه زندان‌ها و زندان زدایی از اقدامات خوب و مؤثر ایشان بود. اما متأسفانه برخی بزرگان بر این روش نماندند.

* آقای رئیسی که گفته می‌شود گزینه ریاست قوه قضاییه هستند، با توجه به کارنامه ایشان در قوه و سابقه کاندیداتوری ریاست جمهوری به نظرتان مدیریت ایشان چه چشم اندازی خواهد داشت؟

- چون آقای رئیسی از درون سیستم قضایی برخاسته است من ایشان را گزینه مناسب‌تری از ده سال گذشته می‌دانم. همین رقیب بودن ایشان به‌نوعی بازدارنده است. کسانی که چهل سال کار قضایی کرده‌اند این فرهنگ بر آن‌ها مسلط شده که چگونه عمل کنند. می‌دانند که قوه مجریه رقیب است و باید رعایت برخی نکات صورت پذیرد. آقای شاهرودی بعد از پایان مأموریت من در وزارت اطلاعات،‌ از من خواست که رئیس سازمان بازرسی کل کشور باشم من قبول نکردم و برای این نپذیرفتن، دلیل داشتم. چون من خود را در موضع مخالف دولت احمدی‌نژاد می‌دیدم و تصورم این بود که اگر در این جایگاه قرار بگیرم که وظیفه‌اش، کنترل و نظارت بر دولت است این از موارد رد در مباحث حقوقی است، یعنی قاضی در جایی که بیم طرفداری یا جانبداری وجود دارد باید برخلاف یا با احتیاط عمل کند. این را امثال آقایان رئیسی، محسنی اژه‌ای و پورمحمدی و رازینی خوب می‌دانند.

تجربه‌ای در این زمینه دارم که وقتی پرونده زهرا کاظمی مطرح و بین دولت و قوه قضاییه اختلاف بالا گرفت و مرتضوی اصرار داشت و مدعی بود که این خانم توسط وزارت اطلاعات به قتل رسیده است و چون قدرت را در دست داشت ملاحظه چیزی را نمی‌کرد، لذا من راه‌حل نزاع در موقعیت وزیر اطلاعات، سه نفر را به‌عنوان حَکَم خدمت مقام معظم رهبری معرفی کردم. این سه نفر، آقایان رئیسی، محسنی اژه‌ای و الهام و هر سه از مخالفان اصلاح‌طلبان و دولت بودند ولی من، آنان را به‌عنوان حَکَم پیشنهاد کردم.

در ابتدا برای رئیس وقت قوه قضاییه سخت بود زیر بار چنین پیشنهادی برود، ولی مقام معظم رهبری دستور دادند پیشنهاد وزیر اطلاعات پذیرفته شود و حتی وقتی که من آنان را معرفی کردم معاونان من، در وزارت اطلاعات هم متعجب شدند و معتقد بودند که این ترکیب، وزارت اطلاعات را از پیش محکوم می‌کند، اما من چنین اعتقادی نداشتم و می‌گفتم که این‌طور نیست. بر اساس شناختی که از این‌ آقایان داشتم، مطمئن بودم که حتی اگر مرتضوی را مقصر نشناسند و محکوم نکنند، اما وزارت اطلاعات را تبرئه می‌کنند و این اتفاق هم افتاد.

این گروه آمدند حدود 40 روز تحقیق و بررسی کردند، اسناد را دیدند، ‌حرف‌ها را شنیدند و بعد، صریحاً نوشتند که این حادثه مطلقاً هیچ ربطی به وزارت اطلاعات ندارد و وزارت توسط همین سه نفر تبرئه شد.

به‌هرحال من به آقای رئیسی و تیمی که با ایشان شروع به کار می‌کند، خوش‌بین هستم. ممکن است بیشترشان از نظر سلیقه سیاسی با من مخالف باشند، اما من مطمئن هستم که آن‌ها حرفه‌ای عمل می‌کنند نه سیاسی. آفت قضاوت، سیاسی و جناحی عمل کردن است. سیستم قضایی باید حرفه‌ای و بی‌طرف عمل کند.

* شما در دولت تدبیر و امید دستیار ویژه رئیس‌جمهوری بودید،‌ چرا نقش شما در دولت دوازدهم کم‌رنگ شد؟ برخی می‌گویند این کم‌رنگ شدن نقش شما در دولت جدید به خاطر مواضع و فعالیت‌های شما در دولت قبل در حوزه اقلیت‌ها بوده است.

-  بنا نداریم با این حمایت جدی که از دولت کردیم دوباره انتقاد کنیم. هر دولتی اشتباهاتی دارد و کسی نمی‌گوید که معصوم است. ولی به‌طور کلی پس از اجرای قانون منع به‌کارگیری بازنشستگان ما همچنان در یک قالب قانونی دیگری همکاری با دولت را ادامه می‌دهیم و اتفاقاً با آمدن آقای دکتر واعظی همکاری ما راحت و روان‌تر گردیده است. درخواست‌های ما به‌موقع به محضر رئیس‌جمهوری محترم می‌رسد و در فاصله کوتاه دستورات لازم برای پیگیری ابلاغ می‌شود.

پیش از این، پیشنهادات و نظرات در این حوزه، کمتر و شاید با فاصله به نظر رئیس‌جمهوری می‌رسید، و به نظر در برخی موارد هم به نظر آقای رئیس‌جمهوری به هر دلیلی نمی‌رسید. ولی در حال حاضر، با حضور آقای دکتر واعظی، ما هر مکاتبه‌ای که درباره اقوام و اقلیت‌ها و مذاهب با آقای رئیس‌جمهوری یا خود آقای دکتر واعظی می‌کنیم، عموماً همان روز به نظر رئیس‌جمهوری می‌رسد و دستور لازم اخذ می‌شود و من این سرعت در کار و دریافت نتیجه برای حل مشکلات اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی را نتیجه تلاش‌های ویژه جناب آقای واعظی می‌دانم. حداقل ایشان درباره حوزه مأموریت ما به‌‌روز عمل می‌کند و مکاتبات ما را همان روز پاسخ می‌دهد و تاکنون نیز هیچ پیشنهادی که برای اصلاح امور این بخش مهم داده شده، رد نکرده و به پیشنهادها بیشتر توجه می‌شود.

تلاش ما در این حوزه این است که ذهنیت تبعیض را برداریم و ضمن تقویت این گفتمان،‌ احساس تبعیض را در میان هموطنان، اقوام و اقلیت‌های دینی و مذهبی از بین ببریم..

یکی از اهداف مهمی که من در دستیاری ویژه آن را دنبال می‌کردم، نهادینه کردن گفتمان انسجام ملی و جا انداختن این ضرورت بود و نتیجه آن، هم رأی قاطع به آقای روحانی در دور دوم بود؛ اگرچه من در این باره هزینه زیاد دادم. ولی الان شاهد هستیم که رقبای دولت هم به این ضرورت رسیده‌اند و در همین مسیر و با همین روال حرکت می‌کنند از جمله آقای رئیسی در آستان قدس، همایش ادیان برای این بخش از هموطنان برگزار کردند و به نظرم کار بسیار خوبی هم انجام گرفت.

اساساً اینکه همه بخش‌های نظام و نهادها و جریان‌های سیاسی رقابت می‌کنند تا مشکلات خود را با اقوام و مذاهب و ادیان مرتفع سازند، ناشی از گفتمان دولت بود و خوشبختانه در این زمینه موفق بودیم و این را امر مبارکی می‌دانم.

در کنار این، اقدامات عملی هم در حوزه خواص داشتیم. یعنی اقلیت‌ها باید خودشان در حاکمیت حضور داشته باشند تا باورشان بشود که تبعیضی وجود ندارد. این موضوعی بود که ما در چهار سال نخست، ایده‌اش را دادیم و در چهار سال دوم دولت تدبیر و امید در حال عمل به آن هستیم.

* آقای یونسی، ادامه همکاری با دولت دوازدهم در این حوزه چگونه خواهد بود؟

- بله در چهار سال دوم هم، همکاری با دولت ادامه دارد و پیشنهادهایی که به دولت داده‌ایم یا می‌دهیم به‌خوبی مورد توجه قرار گرفته و خوب اجرا می‌شود. از جمله انتصابات و به‌کارگیری شایستگان اهل سنت در وزارتخانه‌ها و سفارتخانه‌ها و شرکت و شهرداری‌ها و مدیریت‌های کلیدی مهم است. در تلاش هستیم بتوانیم این جایگاه‌ها را ارتقای بیشتری ببخشیم. آقای رئیس‌جمهوری همه اعضای عالی دولت را مکلف کرده که از شایستگان اهل سنت و اقلیت‌ها در جایگاه‌های مختلف به‌خوبی استفاده شود.

 

برچسب ها: رئیسی ، یونسی ، قوه قضاییه
ارسال به دوستان