۰۹ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۴۲
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۲۹۵۵۷۰
تاریخ انتشار: ۱۰:۱۰ - ۲۶-۰۶-۱۳۹۲
کد ۲۹۵۵۷۰
انتشار: ۱۰:۱۰ - ۲۶-۰۶-۱۳۹۲
مشکلاتی که به دست مشاوران قابل حل است

جای خالی خودشناسی و بهداشت روانی در مدارس ایران

در کتاب های درسی سیستم آموزشی ما با وجود آنکه به مباحثی چون کمک به دیگران شامل ایثار و از خودگذشتگی و ... از دوره ابتدایی تا پایان دبیرستان بسیار پرداخته شده، اما توجه بسیار اندکی به مبحث ضروری کمک به خود و یاری گرفتن از دیگران شده است.
عصر ایران؛ صدرا محقق - " مگه من روانی ام که بیام پیش مشاور؟! ". خیلی از مشاورین مدارس می گویند بارها این جمله را از دانش آموزان شنیده اند. دانش آموزان این جمله را در جواب این سوال که "چرا برای حل مشکلت نمیای با هم صحبت کنیم؟" گفته اند.

مشکل کجاست که هنوز برای خیلی از دانش آموزان و در خیلی از مدارس کشور مشاور و مشاوره و بحث ها پیرامون بهداشت روانی کم اهمیت و ناشناخته مانده است؟ مگر نه اینکه خودشناسی مقدمه دیگرشناسی و مهیا شدن برای اجتماعی شدن است؟ این موضوع البته نه تنها در خود علم روانشناسی بسیار مورد تاکید قرار گرفته که حتی در مباحث دینی ما نیز بسیار مورد تاکید است . حدیث معروف "من عرف نفسه فقد عرف ربه: هركه خود را بشناسد پروردگارش را نیز خواهد شناخت"، ناظر به همين موضوع است.

در کتاب های درسی سیستم آموزشی ما با وجود آنکه به مباحثی چون کمک به دیگران شامل ایثار و از خودگذشتگی و ... از دوره ابتدایی تا پایان دبیرستان بسیار پرداخته شده، اما توجه بسیار اندکی به مبحث ضروری کمک به خود و یاری گرفتن از دیگران شده است. همین امر باعث شده است این موضوع مهم و اساسی در تربیت و اجتماعی شدن کودکان در مقطع مهمی مانند مدرسه و دوران آموزش به موضوعی ناشناخته و مبهم برای افراد بدل شود.



از طرفی سیستم رسمی آموزشی و نیز خانواده ها به صورت مستقیم و غیرمستقیم این انگاره را که «کمک گرفتن از دیگران خوب نیست » به دانش آموزان القا می کنند. قریب به اتفاق مادران و پدران با تاکید به فرزندان خود یادآوری می کنند که درباره مسائل شخصی و خانوادگی به هیچ وجه با غریبه ها حرف نزنید. سیستم رسمی آموزشی هم به سبب بی توجهی به موضوع بهداشت روانی و عدم تبلیغ و معرفی درست مشاوران مدارس به دانش آموزان و والدین این حس را تقویت می کنند. حال آن که نقش اصلی مشاوران در مدارس  حل مشکلات دانش آموزان و کمک کردن به آنها برای عبور از بحران‌هایی است که گاه در سنین کودکی و نوجوانی برای هر فردی رخ می دهد.

این در حالی است که در سیستم آموزشی کشورهای پیشرفته مانند کشورهای آمریکا و کانادا، یا کشورهای اروپایی و ژاپن به همان اندازه که بر مفاهیمی چون یادگیری و تجربه آموختن تاکید می شود، مواردی مانند روان شناسی و خودشناسی نیز اهمیت و منزلت دارند. در اغلب این کشورها مدرسه ای نیست که دو یا سه روانشناس ماهر  در آنها به کار گرفته نشود. علاوه بر این در کتاب های درسی پایه های مختلف تحصیلی درس هایی پیرامون این مباحث با توضیحاتی ساده و معمولی و همه فهم گنجانده شده، تا دانش آموز در مواجه با استرس ها و فشار ها و حالات روحی خود دست به دامن مشاوران و روانشناسان مدرسه شود.

این در حالی است که جای خالی چنین مباحثی در کتاب های درسی ما در ایران احساس می شود. زیرا در کمتر کتاب درسی ما به موضوعی مانند بهداشت روانی اشاره شده است و مواردی مانند سلامت روانی و گفتگو با روانشناس و مشاور مدرسه هنوز برای خیلی از دانش آموزان برابر است با انگ داشتن بیماری روانی!

  نتیجه جدی نگرفتن این موضوع مهم و تعیین کننده در مدارس و نظام آموزشی ما این شده است که فرآیند مشاوره به عنوان مرجعی برای کمک گرفتن، کاهش اضطراب و استرس و دردها و آلام روحی در مدارس نزد دانش‌آموزان ناشناخته ترین عنصر مدرسه به حساب آید. در کم توجهی متولیان به امر مشاوره در نظام آموزشی همین بس که هنوز در بسیاری از مدارس کمبود نیروهای مرتبط با بهداشت روانی مانند مربی بهداشت و مشاور مشهود است.  با این حال این مهم خیلی نه مورد توجه مدیران مدرسه است و نه دانش آموزان و والدین آنها در رفع این کمبود می کوشند.



از سوی  دیگر در کتاب های درسی و نظام آموزشی، مبحث کلان و پر اهمیتی مانند بهداشت، صرفأ به بهداشت جسمی و مواردی مثل پاکیزگی موی سر و ناخن و دندان ها تنزل داده شده است. بسیاری از ما که حالا والدین امروزی هستیم و روزی به عنوان دانش آموز در همین مدراس تحصیل کرده ایم هم نمونه های عینی این موارد را در زمان مدرسه بسیار دیده ایم. حساسیت ناظم‌های مدارس برای یک ناخن بلند یا کثیف کجا و حساسیت برای افسردگی و استرس‌های یک دانش آموز آسیب دیده کجا؟! ناظم نیز البته در این میانه بی تقصیر است چون سیستم آموزشی از او چنین می خواهد.

به همین دلیل نیز موضوعات مهمی مانند بهداشت روحی و روانی دانش‌آموزان در اولویت رسیدگی قرار نمی گرفت و در سالهای دهه 60 و اوایل دهه 70 در کمتر مدرسه ای می دیدیم  کسی به عنوان مشاور فعالیت کند و به موضوعات و مشکلاتی از این دست بپردازد.

مروری بر دروس کتاب های دوره های ابتدایی، راهنمایی و دبیرستان  جای خالی موضوعاتی مثل آموزش خودباوری، اعتماد به نفس، عزت نفس و احترام به خود را به وضوح نشان می دهد.  این موارد را باید در کنار انتظار  والدین و مدارس از دانش آموز قرار داد به اضافه این انتظار از دانش آموز که همیشه باید نمره هایش عالی باشد و  پیروز  و هیچ جایی برای شکست و نمره ضعیف برای او قائل نیستند.

تردیدی نیست که اگر چنین مباحثی  در کتاب های درسی گنجانده نشود و یا سیستم آموزشی به نحوی دیگر اهمیت بسیار زیاد آنها را به شکلی رسمی به معلمان و دانش آموزانش گوشزد نکند خروجی کار نتیجه ای مطلوب برای جامعه امروز نخواهد داشت.

استرس‌ها و فشارهای روحی روانی ناشی از سکونت در شهرهای شلوغ و پرجمعیت، بخشی جدانشدنی از زندگی امروز بسیاری از خانواده ها و افراد شده است. در این میان حتمأ کودکان نیز به عنوان بخشی از جامعه از آثار منفی این اضطراب ها در امان نیستند. به همین دلیل امروز نقش و جایگاه مباحثی همچون خودشناسی و آموزش برای فائق آمدن بر مشکلات روحی و روانی در زندگی بسیار پر اهمیت به نظر می رسد.

در میان مولفه های گوناگونی که می توانند در این باره نقش موثر ایفا کنند کتاب‌های درسی، سیستم آموزشی و مدارس به عنوان محل هایی که کودکان و نوجوانان به عنوان دانش آموز بخش مهمی از وقت خود را در آنجا سپری می کنند بیش از دیگران اهمیت دارند.
ارسال به دوستان