۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۱۸:۳۵
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۹۴۰۹۴
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۵ - ۲۷-۰۴-۱۴۰۰
کد ۷۹۴۰۹۴
انتشار: ۱۰:۱۵ - ۲۷-۰۴-۱۴۰۰

کرونا را در خیابان دیدم، داشت می‌رقصید...

کرونا شده است مثل دزدی که خیابانی پیدا کرده که اهالی آن نه در خانه‌های‌شان را قفل می‌کنند و نه سوییچ را از روی ماشین بر می‌دارند.

عصرایران؛ مصطفی داننده- کرونای دلتا را در خیابان دیدم، داشت می‌رقصید. زده بود زیر آواز که کجا برم بهتر از اینجا؟! سری چرخاندم و دیدم، لعنتی زبان نفهم حق دارد. خیلی‌هامان که واکسن نزدیم. یعنی ما مردم  می‌خواهیم بزنیم اما... ماسک زدن را هم که شل گرفته‌ایم و به هر بهانه‌ای از گرما بگیر تا کشیدن سیگار و پاک شدن آرایش، از زدن ماسک فرار می‌کنیم.

واقعا با این شرایط چرا نزند و نرقصد. کرونا شده است مثل دزدی که خیابانی پیدا کرده که اهالی آن نه در خانه‌های‌شان را قفل می‌کنند و نه سوییچ را از روی ماشین بر می‌دارند و خیلی هم اهل سفر رفتن هستند. پلیس هم چند ماه یک بار از آنجا رد می‌شود. واقعا او کجا برود بهتر از کوچه بیخیال‌ها؟

دبیر علمی کشوری کرونا می‌گوید:« قبلا یک ترسی از کرونا وجود داشت و شاید اکنون این ترس ریخته است،حتی می‌بینیم که عروسی‌های ۲۰۰ نفره و ۱۵۰ نفره دارد در این شرایط برگزار می‌شود.مردم دیگر پروتکل‌های بهداشتی را رعایت نمی‌کنند. در حالی که در پیک دوم و سوم همکاری مردم بیشتر بود.»

کرونا

می‌گویند وارد پیک پنجم شده‌ایم، دلتا آمده اما انگار نه انگار. همه هستند، ستاد ملی هم دست روی دست گداشته است تا رئیس جدید از راه برسد. نه خبر از محدودیت هست و نه از تعطیلی! زندگی عادی در جریان است و دلتا رقص‌کنان در حال قدرت نمایی.

تا حرف هم می‌زنیم متهم به کذا و کذا می‌شویم. ما شرایط را می‌بینیم. هر روز با مترو و وسایل نقلیه عمومی در حال رفت و آمد هستیم و به خیال شدن مردم مثل گرمای تابستان به صورت‌مان می‌خورد. راستی راستی مردم فکر کرده‌اند که کرونا یک شوخی و دوربین مخفی بوده است.

این تفکر وقتی حاصل شد که ستاد ملی کرونا، تصمیم آسان گیری کرد و اجازه داد، روال زندگی مردم عادی شود؛ انگار نه انگار که کرونایی هست.

سری به بیمارستان‌ها بزنید تا ببیند که وضعیت از درام به زکام رسیده است. اصلا مسئولان کشور، بهترین کنترل کننده کرونا در جهان و کهکشان راه شیری اما این رسم مبارزه با یک دشمن بی‌رحم نیست.

واقعا اگر می‌خواستیم در جنگ 8 ساله از کشور اینگونه دفاع کنیم، «عراقی‌ها کنار زاینده رود، لب کارون می‌خواندند».

همه خسته‌ایم اما هم مسئولان و هم مردم باید به وظیفه خود عمل کنند. آنها باید واکسن را برسانند و ما هم باید پروتکل‌های بهداشتی را رعایت کنیم.

باید برای شکست کرونا دست از دو قطبی سازی برداریم. هیات و سفر را روبروی هم قرار ندهیم. هرکاری که باعث رشد کرونا در کشور می‌شود باید متوقف شود، بدون هیچ بهانه‌ای.

کرونا در این مدت نشان داد که با هیچ کس شوخی ندارد. البته آنها که پول دارند مثل همیشه زندگی بیشتر به کام‌شان است و  می‌توانند سفر خارجی بروند و واکسن بزنند و یا اگر بیمار شدند در بیمارستان‌های خصوصی بخوابند و آنهایی هم که ندارند مثل همیشه می‌دوند تا یه یک حداقل برسند.

می‌ترسم روزی برسد که نعره مستانه کرونا را در خیابان‌ها ببینیم. روزی که شاید دیگر کاری از دست‌مان برنیاید.

ارسال به دوستان