۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۸:۴۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۶۲۶۴۱
تاریخ انتشار: ۱۸:۴۸ - ۲۷-۰۷-۱۴۰۱
کد ۸۶۲۶۴۱
انتشار: ۱۸:۴۸ - ۲۷-۰۷-۱۴۰۱

بحران امروز ایران؛ نبود مردانِ بحران

بحران امروز ایران؛ نبود مردانِ بحران
وقتی با قحط الرجال روبرو هستید، باید منتظر جامعه‌ای هم باشید که همه با صدای بلند حرف بزنند بدون اینکه به حرف‌های هم گوش دهند.

عصرایران؛ مصطفی داننده- قحط الرجال را فرهنگ معین اینگونه معنا کرده است:« نایاب بودن مردان کارآمد.» چقدر این تعریف دقیق است.

وقتی اظهار نظر برخی از چهره‌های سیاسی به ویژه در مجلس و دولت را مرور می‌کنید، می‌بینید که واقعا با بحران مردانِ بحران روبرو هستیم. 

 در زمانی که بخشی از مردم عصبانی هستند و حتی برخی به خیابان آمدند، یکی مثل ذوالنور نماینده قم درمجلس می‌گوید:«بی حجابی ۷۴ضربه شلاق دارد، تذکر گشت ارشاد کف پیشگیری است.نمایندگان چون از گشت ارشاد خوششان نیامده نمی توانند آنرا زیر سوال ببرند.»

صداوسیما به جای اینکه صدای همه مردم باشد، تبدیل به سخنگوی یک جریان سیاسی خاص شده است. آدم‌های این جریان هر شب در تلویزیون حضور دارند و مردم را عصبانی می‌کنند. 

تندروترین آدم‌ها در تندترین روزهای ایران، تریبون دار شدند و حرف‌هایی می‌زدند که نشان می‌دهد که کشور چقدر به مردان کارآمد احتیاج دارد. 

زمانی در این کشور برای آرام شدن فضا، دست به دامن مجلس می‌شدند و مهم‌ترین تصمیم‌گیری‌ها را به قوه مقننه می‌سپردند تا آنها فضا را مدیریت کنند. نمونه آن در ماجرای تسخیر سفارت آمریکا در تهران قابل مشاهده بود. 

الان اما اگر تصمیم گیری در اختیار پارلمان باشد، قطعا میزان بحران از رتبه 5 به رتبه 10 خواهد رسید. چون نمایندگان به جای درک درست از فضای اجتماعی کشور به دنبال شعار دادن هستند و فکر می‌کنند با حرف زدن کارهای کشور پیش می‌رود. چیزی شبیه کشاورزی کردن اهالی برره در شب‌های برره مهران مدیری!

آنها درخت نفرت را می‌بینند که هر روز بزرگ‌تر از دیروز می‌شود اما به جای اینکه با تبر به جان آن بیفتند، تبدیل به آبی می‌شوند که به رشد این نفرت کمک می‌کند. نفرت مثل درخت جک و لوبیای سحر آمیز، یک شبه رشد نکرده است و حاصل سال‌ها تندروی است که کار را به اینجا رسانده است. 

دو قطبی به اندازه‌ای در کشور جدی شده است که حرف‌ها شنیده نمی‌شود و همه به دنبال زدن حرف خود هستند، چون بر این باورند که در جایگاه حق قرار گرفته‌اند.

در هیچ زمانی جامعه ایران با این چنین بحران‌های عجیب و غریب اجتماعی روبرو نبوده است. و متاسفانه جامعه هم نتوانسته است، جامعه شناس و فیلسوفانی را تربیت کند که برای وضع امروز راهکار ارائه دهند و همین معنا باعث شده است که عنان جامعه در اختیار تندروترین آدم‌ها باشد.

کسانی که در مقام مسئول نشسته‌اند اما مثل کودکان دبستانی با آینه، آینه کردن با مردم معترض حرف می‌زنند و به دنبال خواباندن کل آنها هستند. 

وقتی با قحط الرجال روبرو هستید، باید منتظر جامعه‌ای هم باشید که همه با صدای بلند حرف بزنند بدون اینکه به حرف‌های هم گوش دهند.

ارسال به دوستان