همهچیز از ۴سال و اندی پیش شروع شد. روزی که سرویس هوشمند حملونقل اسنپ در تهران کارش را شروع کرد.
روزهای اول همهچیز در قواره کوچکی بود. تعداد ماشینها کم و رانندهها جامعه کوچکی داشتند. مسافران محدودی از این سیستم استفاده میکردند و اسنپ در نهایت یک روش کمکی برای تردد در سطح شهر تهران بود. با گذشت زمان عددها یکییکی بزرگتر شدند و پای اسنپ در شهرهای بیشتری باز شد.
حالا طبق آمار گزارششده از سوی روابطعمومی اسنپ، این سامانه در بیش از ۱۳۰شهر بزرگ و کوچک در تمامی استانهای ایران خدمترسانی میکند و روزانه بیش از یک میلیون و ۷۰۰هزار تا ۲میلیون سفر موفق دارد. اما راهاندازی اسنپ با این قواره بزرگ قصه درازی دارد؛ داستان پُرپیچوخمی که دستاندرکاران مربوطه برای فعال کردن خدمات اسنپ در شهرهای مختلف از سر گذراندهاند؛ از مخالفت تاکسیرانی، شهرداری و انواع ارگانهای رسمی و غیررسمی گرفته تا درگیری فیزیکی و زد و خورد با پروموترهای جذب راننده و حتی خود رانندهها. در این میان مسافران شهرهای مختلف هم هر کدام آداب خاص خودشان را دارند و با سلیقه شخصیشان در اینباره برخورد میکنند. برای نمونه ساکنان بعضی شهرها مثل مشهد بیشترین میزان استقبال را از اسنپ داشتند و طبق آمار تیم عملیات، مشهد رکورد بیشترین سفر در اولین روز راهاندازی را داشته است. از آن طرف ساکنان شهر بیرجند برخورد سنتیتری با ماجرا داشتند و ترجیح دادند شیوه رفتوآمدشان را به روز نکنند.
بنابراین از ورود اسنپ به شهرشان زیاد استقبال نکردند. آنطور که حسین هزارجریبی، یکی از معاونان عملیات اسنپ، میگوید:« راهاندازی اسنپ در هر شهری مشکلات خاص خودش را داشت. در بعضی شهرها دفاتر اسنپ را پلمپ میکردند و اجازه تبلیغات خیابانی نمیدادند. شهرهایی بود که رانندههای تاکسیرانی یا آژانسها به دلیل حس رقابتی که با رانندههای اسنپ داشتند، اجازه فعالیت نمیدادند و با آنها درگیر فیزیکی میشدند و خیلی شهرها هم بیلبوردها را به بدترین شکل ممکن خراب میکردند.» اما پشت راهاندازی اسنپ در هر شهر چه داستانی نهفته است و چطور این سامانه هوشمند حملونقل با همه سنگاندازیها امروز در سراسر ایران فعالیت میکند؟
قدم اول؛ نیازسنجی
قبل از راهاندازی اسنپ در هر شهر ابتدا سه فاکتور ضریب نفوذ اینترنت در شهر، وضعیت حملونقل و سایز جمعیتی بررسی میشود. اسنپ استاندارد تعریفشدهای دارد که با بررسی تعداد آژانسها و نحوه پوششدهی تاکسیها در هر شهر به درصد مشخصی میرسد. اگر این درصد پایینتر از حد تعریف شده تیم عملیات اسنپ باشد، یعنی آن شهر نیازمند سیستم دیگری است که فقدان موجود را جبران کند یا به عبارت دیگر، مردم آن شهر به دلیل کمبود سیستم حملونقلی در دسترس، از حضور اسنپ استقبال خواهند کرد. بنابراین تیم عملیات دست به کار راهاندازی اسنپ در شهر مربوطه میشود.
قدم دوم؛ پیش به سوی اسنپدار شدن
به محض ورود تیم عملیات در شهری که بناست اسنپدار شود، دو کار همزمان با هم پیش میرود؛ یکی پخش آگهی برای جذب نیروهای دفتری و دیگر شروع کار بازاریابی میدانی! پیشبرد همزمان این دو کار باعث میشود که هم تیم مربوط به انجام کارهای پشتیبانی و آموزش به رانندگان آماده به کار و در دفتر مشخصی مستقر میشوند و هم از رانندههایی که علاقه دارند به ناوگان اسنپ بپوندند، ثبتنام به عمل میآید. بعد از اینکه مدارک دریافتی از رانندگان به دفتر تهران ارسال و تایید شد، رانندگان برای آموزش به دفتر مربوطه دعوت میشوند. به گفته هزارجریبی، رانندگان قبل از شروع کار در دو مرحله آموزش میبینند؛ یکبار وقتی مدارکشان در دفتر تهران بررسی میشود و ناجا صلاحیتشان را تایید میکند. یکبار دیگر هم قبل از اینکه اپلیکیشن اسنپ فعال شود. در شهرهای کوچک ۵۰۰راننده، در شهرهای متوسط هزار راننده و در شهرهای بزرگ هزار و ۵۰۰راننده قبل از راهاندازی مورد نیاز است. روز قبل از راهاندازی با تمامی رانندگان تماس گرفته میشود که از فردا میتوانند کارشان را شروع کنند.
سنگهای میانه راه؛ از برخوردهای فیزیکی تا پلمپ و تعطیلی
هزارجریبی میگوید:« در طول پروسه راهاندازی بیشترین مشکل در زمان انتقال دفتر موقت به دفتر اصلی پیش میآید. برخورد شدید با پروموترهای جذب راننده، درگیری فیزیکی با نیروهای مستقر در دفتر، زد و خورد با تیم جذب و عملیات، پلمپ دفتر و هر شکل دیگری از مخالفت که فکرش را کنید از سوی نهادهای مختلف تا به حال پیش آمده است. بدترین تجربهمان به شهر کرمان برمیگردد که دفترمان به طور کامل تخریب شد. این اختلافات در اغلب شهرها به مرور برطرف میشود اما در بعضی شهرها هم مثل اصفهان و قم همچنان پا برجاست.» همین چند وقت پیش بود که خبر رسید تلاش برای جلوگیری از فعالیت اسنپ در اصفهان ادامه دارد؛ ورود تاکسیهای اینترنتی به فرودگاه بینالمللی اصفهان ممنوع است و این ممنوعیت گاهی در حد کتکزدن رانندهها هم بالا میگیرد. آنطرف در شهر قم هم همچنان مشکلات قبلی وجود دارد و اسنپ اجازه نصب بیلبوردهایش را ندارد.
اسنپیشدن شهرها به خواست مردم
با افزایش میزان درخواست مردم برای استفاده از سرویس آسان و در دسترس اسنپ، تیم عملیات این شرکت در طول چهار سال گذشته تمام تلاش خود را به منظور راهاندازی هر چه سریعتر این سرویس در شهرهای مختلف انجام داده است.
آنطور که حسین هزارجریبی توضیح میدهد:« اوایل از نظر زمانی چیزی حدود ۴۵ روز برای راهاندازی اسنپ در هر شهر زمان نیاز بود اما با توجه به تجربهای که به دست آوردیم، کمکم به جایی رسیدیم که این سرویس را در عرض یک هفته یا نهایتا ۱۰روز به شهرهای مختلف میرساندیم. در نهایت هم با بزرگ شدن تیم، موفق شدیم شهرهای تبریز، اهواز، ساری، بابل، قائمشهر، پردیس، بومهن و رودهن را در یک بازه سههفتهای راهاندازی کردیم. بدونشک در طول این مسیر همواره در تلاش بودیم که به بهترین شکل ممکن به مردم خدمترسانی کنیم و همچنان معتقدیم باید در جهت هر چه بهتر کردن سرویسدهیمان قدمهای موثری برداریم.»