۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۷:۲۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۵۳۰۳۹
تاریخ انتشار: ۱۰:۴۳ - ۰۵-۰۸-۱۳۹۹
کد ۷۵۳۰۳۹
انتشار: ۱۰:۴۳ - ۰۵-۰۸-۱۳۹۹

بحران قره باغ ؛در یک نگاه

*محمد رضا صفری تالارپشتی
استاد دانشکده حقوق

بررسی کامل روند بحران قره باغ نشان میدهد که حل این بحران بدون در نظر گرفتن ساختارهاي بین المللی و منطقه اي و نیازهاي این ساختارها امکان پذیر نخواهد بود. بحران قره باغ در نظام دوقطبی بین المللی و مبارزه دو قطب براي یافتن قدرت بیشتر به وجود آمد و در نظام تک قطبی بین المللی به یک جنگ تمام عیار و سپس آتشبس موقت انجامید  که متاسفانه مجدد شاهد شعله ور شدن این مناقشه هستیم. نحوه حل و فصل بحران قره باغ و نقش دولتهاي مداخله گر در این بحران متاثر از همین ساختارها بوده است. نقش عوامل داخلی(منجمله احزاب، تشکلهاي سیاسی و(... در هر دو جمهوريهاي آذربایجان و ارمنستان در جلوگیري از تشدید بحران و حل و فصل آن، برخلاف انتظارات بسیار کم و محدود می باشد، و این نقش فقط در چارچوب مذاکرات و گفتگوهاي متعدد بین سران و مقامات دو کشورمی باشد که از زمان برقراري آتشبش )نوامبر (1994  آغاز و تاکنون  ادامه داشته، اما نتیجه اي به دست نداده است.

بحران قره باغ تاثیر بسیار منفی بر روي روابط دو کشور گذاشته و باعث عقب ماندگی وتضعیف دو کشور در جنبه هاي مختلف شده است، این بحران روابط فیمابین را بسیار تیره و سرد کرده است. به باور بسیاري از تحلیلگران و کارشناسان، لاینحل ماندن بحران قره باغ از ابعاد سیاسی، اقتصادي، اجتماعی و مواصلاتی بر امنیت منطقه قفقاز جنوبی تاثیر منفی می گذارد.

از لحاظ سیاسی، لاینحل ماندن این بحران از زمان برقراري آتش بس (نوامبر1994) تا کنون، بر بی ثباتی داخلی حکومتها در جمهوري آذربایجان و ارمنستان و حتی تغییر حکومت و انجام تلاش براي کودتا تاثیرگذار بوده است؛ بطوریکه این بی ثباتی سیاسی، امنیت منطقه قفقاز جنوبی را به مخاطره  می اندازد. این بحران عامل استعفاي ایاز مطلب اف در آذربایجان و لئون ترپتروسیان در ارمنستان سقوط ابوالفضل ائلچی بیگ و کودتاي صورت حسین اف در آذربایجان و اقدام تروریستی درپارلمان ارمنستان که به کشته شدن نخست وزیر و رئیس پارلمان ارمنستان منجر گردید، بوده است که شاید باز شاهد این اتفاقات باشیم.

از لحاظ اقتصادي بحران قره باغ بر امنیت اقتصادي منطقه قفقاز جنوبی تاثیر بسیار منفی می گذارد؛ زیرا که امنیت، پیش شرط هرگونه سرمایه گذاري در منطقه است؛ حال آنکه این بحران  عملاً این موضوع را سلب کرده است. بطوریکه برغم استعدادهاي بالقوه و شرایط فوق العاده قفقاز براي سرمایه گذاري، میزان سرمایه گذاري در این منطقه بسیار پایین است. ارمنستان تحت تاثیر این بحران به نوعی در محاصره اقتصادي آذربایجان و ترکیه قرار گرفته و از مشارکت در طرحهاي انتقال انرژي خزر دور مانده، راه هاي ارتباطی خود را به غیر از مرز ایران، از دست داده و مجبور است هر سال صدها هزار دلار صرف هزینه هاي دفاعی کند که این امر میتواند در رشد و توسعه اقتصادي به کار گرفته شود. جمهوري آذربایجان نیز با از دست دادن 20 درصد از اراضی خود، معادن غنی و حاصل خیز قره باغ و ارتباط زمینی با نخجوان را از دست داده است. بحران قره باغ هزینه هاي فراوانی را بر اقتصاد آذربایجان تحمیل کرده است. وجود یک میلیون آواره جنگی بر دشواري وضعیت اقتصادي این کشور می افزاید. آواره گی نه تنها امکان کار و تولید را از این افراد گرفته است، بلکه آنها را به مصرف کننده و طبقه بیکار آذربایجان تبدیل کرده است.

بحران قره باغ از لحاظ اجتماعی نیز بر امنیت اجتماعی منطقه قفقاز جنوبی تاثیر می گذارد؛ ازجمله اینکه هر جنگی آثار مخرب اجتماعی به ویژه براي کودکان و زنان دارد و بحران قره باغ نیزاز این قاعده مستثنی نیست، وجود یک میلیون آواره جنگی در آذربایجان و وضعیت نامناسب آنان، زمینه رشد انواع ناامنی هاي اجتماعی را فراهم می سازد.

این بحران از لحاظ ارتباطی و مواصلاتی نیز باعث مسدود شدن خطوط راه آهن و جاده هاي شوسه شده است، از جمله میتوان به مسدود شدن خط راه آهن جمهوري آذربایجان با ارمنستان و نخجوان اشاره کرد. با توجه به تاثیر منفی این روند بر رشد اقتصادي منطقه و نیز تاثیر منفی بر طرح هایی نظیر( تراسیکا(که کریدور مابین اروپا و آسیا و راههاي بهتر دستیابی این دو قاره به یکدیگر را تعریف می نماید، اتحادیه اروپا بارها خواهان بازگشایی خطوط مواصلاتی بین جمهوري آذربایجان و ارمنستان شده است.

 با صراحت می توان گفت که بحران قره باغ، دیگر بحرانی بین ارمنستان و آذربایجان نیست. این بحران یکی از بحران هاي بین المللی دوران بعد از جنگ سرد می باشد که تبدیل به زخم مزمنی در کل پیکره آنارشیک نظام بین المللی معاصر گشته است. این بحران به خاطر ماهیت بازیگران منطقه اي و فرامنطقه اي موجود در آن و به لحاظ نوع مسائلی که به وجود آورده و خواهد آورد،بحرانی است که هر روز ابعاد بین المللی آن زیادتر شده و این به نوبه خود حل بحران را سختتر و پیچیده تر می کند. تاکنون  این بحران نه تنها حل نشده، بلکه دورنماي این بحران هم چندان روشن نیست؛ چرا که هر کدام از این بازیگران تاثیرگذار شامل آمریکا، روسیه، اروپا، ترکیه و ایران، اهداف خاصی را در خصوص حل بحران دنبال می کنند. اگر منطقه داراي شرایط  ژئوپلیتیک و جمهوري آذربایجان داراي ذخایر استراتژیک نفت و گاز نبود، به یقین بحران قره باغ پیش از این حل و فصل می شد.

تمام طرف هاي درگیر براي حل این بحران باید به سه واقعیت توجه داشته باشند:

- اولین مسئله اي که به ویژه ارامنه و در مرحله بعد، دیگر بازیگران باید به آن توجه کنند این است که هیچکدام از آنها به تنهایی توانایی حل بحران را ندارند. در نتیجه، بحران قره باغ زمانی حل خواهد شد که منافع بازیگران دست کم تا حدودي با یکدیگر سازگار شوند. طرح هاي پیشنهادي مطرح شده به این خاطر مورد توافق قرار نگرفتند که فقط منافع یکی از طرفین درگیر و یا ذینفع را در نظر گرفته بود. این بحران زمانی به طور کامل حل خواهد شد که توافق بین المللی در مورد پایان دادن به این بحران به وجود آید. انرژي حوزه خزر و اهمیت آن براي اروپا و همچنین مشارکت دادن روسیه در مسائل اروپا و جهان می تواند در این مورد موثر باشد.

- دومین مسئله اي که طرفهاي درگیر و به خصوص ارمنستان باید مدنظر داشته باشند. واقعیت احترام به تمامیت ارضی جمهوري آذربایجان است؛ چرا که بدون توجه به آن هیچ راهکاري در مورد بحران قره باغ امکان پذیر نخواهد بود. البته جمهوري آذربایجان نیز باید عالی ترین سطح خودمختاري را به ارامنه قره باغ بدهد.

- سومین مسئله این است که براي ایجاد جو اعتماد، باید تضمین هاي لازم و حتی بین المللی براي تامین امنیت ارامنه قره باغ صورت بگیرد. در این صورت است که ارامنه می توانند باخیال راحت و آسوده، در چارچوب تمامیت ارضی آذربایجان، به زندگی مسالمت آمیز خود، همانند سایر ملت آذربایجان ادامه دهند.

 

نکته اخر اینکه؛

جمهوری اسلامی ایران  در سیاست خارجی  باید به طور اشکاربه قطعنامه‌ها و اسناد بین المللی در مورد قره باغ استناد کند. در غیر اینصورت، عدم استناد به قطعنامه‌های شورای امنیت و موضع گیری در این خصوص صرفا نوعی دفاع از متجاوز است. ایران همچنین در قطعنامه کنفرانس کشورهای اسلامی اقدام ارمنستان را  راسما محکوم کرد و ما باید از رای که در این مورد داده‌ایم حمایت کنیم.

اگر قرار باشد ایران  نقش میانجی گری در مناقشه قره‌باغ ایفا نماید باید بر اساس اسناد حقوق  بین الملل به این نقش بپردازد که لزوم رعایت به این اسناد بی طرفی جمهوری اسلامی را در این بین پررنگ خواهد نمود.

 ایران با  بهره گیری از این فرصت در حل مناقشه قره باغ با دفاع از اصول حقوق بین‌الملل، می تواند قدرت و نقش  منطقه‌ای خود را به  جامعه بین المللی نشان دهد که می‌تواند نقش برجسته‌ای برای ایجاد صلح  بین‌المللی داشته باشد.

 

 

منابع و مآخذ

-آقانسیان، سرژ، ارمنستان، آذربایجان و گرجستان: از استقلال تا استقرار رژیم شوروي،. ترجمه: هوشنگ مهدوي، عبدالرضا، تهران، نشر معین،1383

. -بهراد، ع، الف، قره باغ در چشمانداز تاریخ، تبریز، ارك، بهار 1382

-بیات، عیوض، سیاست خارجی روسیه و ترکیه در قبال مناقشه قره باغ، تهران، اندیشه . نو، 1390

-عباس اف، علی و خاچاتریان، هارویتون، مناقشه قره باغ، آرمانها و واقعیتها، ترجمه: -واحدي، الیاس، برآورد استراتژیک آذربایجان (اقتصادي- نظامی)، تهران،  موسسه فرهنگی ابرار معاصر تهران، 1383

     -ملازاده، جیحون،،« مسئله قره باغ"،ترجمه: تایماز، رزمی، نشریه آذربایجان اینترنشنال، شماره . 24 ، ژانویه 1993

-نظرآهاري، رضا،سازمان امنیت و همکاري در اروپا و مناقشه ناگورنو قرهباغ " . مطالعات آسیاي مرکزي و قفقاز، شماره 36 ، زمستان ،1384

-ارزیابی عملکرد سازمان ملل متحد و سازمان امنیت و همکاری اروپا در قبال مناقشه قره باغ، پایان نامه دانشکده روابط بین الملل وزارت امورخارجه، دانشکده روابط بین الملل ،سجاد جعفری ،1398 
-الگویابی ژئوپلیتیکی بحران های منطقه ای (مورد: بحران قره باغ)،رساله دکترا دانشگاه تربیت مدرس، دانشکده ادبیات و علوم انسانی،علی ولیقلی‌زاده ،1398
 
-https://rahbordemoaser.ir
-https://khabarban.com
برچسب ها: بحران قره باغ
ارسال به دوستان