نوجوانان و کودکان نیز مانند بزرگسالان میتوانند طیف وسیعی از احساسات را تجربه کنند.
با این حال، دوره های طولانی احساس غمگینی یا ناامیدی ممکن است نشان دهنده این باشد که کودک افسردگی را تجربه میکند. اگرچه افسردگی معمولاً تهدیدی برای زندگی محسوب نمیشود، اما میتواند در آینده کودک تاثیر منفی بگذارد.
به گزارش همشهری آنلاین، از هر 50 کودک یک نفر به افسردگی مبتلا میشود. با این حال، افسردگی در کودکان کمتر از نوجوانان است؛ اما شما به عنوان والدین میتوانید با شناخت علائم این بیماری به سرعت مشکل را قبل از رسیدن به نقطه بحرانی رفع کنید.
افسردگی یک بیماری روانی است که میتواند افراد را در هر سنی تحت تاثیر قرار دهد. کودکان مبتلا به افسردگی ممکن است احساس ناراحتی و بدبختی کنند یا هر اتفاقی آنها را تحریک کند. ممکن است متوجه شوید که فرزند شما علاقه خود را به چیزهایی که معمولاً از آنها لذت میبرد از دست داده است.
در حالی که احساس ناخوشی گاهی اوقات طبیعی است، اما اگر این احساس در فعالیتها یا زندگی اجتماعی کودک شما اختلال ایجاد کند یا بیش از 2 هفته ادامه داشته باشد، ممکن است نشانه افسردگی کودکان باشد.
کودکان مبتلا به افسردگی نسبت به نوجوانان یا بزرگسالان مبتلا به افسردگی علائم متفاوتی دارند و ممکن است نتوانند احساسات خود را به وضوح بیان کنند.
نشانه افسردگی کودکان ممکن است احساس، تفکر یا رفتار آنها را تغییر دهد. همچنین این عارضه ممکن است باعث تغییرات فیزیکی نیز شود. با این حال، در ادامه به علائم افسردگی در کودکان اشاره میکنیم:
کودکانی که افسردگی را تجربه میکنند، اغلب از خود غمگینی طولانی مدت یا تحریک پذیری مکرر نشان میدهند. غم و اندوه مداوم ممکن است با گریه کردن ظاهر شود، در حالی که تحریک پذیری ممکن است منجر به طغیان مکرر خشم یا ناامیدی شود.
بر خلاف بزرگسالان که ممکن است در درجه اول غم و اندوه را از خود نشان میدهند، کودکان مبتلا به افسردگی اغلب تحریک پذیری را به عنوان یک علامت غالب بروز میکنند.
این اختلال خلقی میتواند بر روابط آنها با خانواده، دوستان و معلمان تأثیر بگذارد و برقراری ارتباط یا پیوند با دیگران را برایشان دشوارتر کند. ضروری است که بدانیم این احساسات صرفاً یک مرحله نیستند، بلکه نشانهای از مسائل عمیقتر سلامت روان هستند.
پرداختن به این احساسات با صحبت کردن و مداخلات پزشکی میتواند به کودکان کمک کند تا احساسات خود را به طور موثر مدیریت کند و از عواقب طولانی مدت آن جلوگیری به عمل آورد.
کودکان افسرده اغلب علاقه خود را به فعالیتهایی مانند بازی کردن، سرگرمیها یا گذراندن وقت با دوستان که زمانی از آنها لذت میبردند، از دست میدهند. این کاهش مشارکت در فعالیتهای لذت بخش (معروف به آنهدونیا) نشانه افسردگی است. کودکان ممکن است حتی در بسیاری از فعالیتهای سرگرم کننده یا هیجان انگیز، هیچ رغبت یا شور و شوقی از خود نشان ندهند.
این تغییر میتواند به ویژه برای والدین نگران کننده باشد، زیرا آنها متوجه کناره گیری فرزندشان از سرگرمیهای مورد علاقهشان می شوند. از دست دادن شادی اغلب با کمبود انگیزه همراه است که میتواند کودک را بیشتر منزوی کند و کیفیت زندگی او را کاهش دهد. شناسایی زودهنگام این نشانه افسردگی کودکان و تشویق او به شرکت مجدد در این فعالیتها، احتمالاً میتواند به بهبودی او کمک کند.
تغییر در الگوی خواب در کودکان مبتلا به افسردگی رایج است. برخی ممکن است دچار بیخوابی شوند یا به سختی به خواب میروند. این مور منجر به خستگی و تحریک پذیری در طول روز میشود. بعضی دیگر از کودکان ممکن است بیش از حد بخوابند، برای بلند شدن از رختخواب تلاش کنند یا با وجود ساعات طولانی استراحت، دائماً احساس خستگی کنند.
هر دو حالت افراطی ریتم طبیعی کودک را مختل میکنند و بر توانایی آنها برای عملکرد مؤثر در مدرسه، خانه یا در محیطهای اجتماعی تاثیر میگذارد.
کمبود خواب میتواند علائم افسردگی دیگر مانند خستگی، تحریک پذیری و مشکل در تمرکز را تشدید کند. پدرها و مادرها باید تغییرات قابل توجهی را در عادات خواب کودک زیر نظر داشته باشند، زیرا پرداختن به اختلالات خواب با استراتژیهای رفتاری یا توصیههای پزشکی میتوانند به طور قابل توجهی بهزیستی کلی کودک را بهبود بخشند.
کودکان افسرده ممکن است تغییرات قابل توجهی را در اشتهای خود تجربه کنند، یا خیلی کمتر یا خیلی بیشتر از حد معمول غذا بخورند. این تغییرات میتواند در طول زمان منجر به کاهش یا افزایش وزن قابل توجه شوند. کودکی که علاقه خود را به خوردن غذا از دست میدهد، ممکن است وعدههای غذایی خود را حذف کرده یا احساس گرسنگی کند؛ در حالی که کودک دیگری ممکن است از غذا به عنوان منبع آرامش استفاده کند که این موضوع منجر به پرخوری میشود.
تغییرات در اشتها اغلب با حالات عاطفی مانند احساس بیارزشی یا استرس مرتبط است. اگر این تغییرات کنترل نشود، چنین عادات غذایی میتوانند بر سلامت جسمی فرزند شما تاثیر منفی بگذارد و به سایر علائم افسردگی مانند خستگی یا اعتماد به نفس پایین را بیشتر کند. رعایت این الگوها و مشورت با متخصص اطفال یا درمانگر میتواند حمایتهای لازم را فراهم کند و نشانه افسردگی کودکان را کاهش دهد.
افسردگی میتواند توانایی تمرکز کودک را به شدت مختل کند و منجر به مشکل در انجام تکالیف، درک مطالب جدید یا شرکت در بحثهای مشارکتی در کلاس درس شود. این کاهش علاقه اغلب منجر به نمرات کم، ناامیدی و احساس بیکفایتی میشود. معلمان و والدین ممکن است متوجه افت تحصیلی کودک شوند و ببینند که علاقه او به درس خواندن روز به روز کاهش پیدا کرده است.
مشکلات مربوط به تمرکز نیز ناشی از ماهیت طاقت فرسا افکار و احساسات افسردگی است که تمرکز ذهنی کودک را دشوار میکند. شناسایی و حمایت اولیه، مانند تدریس خصوصی یا مشاوره برای بهبود تحصیلی میتوانند به کودک کمک کنند تا تمرکز و اعتماد به نفس خود را دوباره بازیابی کند.
کودکان مبتلا به افسردگی اغلب با احساس بیارزشی یا احساس گناه مفرط دست و پنجه نرم میکنند. آنها ممکن است بر این باور باشند که سربار دیگران هستند یا خود را در موقعیتهای مختلف سرزنش کنند. این افکار میتوانند منجر به یک تصویر منفی از خود و انزوای بیشتر شوند. این موضوع از مهمترین نشانه افسردگی کودکان محسوب میشود.
ابراز انتقاد از خود، مانند «من به اندازه کافی خوب نیستم!» یا «همه چیز تقصیر من است!» رایج است. این احساسات میتوانند به ویژه در دوران کودکی آسیبزا باشند، زیرا این دوران زمان حیاتی برای رشد عزت نفس بچههاست. بیان جملات مثبت و گرفتن مشاوره از متخصصان میتوانند با این باورهای مخرب مقابله کنند.
یک کودک افسرده ممکن است از دوستان و خانواده کناره گیری کند و ترجیح دهد به جای شرکت در فعالیتهای اجتماعی، زمان خود را به تنهایی بگذراند. این انزوا اغلب ناشی از کمبود انرژی، عزت نفس پایین یا ترس از طرد شدن است. کناره گیری اجتماعی میتواند احساس تنهایی را تشدید کند و علائم افسردگی را عمیقتر کرده و یک چرخه معیوب ایجاد کند.
کودکان ممکن است از شرکت در ورزشهای گروهی، جشن تولد یا حتی وعدههای غذایی خانوادگی اجتناب کنند. بسیار مهم است که با درک و حوصله به فرزندان خود نزدیک شوید و گامهای کوچکی را برای برقراری ارتباطات اجتماعی بردارید. برقراری ارتباط عمیق میتواند خلق و خوی و دیدگاه آنها را بهبود بخشد.
کودکان مبتلا به افسردگی اغلب حتی پس از استراحت کافی دچار خستگی و کمبود انرژی میشوند. این نشانه افسردگی کودکان میتواند به صورت کاهش فعالیت بدنی یا مشکل در انجام کارهای روزمره مانند کارهای خانه یا تکالیف ظاهر شود. خستگی اغلب با سایر علائم افسردگی مانند بیانگیزگی یا کاهش علاقه به فعالیتها همراه است.
خستگی و کاهش انرژی ناشی از افسردگی میتواند کودک را تنبل یا بیعلاقه جلوه دهد و شما به اشتباه بیندازد که او واقعا تنبل است! تشخیص خستگی به عنوان یک نشانه افسردگی، به جای نقص شخصیتی، امکان حمایت دلسوزانه و مداخلات هدفمند مانند فعالیت بدنی یا درمان پزشکی را برای بازگرداندن سطح انرژی و شادی فراهم میکند.
کودکان افسرده اغلب شکایات فیزیکی مانند معده درد، سردرد یا سایر دردها را بدون توضیح پزشکی واضح گزارش میکنند. این علایم جسمی منعکس کننده پریشانی عاطفی هستند که ممکن است کودکان برای بیان آن تلاش زیادی به خرج دهند. چنین شکایاتی ممکن است منجر به مراجعه مکرر به پرستار یا پزشک مدرسه شود، اما درمانهای سنتی اغلب تسکین کمی ایجاد میکنند.
درک این علائم به عنوان نشانههای اصلی افسردگی، به جای نادیده گرفتن آنها می تواند مشکل زمینهای را به سرعت حل کند. اگر شکایات فیزیکی بارها بارها توسط کودک بیان شود، مشکل اساسی است. حمایت متخصصان سلامت روان و مشاوران نیز میتواند بار جسمی و عاطفی وارد شده به بچهها را کاهش دهند.
یکی از جدیترین نشانه افسردگی کودکان، وجود افکار مرتبط با مرگ یا خودکشی است. این موضوع ممکن است به صورت جملات مبهم ظاهر شوند، مانند «کاش اینجا نبودم!» یا بیان مستقیمتر از خودآزاری که در کودک خود را زخمی میکند. چنین افکاری نشان دهنده پریشانی شدید عاطفی است و باید جدی گرفته شوند.
برقراری گفتگوهای باز، بدون قضاوت و مداخله فوری روانی توسط متخصص بسیار مهم است. والدین و معلمان باید مراقب علائم هشدار دهنده باشند و محیط حمایتی را برای کودکان فراهم کنند. بر اساس گزارش مرکز کنترل و پیشگیری از بیماری، خودکشی دومین عامل مرگ و میر کودکان بین سنین 10 تا 14 سال و سومین علت مرگ در نوجوانان 15 تا 18 ساله است.
در صورت ابتلا به افسردگی، روانپزشک میتواند به شما کمک کند تا یک برنامه درمانی سلامت روان برای فرزندتان ایجاد کنید. این برنامه ممکن است شامل استراتژیها و ابزارهای مختلف درمانی باشد. روانپزشک شما ممکن است ارجاع به روانشناس، مددکار اجتماعی، روانپزشک یا متخصص اطفال را توصیه کند. در ادامه به نکاتی برای حمایت از کودک در خانه اشاره می کنیم که در رفع نشانه افسردگی کودکان تاثیر زیادی دارند:
روانپزشک ممکن است برای روان درمانی اقدام کند. روان درمانی میتواند درمان شناختی رفتاری (CBT)، درمان بین فردی (IPT)، خانواده درمانی یا درمان فردی باشد. اگر علائم کودک شما بهبود نیابند، پزشک ممکن است شما را به روانپزشک کودک ارجاع دهد تا به صورت تخصصی روی مشکل کار شود. تعداد کمی از داروها در درمان افسردگی کودکان موثر هستند. هر کودکی که از داروهای افسردگی استفاده میکند باید برای ایمنی خود تحت نظارت دقیق روانپزشک قرار گیرد.
هرچه زودتر کودک شما بتواند کمک دریافت کند، زودتر احساس بهتری خواهد داشت. اگر شرایط زیر را در فرزند خود مشاهده کردید، به سراغ روانشناس بروید:
اگر کودک شما گهگاه نشانههای افسردگی را نشان میدهد یا فقط احساس غمگینی میکند، باز هم لازم است که از مشاور یا روانشناس کمک بگیرید.
کلام آخر
افسردگی یک اختلال خلقی است که نوجوانان و کودکان را مانند بزرگسالان تحت تاثیر قرار میدهد و با احساس غمگینی یا پوچی مداوم یا از دست دادن علاقه به فعالیتهای روزمره مشخص میشود. افسردگی در هر سنی ممکن است رخ دهد. برخلاف غم و اندوه معمولی یا سوگواری، بیشتر حملات افسردگی هفتهها، ماهها یا حتی سالها طول میکشند. پس مهم است با شناسایی نشانه افسردگی کودکان به دنبال راه حل اساسی باشید، زیرا درمان سریع میتواند فرزند شما در مسیر درست زندگی خود قرار دهد.