۱۰ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۱۰ دی ۱۴۰۳ - ۲۳:۰۷
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۱۷۶۳۲۲
تعداد نظرات: ۳ نظر
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۵ - ۱۸-۰۵-۱۳۹۰
کد ۱۷۶۳۲۲
انتشار: ۱۱:۲۵ - ۱۸-۰۵-۱۳۹۰

عتیقه فروش

عتیقه‌فروشی، در روستایی به منزل رعیتی ساده وارد شد.

دید كاسه‌ای نفیس و قدیمی دارد كه در گوشه‌ای افتاده و گربه در آن آب می‌خورد. دید اگر قیمت كاسه را بپرسد رعیت ملتفت مطلب می‌شود و قیمت گرانی بر آن می‌نهد.

لذا گفت: عموجان چه گربه قشنگی داری! آیا حاضری آن را به من بفروشی؟ رعیت گفت: چند می‌خری؟ گفت: یك درهم.

رعیت گربه را گرفت و به دست عتیقه‌فروش داد و گفت: خیرش را ببینی. عتیقه‌فروش پیش از خروج از خانه با خونسردی گفت: عموجان این گربه ممكن است در راه تشنه‌اش شود بهتر است كاسه آب را هم به من بفروشی.

رعیت گفت: امکان ندارد! من با این کاسه تا به حال پنج گربه فروخته‌ام. كاسه ام فروشی نیست.
ارسال به دوستان
انتشار یافته: ۳
در انتظار بررسی: ۰
غیر قابل انتشار: ۱
ناشناس
Iran (Islamic Republic of)
۱۲:۲۸ - ۱۳۹۰/۰۵/۱۸
36
210
خیلی آدم باحالی بوده! دمش گرم!