توسعه اقتصادی و مدیران توسعه‌یافته...

انتخابات چهاردهم با غافلگیری و سرعت بالا برگزار شد و حال نوبت به انتخاب کابینه دولت جدید رسیده است. در این میان، دغدغه اصلی این است که انتخاب وزرا با دقت و وسواس انجام شود تا کابینه ای کارآمد و توانمند تشکیل شود.

عصر ایران ؛ محمدرضا مودودی | مدیرخانه ترویج تجارت جهانی - انتخابات چهاردهم بسیار غافلگیرانه و سریع و غیرقابل پیش‌بینی بود؛ به طوری که هیچکس انتظار نداشت که به زودی ناگزیر است با چنین شرایطی خود را برای ماراتنی نفس‌گیر در انتخاباتی نابهنگام آماده کند! و ناگهان همه چیز با دور تند اتفاق افتاد. از ثبت‌نام نامزدها تا تأئید و رد صلاحیت و مناظره و تدوین برنامه و بسیج مردم و تبلیغات و ...

اما به گمان من فشاری که امروز برای انتخاب کابینه بر دوش رئیس‌جمهور منتخب است بسیار بیشتر از دوران رقابت انتخاباتی است. چون در کارزار انتخابات، هدف ساده و مشخص بود و جامعه‌ای از مردم و نخبگان و تحول‌خواهان پشت سر نامزد اصلاحات ایستاده بودند؛ اما امروز که این توفیق حاصل شده، برای برخی روز تقسیم غنائم و سهم‌خواهی است و دودی که از این دوردست به چشم ما می‌آید، نشان از آتش جنگ و جدالی دارد که در اردوگاه جناح پیروز برپاست.

این البته کاملاً طبیعی است و تقریباً در تمام ادوار گذشته و در تمام جوامع دموکراتیک دنیا نیز چنین تجربه‌ای وجود دارد. اما انتخابات چهاردهم یک تفاوت فاحش با دوره‌های پیشین برای همه ما داشت و آن نقش مردم ناراضی از وضعیت موجود بود که به پشتیبانی از تحول و اصلاح به میدان نیامدند. مردمی که با صندوق رأی قهر کردند و اگر بخشی از آنها در دور دوم انتخابات، احساس خطر جدی نمی‌کردند شاید چنین حضوری را نیز در نهایت از آنان شاهد نمی‌بودیم.

اما جدای از بحث اراده مردم، نکته‌ی نگران‌کننده از نگاه من انتقال سراسیمگی و اضطرار از صندوق رأی به کابینه چهاردهم است. در شرایطی که تمام امیدها به جلب مشارکت و تعلق خاطر دوباره مردم به عملکرد دولت چهاردهم گره خورده؛ انتخاب چهره‌های کارآزموده، کارآمد و توانمند ملی باید بزرگترین دغدغه و چالش رئیس‌جمهور منتخبی باشد که امروز نگاه و سرنوشت میلیون‌ها ایرانی به تصمیم‌های او دوخته شده است. تصمیمی که نباید همانند دوران غافلگیرانه انتخابات چهاردهم سراسیمه، هیجانی و بدون‌تأمل باشد چراکه نتیجه آن سبب یأس و نااُمیدی و قهر دوباره مردم با آینده کشور می‌شود.

برای من که سال‌ها تجربه خدمت در حوزه صنعت و تجارت را داشته و هنوز هم با جامعه‌ی بزرگی از کارآفرینان برجسته کشور در ارتباط و تعاملم بسیار روشن است که این دغدغه جدی‌تر و معنادارتر و پراهمیت‌تر است؛ چرا که فردای کارآفرینان بیش از دیگران به زاویه دید، دورنما و قدرت مدیریت امروز دولتمردان بستگی دارد و تنها در پناه رویکردی توسعه‌گرایانه است که میلیون‌ها ایرانی می‌توانند از محصولات و خدمات بهینه این کارآفرینان بهره‌مند شوند. به عبارت دیگر نمی‌توان انتظار توسعه اقتصادی و تحول صنعتی و تجاری از جامعه کارآفرینی داشت بی‌آنکه مدیران توسعه‌یافته و توانمند را بر مسند امور دولتی گمارد.

موتور محرکه اقتصاد ایران، صنعت و تجارت است و از همین منظر کسی که سکاندار این کشتی در این دریای طوفانزده می‌شود، باید بیش از هر کس دیگری دریانوردی و کشتیبانی بداند و این شرایط، شرایط حدس و آزمون و خطا نیست که بتوان سرنوشت معیشت و سفره 80 میلیون نفر را به دست کسانی سپرد که هنوز برای چنین دورانی تربیت، آماده و تجهیز نشده‌اند.

بی‌شک امروز چهره‌های ملی شاخصی در کشور هستند که از قابلیت، دانش، تجربه و تخصص لازم و کافی برای مدیریت و هدایت دستگاه عریض و طویلی چون صنعت، معدن و تجارت برخوردارند. چهره‌هایی که ده‌ها سال در زمین تولید و تجارت خاک خورده و با گوشت و پوست و استخوان دردهای کارآفرینی و تجارت را تجربه کرده‌اند ولی در عین حال از چنان حجب و حیا و فروتنی نیز آکنده‌اند که تلاش‌های‌ مجدانه‌شان در دوره انتخابات را نیز وظیفه‌ای ملی تلقی کرده و در پی سهم‌خواهی و تقسیم غنائم نیستند.

من شخصاً افتخار آشنایی و همکاری نزدیک با تعدادی از این مدیران توانمند، شایسته و بی‌ادعا را در سال‌های گذشته داشته‌ام و معتقدم که بزرگترین چالش زندگی آنها پذیرش مسئولیت در این دوران سخت و دشوار و ورود به دنیای نامطمئن و خطرناک مدیریت و مسئولیت‌پذیری است؛ و نیز معتقدم که اگر این بزرگان، ساحل امن خود را رها نکرده و سکان هدایت این کشتی را در دریای طوفانی اقتصاد امروز ایران به دست نگیرند، فردا باید در برابر تاریخ و فرزندان آینده این سرزمین پاسخگو باشند که آن همه سرمایه فکری، تجربه عملی و دانش مدیریت را برای چه روز و چه منظوری اندوخته بودند؟!

در این میان ولی‌الله افخمی، از جمله مدیرانی است که سال‌ها با بدنه صنعتی و تجاری کشور ارتباط نزدیک و مؤثری داشته و تجربیات ارزنده‌ای از تعامل با جامعه کارآفرین و فعالان اقتصادی دارد. مدیریت او بر مسند ریاست سازمان صنایع کوچک و شهرک‌های صنعتی که بالغ بر 60 هزار واحد صنعتی کوچک و متوسط را زیر چتر خود دارد، اهمیت حلقه‌های زنجیره ارزش، خوشه‌سازی، شبکه‌سازی و هم‌افزایی صنعتی را به او به خوبی آموخته و تجربه ریاست سازمان توسعه تجارت ایران نیز او را با نقش تجارت در توسعه اقتصادی و اهمیت کلیدی پیشرانان و برندهای برتر تجاری در این فرآیند و نیز اهمیت تعامل و ارتباط با دنیا و بازارهای هدف تجاری و تنش‌زدایی بین‌المللی آشنا کرده است و در عین حال فهرستی از نیروهای توانمند، متخصص و کارآمد از بدنه سازمان‌ها را در اختیار دارد. ابزارهایی حیاتی در ساختار حکمرانی اقتصادی که زیرساخت نرم و سخت توسعه به شمار می‌روند و نقشی راهبردی در تحول وضعیت موجود و اصلاح ساختارهای بیمار اقتصادی دارند.

امید است که رئیس‌جمهور منتخب با بکارگیری و گماردن چنین ذخایر ارزشمند مدیریتی و چهره‌های ملی بر مسند امور، امید را بار دیگر به جامعه بازگرداند و بر مسیر ناهموار امروز، جاده‌ای هموار به سوی فردای روشن بکشد.