۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۰۸
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۴۴۰۲۸
تعداد نظرات: ۱۲ نظر
تاریخ انتشار: ۰۰:۵۲ - ۲۲-۰۳-۱۴۰۱
کد ۸۴۴۰۲۸
انتشار: ۰۰:۵۲ - ۲۲-۰۳-۱۴۰۱

حال و‌هوای ایرانیان در 140 سال قبل/ خاطرات کشیش آمریکایی از 14 سال زندگی در ایران

حال و‌هوای ایرانیان در 140 سال قبل/ خاطرات کشیش آمریکایی از 14 سال زندگی در ایران
«زندگی و احوال ایرانیان» خاطرات سیموئل ویلسن- کشیش آمریکایی – است از 14 سال اقامت در ایران در اواخر دوران ناصر‌الدین شاه.

  عصر ایران؛ مهرداد خدیر- یازدهمین نشست از سلسله برنامه‌های عصر شنبه‌های بخارا به کتاب خواندنی و تازه انتشار یافتۀ «زندگی و احوال ایرانیان» نوشته "سمیوئل گراهام ویلسن " با ترجمۀ خانم شهلا طهماسبی اختصاص داشت. محیط مصفای حیاط کافه مانا هم مجال تصویرسازی می‌داد.

 
  «زندگی و احوال ایرانیان» ‌در واقع خاطرات ویلسن- کشیش آمریکایی – است از 14 سال اقامت در ایران در اواخر دوران ناصر الدین شاه.


  او 140 سال قبل و در 1261 خورشیدی یا 1881 میلادی یعنی 15 سال قبل از ترور ناصرالدین شاه در رأس هیأت تبلیغی کلیسای آمریکایی به ایران آمد و در تبریز- شهر ولیعهدنشین که پس از تهران در مرحله دوم اهمیت قرار داشت سکنا گزید و تا سال 1274 خورشیدی کمتر از یک سال قبل از ترور ناصرالدین شاه و قریب 14 سال در ایران به سر برد.


  ویلسن شاهد وقایع اجتماعی چون قحطی و وبا و تأسیس بانک شاهنشاهی ایران به دست انگلیسی‌ها و نهضت تحریم تنباکو بوده است.


  ترجمۀ روان خانم شهلا طهماسبی یک کتاب خوش‌خوان را پیش چشم ما قرار داده و نشر پنجره هم با زیبایی منتشر کرده است.


   سفرنامه‌های اروپایی هایی که به ایران آمده‌اند همواره خواندنی بوده و این یک آمریکایی است. اینها معمولا از زاویه ای متفاوت و البته با فاصلۀ فرهنگی می نگریسته اند و بی ملاحظات داخلی ها  خاصه وقتی قصد بازگشت دوباره نداشتند پاره‌ای روحیات و خلق و خوی نیاکان ما را نقد می‌کرده‌اند و اگر چه خالی از قضاوت‌های نادرست نیست اما غالباً عاری از چاپلوسی است؛ مشهورتر از همه خاطرات جیمز موریه (‌حاجی بابای اصفهانی) که آن قدر وارد جزییات زندگی ایرانیان شده که برخی در اصالت آن -از حیث این که به قلم او بوده باشد- تردید می‌کنند.


  بخش‌هایی از کتاب «‌زندگی و احوال ایراینان» را از فصل‌های مختلف و بی ترتیب خاص نقل می‌کنم و هر چند فرصت مطالعۀ تمام آن در این چند ساعت فراهم نیامده اما همین‌ها نشان می‌دهد چقدر خواندنی است:

حال و‌هوای ایرانیان در 140 سال قبل/ خاطرات کشیش آمریکایی از 14 سال زندگی در ایران


 - تبریز، مادرشهر ایران است. مهم‌ترین شهر از نظر تجارتی و مرکز آذربایجان، برجسته‌ترین ایالت ایران. عنوان سیاسی آن "دارالسلطنه" و عنوان مذهبی‌اش "ستون اسلام" است. مثل خیلی از شهرهای شرقی فراز و نشیب‌هایی داشته زمانی غرق در رفاه و نعمت بوده و بعد زلزله آن را از پا درآورد و جنگ و طاعون تباهش کرد... یک قرن پیش زلزلۀ مهیبی خانه هایش را لرزاند و تبدیل به توده‌های خاک کرد.

 - عقب ماندگی ایران ربطی به ضعف فکری ندارد. ایرانی‌ها ذهن تیز وفعالی دارند. تعلیم نیافته‌اند و غیر اصولی زندگی می‌کنند اما ذاتاً باهوش‌اند. در بحث، نکته‌سنج، در کسب و کار زیرک، در تقلید، ماهر و در طرز عمل، هنرمند مآب. در روابط اجتماعی خوش‌مشرب، علاقه مند به شوخی و مطایبه و خوش‌ذوق در شعر و موسیقی و به نحوی استتثنایی به شانس‌های اندک شان واقف اند...


 -فرمانروایان ایران نیز فاقد شایستگی و توانایی نیستند و ناصرالدین، پادشاه کنونی مردی است با استعداد بارز، انرژی بسیار و درک قوی از جزییات امور اجرایی.

 - در ایران فکر و ذکر والدین دختر بیش از هر چیز این است که دخترشان کِی و با کی عروسی می‌کند و چه بسا در طفولیت او را نامزد کنند... با این که ندیده و نشناخته ازدواج می‌کنند اما هماهنگی دارند و با عشق مشترک به بچه ها از زندگی خانوادگی لذت می‌برند.

 - حوضۀ دریاچۀ ارومیه پرجمعیت‌ترین و توسعه‌یافته‌ترین منطقه در ایران و آبریز آن 21 هزار و 250 هزار مایل مربع است. در دوران باستان، ماتیانا و به ارمنی کبوتا (دریای آبی) نامیده می‌شد و امروز دریای شاهی یا دریای ارومیه. قسمت شمالی کم‌عمق است و هر سال از عمق آن کاسته می‌شود. نستوریان معتقدند "توماس حواری" هنگام عزیمت به هند پیاده از روی آب رد شد و این روز را جشن می‌گیرند و در دریاچه شنا می‌کنند.


 - ساکنان کنونی ایران مانند ساکنان اروپا از امتیاز اختلاط خون برخوردارند. بر سرزمین اقوام ماد، پارس و پارت، اعراب و سلجوقیان، ترکمان ها و مغولان و ترک ها پی در پی تاخت و تاز کرده و سلطه یافته‌اند. ایران و توران در هم آمیخته‌اند.

و عباراتی قابل تأمل‌تر:


  - ایران و ایرانی تا هنگام اصلاح روش‌های نادرست و تقلب آمیز، نمی تواند امید به نعمت و ثروت داشته باشد. چه در نظام و چه در امور کشوری. تصویب یک قانون مدنی با موادی که مجازات در آنها تصریح شده باشد بی‌اندازه برای ایران سودمند خواهد بود چون حاکم که هم والی است و هم قاضی دست‌خوش تلوّن مزاج و جلب رضایت است و ممکن است بنا‌بر وضعیت مزاجی حکم به مرگ یا آزادی بدهد. حداکثر مجازات معمول، جریمه است و حتی با دریافت پول خون با قاتل مصالحه می‌شود. حبس، مدت معین ندارد. زندان‌ها کثیف‌اند و مرطوب و سیاه‌چال‌ها مملو از میکروب و حشرات موذی. اعمال شرم‌آور و شنیع در زندان‌ها صورت می‌گیرد.
 
  - نیاز دیگر ایران آموزش عمومی است. تجدید حیات و مدنیت ایران در مدرسه نهفته است.


این جمله هم از مقدمۀ او: «سیاست موضوعی مورد علاقۀ عموم است و اکثر کسانی که دربارۀ ایران غور و مطالعه کرده اند به یک نتیجه رسیده اند: آیندۀ ایران از لحاظ سیاسی به روسیه بستگی دارد. آنها ایران را میوۀ رسیده ای دیده‌اند در دست‌رسِ این قدرت و کافی است دستش را دراز کند و آن را بچیند».


  کتاب از همه نظر خواندنی است. نویسنده به بحث آب توجه بسیار نشان داده و در عین حال مشخص است به یزد و مناطق مرکزی نرفته و گرنه در انتقاد از ناآشنایی ایرانیان با آبیاری درست و شیوه‌های نگاه‌داری آب محتاط‌تر می‌بود چون طبیعی است که در هر منطقه که کم آب‌تر بوده شیوه‌های آبیاری و خصوصا قنات و کاریز بیشتر مورد توجه بوده است.


کثیف بودن معابر و گذرگاه‌ها و انواع بیماری‌ها توی ذوق ویلسن می‌زده اما هیچ یک موجب نمی‌شده زبان به طعن ایرانیان بگشاید.


  هر جای کتاب را که باز کنید خواندنی است. تنها نکته این است که کاش مترجم یا ناشر محترم در چاپ‌های بعدی به جای سال قمری در کنار میلادی سال خورشیدی بیاورند. چرا که ضرورتی به ذکر سال قمری نیست.

نکتۀ پایانی هم این که درست است که لذت می‌بریم، آری اما جاهایی پشت آدم می‌لرزد. مثلا وقتی از خطر زلزله و بحران آب می‌گوید که چگونه آبادانی را به ویرانی بدل می‌کرده است و کابوس آن بعد از 140 سال همچنان با ماست...

ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۱۲
در انتظار بررسی: ۳
غیر قابل انتشار: ۰
میسا
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۱۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
0
10
جالب بود
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۰۸:۴۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
0
18
"نکتۀ پایانی هم این که لذت می بریم، آری اما جاهایی پشت آدم می‌لرزد. وقتی از خطر زلزله و بحران آب می‌گوید گه چگونه آبادانی را به ویرانی بدل می‌کرده است و کابوس آن بعد از 140 سال همچنان با ماست..."
بدتر از زلزله و بحران آب بعد از 140 سال "تقلب و ریا می باشد ..."
" - ایران و ایرانی تا هنگام اصلاح روش‌های نادرست و تقلب آمیز، نمی تواند امید به نعمت و ثروت داشته باشد. "
بهنام
Iran (Islamic Republic of)
۰۹:۳۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
0
10
باسلام و خداقوت؛ خواستم در خصوص مطالب آموزنده و تاريخي كه بصورت متن يا فايل ويدئو در اختيار خوانندگان ميگذاريد، تشكر كنم. عصر ايران اولين رسانه خبري اينجانب محسوب ميگردد.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۰:۱۹ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
27
4
خاک بر سر اون نویسنده ای که از هوش ناصرالدین الدنگ بنویسید
عصر ایران اگر هم هوش بسیار نداشت ولی ذوق وافر داشت. این را دیگر نمی توانید انکار کنید!
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۱:۰۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
2
5
عالی عالی
ممنون و ممنون
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۱۴ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
4
0
مرسی آقای خدیر. برنامه تازه دیروز بود. چقدر سریع خوندین
عصر ایران

در متن هم اشاره شده که هنگام نوشتن مطلب کل کتاب خوانده نشده بود. البته حالا که این پاسخ نوشته می شود به دو سوم رسیده است.


 اساسا از آن دست کتاب‌ها نیست که نیاز به مطالعۀ آن از ابتدا تا انتها باشد و پر از نکته‌های جالب از زندگی ایرانیان در 140 سال قبل ( اواخر سلطنت ناصر الدین شاه) است. بخش‌هایی که انتخاب و نقل شده غالبا مورد توجه مترجم و میهمانان برنامه بود و همان‌جا هم علامت زده شد تا نقل و مخاطبان را در این لذت شریک کنیم.

ناشناس
United States of America
۱۲:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
10
3
البته که غرض مندانه نوشته است .
یک مبلغ امریکایی که نجات ایران را در مدرسه می دیده و حتما باید مدرسه مسیحی امریکایی باشد.
در حالی که سالها قبل از او دارالفنون به راه افتاده و تاکید امیرکبیر این بود که معلم روس و انگلیس نداشته باشد.

شاید یکی از دلایل علاقه و تمایل ایرانیان به فرانسه و بعدها آلمان همین باشد که از روس و انگلیس بیزار بودند .
به هر حال ، نکته دیگر اینکه متاسفانه همه مشکلات اشاره شده در 140 سال پیش هنوز هم با ما هستند ،
مشکل قانون و آب و زلزله و آموزش نادیده بودن ایرانیان .
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۴:۳۶ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
در صدد دفاع نیستم ولی یه دارالفنون برای کل ایران بس بود؟ ضمن اینکه گفته آموزش عمومی
مهرزاد
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۵۷ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
14
2
یکی دیگر از خصوصیات ایرانیها بخل و حسد و بدخواهی آنهاست. مانند نویسنده ی محترم که در خاطرات 15 ساله فقط تبریزش را دیده و دریاچه ی ارومیه.
عصر ایران خوب تقریبا تمام 14 سال را در تبریز بوده
پاسخ ها
ناشناس
| Iran (Islamic Republic of) |
۱۲:۳۸ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۳
شما الان اینترنت رو ازت بگیرن، بیشتر از شهری که توش بودی (حالا یا زندگی کردی یا مسافرت رفتی) می تونی چیزی بنویسی؟
ستار
Iran (Islamic Republic of)
۱۹:۲۲ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۲
1
2
جناب خدیر خیلی خوب بود امیدوارم در خصوص سفرنامه های خارجیان بیشتر بنویسید.
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۳:۲۳ - ۱۴۰۱/۰۳/۲۳
0
2
چقدر عالی نوشته و شما هم خلاصه مفیدی آوردید!
سالهاست بدنبال آن می گردم که ببینم چرا ما نمی توانیم به یک کشور پیشرفته مبدل شویم.
نکات خوبی را آورده.
اما توجه به این نکته هم لازم است که در نظر داشته باشیم تا منطقه ما آماده نباشد پیشرفت تنهایی نمی تواند پایدار بماند.
ترکیه خود از مزیت همسایگی با اروپا برخوردار است و توانست با یک مدیریت مناسب پیشرفت کند.
ما که در همسایگی مان عرق و افغانستان و پاکستان هستند اگر هم می خواستیم نمی توانستیم پیشرفت کنیم چه برسد به حالا که ...