۰۹ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۹ دی ۱۴۰۳ - ۱۰:۰۰
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۷۷۸۲۲۵
تاریخ انتشار: ۱۳:۰۷ - ۱۸-۰۱-۱۴۰۰
کد ۷۷۸۲۲۵
انتشار: ۱۳:۰۷ - ۱۸-۰۱-۱۴۰۰

چند پرسش از علی مطهری در حوزهٔ آزادی‌های اجتماعی/محمدرضا جلایی‌پور

بسیاری از اظهارات شما دربارهٔ حجاب اجباری و وضعیت مناسبات جنسی و آزادی‌های اجتماعی در ایران و جوامع دیگر از جنس باورهای عامیانهٔ شایعی است که نه‌تنها متکی به داده‌های تجربی و مطالعات علمی نیست، بلکه مطالعات معتبر پرشماری نقیض آن را تایید می‌کنند.

محمدرضا جلایی‌پور در اعتماد نوشت:

سلام آقای مطهری. امشب در گفتگویتان در کلاب‌هاوس دربارهٔ حجاب اجباری و آزادی‌های اجتماعی سخنانی گفتید که با این‌که بارها از زبانتان شنیده بودیم باز هم مایهٔ تعجب و تاسف شد.

دربارهٔ حد و شکل حجاب در عصر پیامبر میان اسلام‌شناسان و فقها اتفاق نظر کاملی وجود ندارد و امروز با تکثر آراء فقهی در این زمینه مواجهیم. چگونه با این میزان اطمینان حد خاصی از حجاب را واجب مسلم شرعی می‌دانید؟

حتی اگر روی شکل و حد حجاب میان فقها اجماعی وجود داشت، اجماع فقهای سنتی این است که در عصر پیامبر و امامان این حکم شرعی تحمیل نمی‌شده و مثل بسیاری از واجبات شرعی (از جمله نماز) داوطلبانه و بدون تحمیل توسط مومنان انجام می‌شده است. حکم شرعی‌ای که پیامبر تحمیل نمی‌کرده را بر چه اساسی شایستهٔ تحمیل می‌دانید؟

حتی اگر فرض کنیم بر خلاف این اجماع، شکل و حد خاصی از حجاب توسط حکومت پیامبر تحمیل می‌شده است و فرض کنیم اکثر شهروندان جامعهٔ ما حامی اجبار حجابند، در جامعهٔ متکثر امروز که صرفا از باورمندان شکل خاصی از یک شریعت تشکیل نشده است تحمیل حجاب به اقلیتِ فرضی نارواست، چون خلاف عدالت و ناقض حقوق و آزادی‌های اساسی بخش قابل توجهی از شهروندانی است که پیرو آن سبک باور و دینداری نیستند. طبق چه مبنایی اکثریت فرضی حق دارد آزادی‌های اساسی اقلیت فرضی را نقض کند؟

از قضا حامیان اجبار حجاب حتی دیگر اکثر شهروندان ایران نیستند. نظرسنجی‌های معتبر متعددی (از جمله مورد تایید مرکز پژوهش‌های مجلس و مرکز بررسی‌های استراتژیک ریاست‌ جمهوری و ایسپا) نشان می‌دهند که در چند سال اخیر حامیان اجبار حجاب دیگر اکثریت نیستند و کمتر از ۵۰ درصد جامعه‌ شده‌اند، در عین این‌که هنوز بیشتر شهروندان ایران حامی حجاب اختیاری و غیرتحمیلی‌اند. چرا اقلیت حق دارد قانونی را بر کل جامعه تحمیل کند؟

امشب گفتید که زن‌های اروپایی اکثرا به مردهای آفریقایی رو می‌آورند. این خلاف واقع است. هنوز اکثر زنان اروپایی سفیدپوست یارها و همسرانشان را از میان اروپاییان سفیدپوست انتخاب می‌کنند. اما حتی اگر چنین نمی‌کردند لزوما علت و معنایی که شما ‌گفتید را نداشت. این جملهٔ شما، صرف نظر این‌که واقعیت ندارد، حاوی نوعی تحقیر و نژادپرستی نسبت به تیره‌پوستان غیراروپایی یا بالعکس نسبت به سفیدپوستان اروپایی نیست؟

امشب گفتید مردی که کنار دریا با دیدن زنان شناگر تحریک نمی‌شود بیمار است. کدام مطالعهٔ علمی این را تایید می‌کند؟ از قضا بر عکس، آیا سکسولوژیست‌‌ها تایید نمی‌کنند که تحریک شدن افراطی با دیدن بخشی از مو و تن زنان ناشناس نشانهٔ حدی از انحراف یا عدم سلامت یا لااقل محرومیت جنسی است؟ ضمنا توصیف‌تان از تحریک‌پذیری افراطی مردهای ایرانی نوعی توهین به آن‌ها و با فرض گرفتن محرومیت جنسی‌شان نیست؟

بسیاری از اظهارات شما دربارهٔ حجاب اجباری و وضعیت مناسبات جنسی و آزادی‌های اجتماعی در ایران و جوامع دیگر از جنس باورهای عامیانهٔ شایعی است که نه‌تنها متکی به داده‌های تجربی و مطالعات علمی نیست، بلکه مطالعات معتبر پرشماری نقیض آن را تایید می‌کنند. چرا نیاز نمی‌بینید در اظهاراتی با این قاطعیت و با این میزان مخاطب به شواهد تجربی توجه بیشتری کنید؟

آیا می‌توانیم امید داشته باشیم شما کسری از حقیقت‌جویی و آزادگی تحسین‌برانگیز‌ی که در حوزهٔ مسائل سیاسی نشان می‌دهید را برای آگاهی از استدلال‌ها، واقعیات و مطالعات تجربی معتبر در حوزهٔ امر جنسی و آزادی‌های اجتماعی هم نشان بدهید و کمتر از قبل سخنان جنسیت‌زدهٔ تعجب‌وتاسف‌آور از شما بشنویم؟ آیا عدالت و آزادی‌ صرفا در حوزهٔ سیاسی مصداق و مطلوبیت دارد و در حوزهٔ اجتماعی ندارد؟

ارسال به دوستان