۰۷ دی ۱۴۰۳
به روز شده در: ۰۷ دی ۱۴۰۳ - ۰۹:۱۴
فیلم بیشتر »»
کد خبر ۶۲۸۸۹۷
تاریخ انتشار: ۱۱:۲۶ - ۰۶-۰۶-۱۳۹۷
کد ۶۲۸۸۹۷
انتشار: ۱۱:۲۶ - ۰۶-۰۶-۱۳۹۷

"همسر دوست خانوادگی‌مان با شوهرم رابطه دارد"

 خراسان نوشت:

آن شب وقتی صدای زنگ منزل بلند شد و مادرم در منزل را گشود از تعجب چشمانش گرد شد او با دیدن خواستگارم که دسته گل و جعبه شیرینی در دست داشت در شوک فرو رفته بود که ...

زن ۲۵ ساله که سعی می کرد با چنگ و دندان دومین زندگی مشترک خود را حفظ کند در حالی که بیان می‌کرد نمی خواهم شکست دیگری بر زندگی ام سایه افکند به مشاور و مددکار اجتماعی کلانتری میرزاکوچک خان مشهد گفت: از ۱۶ سالگی به پسر عمویم علاقه مند شدم اما این دلبستگی زمانی بیشتر شد که فهمیدم پسرعمویم نیز به من علاقه مند است با وجود این اختلافات شدید خانوادگی بین پدرم و برادرش موجب شده بود تا کینه قدیمی و نفرتی آشکار خانواده ما را از یکدیگر جدا کند.

شدت این اختلافات به حدی بود که ما نیز مجبور بودیم چشم بر خواسته هایمان ببندیم در این شرایط زن عمویم دیدی متفاوت داشت و کینه های قدیمی را در مسائل خانوادگی دخالت نمی داد این موضوع تنها امید من برای ازدواج با «منوچهر» بود ولی یک سال بعد زن عمویم به دلیل بیماری فوت کرد و در حالی که امید من نیز برای ازدواج با پسرعمویم به خاکستر یأس تبدیل شده بود، منوچهر در یک مهمانی از من خواست تا به خواستگاری ام بیاید من که پاسخ پدر و مادرم را می دانستم برنامه ریزی کردم تا خانواده ام در تنگنای اخلاقی قرار گیرند.

آن شب وقتی مادرم در منزل را گشود و منوچهر و خانواده اش را مقابلش دید شوک زده فقط به آن ها می نگریست با وجود این وقتی متوجه شد که من برای خواستگاری برنامه ریزی کرده ام نتوانست بداخلاقی کند اگرچه بعد از رفتن خانواده عمویم کتک زیادی خوردم و مادرم فریاد می کشید این ازدواج عاقبتی ندارد و روزی پشیمان می شوی، ولی من این حرف ها را نمی شنیدم چنان برای ازدواج لحظه شماری می کردم که نصیحت های خانواده ام برایم بی معنی بود.

بالاخره پای سفره عقد نشستم اما دوران شادی و خنده های من فقط چند ماه طول کشید چرا که با آغاز زندگی مشترک گویی من کیسه بوکس انتقام شده بودم و هرکسی از خانواده عمویم مشتی را روانه پیکرم می کرد این درحالی بود که دیگر حمایت های منوچهر را از دست داده بودم و حس انتقام در وجود او نیز زبانه می کشید به طوری که هر بار از خانه مادرش باز می گشت به بهانه های کوچک مرا زیر مشت و لگد می گرفت کار به جایی رسید که تصمیم به طلاق گرفتم و با سرافکندگی نزد خانواده ام بازگشتم دیگر نمی توانستم حتی به چشمان مادرم نگاه کنم.

دو سال بعد منوچهر پشیمان شد و از من خواست دوباره با او زندگی کنم اما مهر او از دلم بیرون رفته بود در این شرایط سرکار رفتم تا همه چیز را از خاطر ببرم ولی اشتباه دیگری را مرتکب شدم و بدون توجه به نصیحت های خانواده ام به خواستگاری صاحبکارم پاسخ مثبت دادم اگرچه ابتدا زندگی خوبی داشتم اما طولی نکشید که فهمیدم همسر یکی از دوستان شوهرم که با آن ها رفت و آمد خانوادگی داشتیم رفتار غیرمتعارفی با «یاسر» دارد.

از آن چه می ترسیدم به سرم آمد رفتار شوهرم در مدت کوتاهی تغییر کرد و دیگر نه تنها شب ها دیر به خانه می آمد بلکه هیچ توجهی به من نداشت به دنیا آمدن فرزندم نیز تاثیری در روابط سرد و بی روح ما نگذاشت همسرم دیگر بیشتر شب ها به خانه نمی آید و مدام با تلفنش صحبت می کند حالا در حالی از شکستی دیگر در زندگی هراسانم که به هیچ وجه روی بازگشت دوباره به خانه پدرم را ندارم و ...

شایان ذکر است به دستور سرهنگ حمیدرضا علایی (رئیس کلانتری) این زن جوان به مرکز مشاوره ای پلیس معرفی شد.

برچسب ها: خیانت ، همسر ، رابطه ، همسر دوست
ارسال به دوستان
بیت کوین ارز رسمی روسیه شد تلگرام در مالزی دنبال دریافت مجوز رفت نتانیاهو : دنبال عادی سازی روابط با عربستان هستیم انتقاد تند قدیری ابیانه از رفع فیلترینگ : می خواهند ایران را شبیه تایلند کنند/ انتخاب پزشکیان یک فاجعه بود و دیر یا زود استعفا می‌دهد/ کیش را ساختند تا عشرتکده اعراب شود حمله موشکی یمن به تل‌آویو / فرودگاه بن گوریون تعطیل شد آملی لاریجانی : باید راه شهدا را که وحدت و انسجام است ادامه دهیم ؛ محور انسجام و اقتدار رهبر انقلاب است تبدیل سلول‌های سرطانی به سلول عادی با یک فناوری جدید مهاجرپذیرترین مقاصد جهان (+ اینفوگرافی) چرا این دروازه‌های جهنم بعد از ۵۰ سال همچنان شعله‌ور هستند؟ انژکتور خودرو چیست و چه می‌کند؟ کمبود یُد چه علائمی دارد؟/ ۵ نشانه که باید جدی بگیرید سفر به ایران قدیم؛ خرمشهر در سال های قبل و بعد از جنگ(عکس) هنر تیونر ایرانی در طراحی سوپراسپرت لامبورگینی(عکس) چرا روی بالش صدای ضربان قلبتان را می‌شنوید؟ کشف یک «کفش» استثنایی 500 ساله در «چاه توالت»(+عکس)