۰۸ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۸ دی ۱۴۰۳ - ۰۲:۱۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۸۸۶۱۲۰
تاریخ انتشار: ۰۶:۱۷ - ۲۲-۰۱-۱۴۰۲
کد ۸۸۶۱۲۰
انتشار: ۰۶:۱۷ - ۲۲-۰۱-۱۴۰۲

یک سوال مهم؛ کدام مسئله اجتماعی با دعوا حل شده است؟

یک سوال مهم؛ کدام مسئله اجتماعی با دعوا حل شده است؟
وقتی راه گفت‌وگو بسته می‌شود و پای چماق کشی به میان می‌آید، دیگر گوش‌هایی که قرار بود بشنود، با پنبه‌ای بزرگ پر می‌شود و لج بازی جای منطق را می‌گیرد.

عصرایران؛مصطفی داننده- این روزها به طرز عجیبی در مسائل اجتماعی و فرهنگی شاهد به حاشیه رفتن منطق و گفت‌وگو در کشور هستیم و همه می‌خواهند حرف خود را به  کرسی بنشانند.

نکته بسیار مهمی که در این میان فراموش شده این است که  تا به امروز هیچ مسئله‌ای در گیتی با  دعوا حل نشده است . وقتی راه گفت‌وگو بسته می‌شود و پای چماق کشی به میان می‌آید، دیگر گوش‌هایی که قرار بود بشنود، با پنبه‌ای بزرگ پر می‌شود و لج بازی جای منطق را می‌گیرد.

هواداران افراطی فوتبال را ببیند. آنها با رقبای دیرین خود دعوا دارند و از در منطق با هم گفت‌وگو نمی‌کنند. اصلا حرف طرف مقابل را نمی‌شنوند و مدام نظرات خود را بیان می‌کنند و هر دو طرف هم فکر می‌کنند بر کرسی حق تکیه زده‌اند.

در مسائل اجتماعی و فرهنگی هم همین است. وقتی پای دعوا به میان می‌آید، یعنی منطق باید به گوشه‌ای برود تا لج‌بازها به جان هم بیفتد. همین منطق است که نهایت به خشونت و برخورد فیزیکی ختم می‌شود.

این شیوه برخورد با مسائل فرهنگی، جز جدایی و افتراق بیشتر در جامعه نیست. همین الان وضعیت دو قطبی در جامعه را بببیند. در هر مسئله‌ای حتی یک فیلم سینمایی، جامعه چنان به دو قطب در برابر هم تبدیل می‌شود که بیا و ببین.

در تمام این دو قطبی‌ها هر دو طرف بنا را بر قانع نشدن می‌گذارند و در تلاش هستند که بگویند طرف مقابلش یا وابسته است یا نمی‌فهمد.

در هیچ زمانی جامعه ایران این چنین جدا از هم نبوده است و این خطر بزرگی است که امروز ما را تهدید می‌کند. نکته تلخ‌تر این است که برخی مسئولان به جای این که تلاش کنند این شکاف را کم‌تر کنند با برخی حرف‌ها و تصمیم‌ها این شکاف را تبدیل به دره‌ای می‌کنند که دیگر با هیچ شن و ماسه‌ای پر نخواهد شد.

هارون برادر موسای پیامبر وقتی با برخورد خشن برادرش مواجه شد و از طرف او مواخذه شد که چرا جلوی مردم نایستادی و اجازه دادی آنها گوساله پرست شوند گفت:« قَالَ يَا ابْنَ أُمَّ لَا تَأْخُذْ بِلِحْيَتِي وَلَا بِرَأْسِي إِنِّي خَشِيتُ أَنْ تَقُولَ فَرَّقْتَ بَيْنَ بَنِي إِسْرَائِيلَ وَلَمْ تَرْقُبْ قَوْلِي»( ای پسر مادرم! نه ریش مرا بگیر و نه سرم را، من ترسیدم که بگویی: میان بنی اسرائیل تفرقه و جدایی انداختی و سفارش مرا [در حفظ وحدت بنی اسرائیل] رعایت نکردی.)

حضرت موسی بعد از شنیدن این سخن برادر خود را بخشید و او را تحسین کرد. این رفتار یعنی تفرقه در جامعه یک خطای بزرگ است حتی وقتی بخشی گوساله را می‌پرستند.

بهتر است آنهایی که در زمینه فرهنگی مسئولیت دارند، حرف‌های جدید را بشوند و تاجایی که امکان دارد جلوی این دعوای بزرگ را بگیرند که مشکلات اجتماعی و فرهنگی در کشور با بگیر و ببند حل نمی‌شود که نمی‌شود.

ارسال به دوستان