۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۱۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۵۲۶۷۳
تاریخ انتشار: ۰۱:۱۷ - ۱۹-۰۵-۱۴۰۱
کد ۸۵۲۶۷۳
انتشار: ۰۱:۱۷ - ۱۹-۰۵-۱۴۰۱
یک چهره - یک روایت

عبدالرضا داوری؛ پیش‌نهادِ «ایزد نشان» به جای «آیت‌الله»/ نقدی کمتر سیاسی

عبدالرضا داوری؛ پیش‌نهادِ «ایزد نشان» به جای «آیت‌الله»/ نقدی کمتر سیاسی
این فعال رسانه‌ای در نامه‌ای به حداد عادل پیش‌نهاد کرده «‌برای مقام معظم رهبری به جای "آیت‌الله" از عبارت "ایزد نشان" استفاده شود تا جایگاه آسمانی ایشان مشخص شود.»

   عصر ایران؛ مهرداد خدیر- خبرگزاری «خبرآنلاین» به نقل از تارنمای «نامه‌نیوز» خبر داده که عبدالرضا داوری فعال رسانه‌ای -که بیشتر با عنوان مشاور پیشین و منتقد امروز محمود احمدی‌نژاد شناخته می‌شود -در نامه‌ای به غلامعلی حداد عادل رییس فرهنگستان زبان و ادب فارسی پیش‌نهاد کرده یا از او خواسته «‌برای مقام معظم رهبری به جای "آیت‌الله" از عبارت "ایزد نشان" استفاده شود تا جایگاه آسمانی ایشان مشخص شود.»


    او در نامۀ خود تصریح کرده است: «نهاد رهبری، عالی‌ترین نهاد در ساختار سیاسی، فرهنگی، نظامی و قضایی جمهوری اسلامی ایران بوده و طبیعتا لازم است عناوین و واژگانی که شخصیت متکفل این نهاد را توصیف می‌کنند از دقت، محتوا و وجه تمایز لازم با سایر نهادها و مقامات رسمی و غیر رسمی نظیر مراجع و روحانیون برخوردار باشد» و دلیل پیشنهاد خود را چنین ذکر کرده که « استفاده هم‌زمان از عنوان "آیت‌الله" برای مقام معظم رهبری و ده‌ها چهره و شخصیت مذهبی دیگر، مرزهای هویتی نهاد رهبری با سایرین و نیز انحصار فقهی لازم در این نهاد را برای تصدی امورات دینی نظام و جامعه مخدوش می‌سازد و دوم آنکه عمومی بودن عنوان «آیت‌الله» در بین روحانیون، مطلقا نمی تواند خاص بودن و الهی بودن فردی که صاحب منصب رهبری و ولایت فقیه است را بازنمایی کند.»


    در توضیح «ایزد نشان» هم آورده است: اولا معادل فارسی عنوان «آیت‌الله» به معنی «نشانۀ خدا» است و ثانیا در خوانش دوم نیز عنوان «ایزد نشان» معادل «ایزد‌ نشانده» است که به خوبی جایگاه الهی و آسمانی منصب رهبری در نظریه ولایت فقیه و نظام جمهوری اسلامی را از سایر نهادها متمایز می‌سازد.


   هر چند از اشارات سیاسی گریزی نیست اما در قالب نقدی «کمتر سیاسی» می‌توان یادآور شد:


   اول: فرهنگستان زبان و ادب پارسی برای واژه‌های بیگانه معادل می‌سازد و اگر بخواهد به جای آیت‌الله هم واژه‌ای بسازد با گفتمان دینی در تقابل است و دیده‌ایم که بیشتر روی کلمات فرنگی حساس هستند.


   در واقع در این باره باید به مجلس شورای اسلامی نامه می‌نوشت نه به فرهنگستان تا چنانچه مجلسیان در صلاحیت خود و نه در صلاحیت شورای عالی انقلاب فرهنگی یا شورای عالی امنیت ملی ببینند به آنها ارجاع دهند و به فرهنگستان ربطی ندارد.


دوم: در قانون اساسی تعبیر «نهاد رهبری» نیامده و بر شخص تأکید دارد نه نهاد . اگر قصد تکریم هم داشته باشد «مقام» بیشتر متناسب است. در قانون اساسی این 3 تعبیر ذکر شده : رهبر، رهبری و شورای رهبری و این سومی در واقع «شورای موقت رهبری» است.ضمن این که  قانون اساسی یک نظام سیاسی مبتنی بر تفکیک قوای سه گانه را ترسیم کرده نه چند نهاد را و رییس جمهوری را عالی‌ترین مقام رسمی پس از رهبری توصیف کرده که نشان می دهد این جمهوری هم ریاست دارد و هم هدایت و رهبری و تفکیک آن در قالب قوای سه گانه است نه نهادهای متعدد و مختلف.


سوم: اگر دغدغۀ پیش نهاد دهنده تمایز و اشتراک نداشتن است عنوان «رهبر» یا «رهبری» که در قانون اساسی آمده و در رسانه‌ها به صورت «رهبر انقلاب»  یا «مقام معظم رهبری» ذکر می‌شود خاص رهبری است و از این حیث متمایز کننده است. ( هاشمی رفسنجانی در نماز جمعۀ پس از درگذشت رهبر فقید انقلاب تصریح کرد سه عنوان امام، رهبر کبیر یا فقید انقلاب و بینان‌گذار جمهوری اسلامی خاص امام می‌ماند ولی بقیه برای رهبر جدید هم قابل استفاده است. این امر پذیرفته شد و تنها کسی که نقدی ملایم وارد ساخت واعظ شهیر شهر حجت‌الاسلام فلسفی بود که در مراسم چهلم امام در تیر 1368 تعبیر رهبر جمهوری اسلامی ایران را بر اساس اولین پیام رهبری جدید درست‌تر دانست چرا که انقلاب به نظام تبدیل شده اما این دیدگاه پذیرفته نشد.)

  قصد آقای داوری البته مانند برخی دیگر واژه‌ای همانند "امام" نیست خاصه این که گفتار و رفتار مقام رهبری نشان می‌دهد راضی نیستند و در همین خرداد ماه رییس دفتر ایشان گفتند تعبیر "امامین" انقلاب را نمی‌پسندند چون انقلاب، یک امام داشته و سخنرانی رهبری در تکریم امام در سالگرد 14 خرداد نیز بر پرهیز از این تشابهات تأکید داشت. آقای داوری اما  پیشنهاد دیگری داده و هر قدر «امام» بار سیاسی و شیعی دارد، «ایزد نشان» ندارد چرا که ایزد، مفهومی بیشتر زرتشتی است یا متعلق به ایران باستان ( در پهلوی: یزد/ در فارسی: ایزد و در اصل فرشته بود نه خداوند).


   واژۀ «ایزد» به همین خاطر در شاعران قرون اول تا چهارم که به تاریخ ایران قبل از اسلام گرایش داشتند بیشتر به کار رفته است.


  چندان که دقیقی توسی گوید:


  همه حکمی به فرمان تو رانند
  که ایزد مر تو را داده است فرمان

  یا رودکی سروده است:


  هر آن شمعی که ایزد برفروزد
  هر آن کس پف کند سبلت بسوزد


  درست است که ایزد در فرهنگ ایرانی از فرشته به خدا تبدیل شده اما حتی «خدا» یا «خداوند» هم معادل کامل «الله» نیست و به این سیاق «آیت‌الله» با «ایزد نشان» متفاوت است چرا که «الله» اسم خاص است و برخی ترجمۀ آن به خدا یا خداوند یا خاوند ولو در ترجمه های قرآن را نارسا و از ابتکارات ایرانیان می دانند وگرنه الله را نباید ترجمه کرد. دکتر دینانی می‌گفت ترجمۀ صلات (صلوه) به «نماز» هم جالب است. حال آن‌که تعابیر دیگر -منهای روزه که پیشینه داشته- غالبا ترجمه نشده‌اند تا با همان بار معنایی به کار روند. کما این که تاسوعا و عاشورا و اربعین را برنمی‌گردانیم.


  حساسیت و بیم برداشت‌های سوء تفاهم‌خیز، مانع آن است که به اغراض احتمالی سیاسی آقای داوری پرداخته شود اما اصرار بر تخفیف روحانیت و مرجعیت و متمایز ساختن عنوان مذهبی رهبری در حالی است که چه امام و چه رهبری کنونی و چه دیگر روحانیون بلند مرتبه و صاحب منصب فعلی یا سابق همواره از خود با عنوان «طلبه» یاد کرده‌اند.


   نمی‌خواهم این یادداشت سیاسی یا تاریخی شود. بلکه غرض این است که در فرهنگ اسلامی، پروردگار جهان «الله» است و به تأکید بر «بسم‌الله» و «‌رسول‌الله» بسنده نشده و یاد کردن از عیسی‌مسیح با عنوان «روح‌الله» یا ابراهیم به صورت «خلیل‌الله» یا موسی با تعبیر کلیم‌الله نشان می‌دهد الله نمی‌تواند دقیقا ایزد یا یزدان و حتی خدای زبان فارسی باشد و بی‌سبب نبود که مرحوم امام خمینی در کنار «خدا» همواره صفت «تبارک و تعالی» را می‌آورد؛ شاید تا مشخص باشد از کدام خدا سخن می‌گوید.


  با این توضیح روشن است که «آیت‌الله» قابل ترجمه به «ایزد نشان» نیست. البته احتمالا پیشنهاد دهنده خواهد گفت مراد او همۀ آیت‌الله‌ها نیستند بلکه تنها برای مقام عالی رهبری چنین پیشنهادی دارد. در این صورت بار فقهی چه می‌شود؟


  روزگاری شریعتی و بازرگان به ترویج اسلام منهای روحانیت متهم می‌شدند و بعدتر دکتر سروش اگرچه او اختلاف خود با روحانیون را انکار نمی‌کند اما این که کسانی با داعیۀ دفاع از نظام دینی در اندیشۀ حذف روحانیت و مرجعیت و عناوینِ یادآور آنان در عالی ترین سطوح باشد هنری است که از هر کسی سرنمی‌زند.

ارسال به دوستان